مشاور شما

  • خانه 
  • "دیدار فائزه هاشمی با عضو ارشد فرقه بهائیت" 
  • تماس  
  • ورود 

خودسوزی اروپا در آتش تروریسم

12 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

خودسوزی اروپا در آتش تروریسم
محمد صرفی/ چهارشنبه 30 تیر شبه‌نظامیان گروه موسوم به «نورالدین زنکی» که از حمایت آشکار و کامل آمریکا نیز برخوردارند، کودکی فلسطینی را در اردوگاه حندرات واقع در شمال حلب به اسارت درآوردند. «عبدالله عیسی» که می‌دانست از دست این جنایتکاران جان سالم به‌در نمی‌برد، آخرین درخواستش این بود که او را با گلوله به قتل برسانند؛ اما تروریست‌ها این کودک مجروح را مقابل دوربین ذبح کردند، دستان خون‌آلود خود را به نشانه پیروزی بالا بردند، فریاد‌های «الله‌اکبر» سر دادند و آب هم از آب تکان نخورد! کمتر از یک هفته بعد (سه‌شنبه 5 مرداد) دو مرد مسلح با فریاد «الله‌اکبر» به کلیسایی در شمال فرانسه حمله کردند تا تراژدی این روزهای اروپا با بریدن سر کشیش 86 ساله «ژاک همل» کامل شود.
عراقی‌ها پس از حمله غیرقانونی آمریکا و متحدانش به کشورشان از سال 2003 به این سو، یک احساس و تجربه روانی و عملی مشترک و البته هولناک داشته و دارند. آن هم اینکه «صبح از خانه خارج می‌شوید، اما اینکه غروب صحیح و سالم به خانه بازگردید، بستگی به اقبال شما دارد!» مردم سوریه نیز طی پنج سال اخیر کم‌وبیش چنین وضعیتی دارند.
پس از حملات پاریس در نوامبر ۲۰۱۵ (آبان 1394)، مؤسسه آلمانی خدمات آماری «اشتاتیستا» درباره تعداد قربانیان حملات تروریستی در اروپای غربی طی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۵ مقایسه‌ای انجام داد. این مقایسه به سفارش نشریه «هافینگتون‌پست» صورت گرفت و منبع اطلاعات، «پایگاه داده‌های تروریسم جهانی» بود. بر اساس نتایج این پژوهش، در فاصله سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ به واسطه عملیات تروریستی ۱۰۸هزار و ۲۹۴ نفر در سراسر جهان جان باختند که از این تعداد ۴۲۰ نفر مربوط به اروپای غربی است؛ اما تنها تعداد قربانیان عراقی به ۴۲ هزار نفر بالغ می‌شود. نکته تأمل‌برانگیز آنکه بیش از این تعداد شهروند عراقی در حملات آمریکایی‌ها و متحدانش جان باخته‌اند که چون حملات آمریکایی‌ها به بهانه مبارزه با تروریسم انجام می‌شود، قربانیان را جزء این آمار به شمار نمی‌آورند.
حتی اگر همین آمار قابل بحث را هم ملاک قرار دهیم، فاصله میان قربانیان تروریسم در کل اروپا در مقایسه با حتی یک کشور در غرب آسیا، از زمین تا آسمان است؛ اما این فاصله سبب نمی‌شود، برای نمونه فرانسوی‌ها این روزها بیشتر از عراقی‌ها احساس امنیت کنند. عراقی‌ها از سال 1359 که رژیم صدام با حمایت غرب و مرتجعان عرب وارد جنگ با ایران شد، تاکنون درگیر جنگ و ناامنی بوده‌اند؛ اما اروپایی‌ها همیشه تروریسم را از دریچه تلویزیون و اینترنت دیده بودند؛ ویدئوهایی خشن از بقایای انفجارهای مرگبار و سلاخی‌های بی‌رحمانه. اما این تصاویر یک اروپایی را نه می‌ترساند و نه تکان می‌داد. این تصاویر برای او چیزی دوردست و مشابه فیلم‌های اکشن هالیوودی و بازی‌های رایانه‌ای بود. اما حالا قضیه فرق کرده است.

در جست‌وجوی ریشه‌ها
بی‌شک یکی از اصلی‌ترین سؤالات امروز مردم اروپا این است؛ چرا به اینجا رسیده‌ایم؟ مقامات دیروز و امروز و غول‌های رسانه‌ای غرب باید به این پرسش پاسخ دهند؛ اما آنان هرگز به ریشه‌ها اشاره‌ای نمی‌کنند.
مرور بخش‌هایی از مقاله تحقیقی و تحلیلی «گَریکای چِنگو» محقق و پژوهشگر دانشگاه هاروارد که دو سال پیش در پایگاه کانترپانچ منتشر شد، قابل توجه است؛ «جنگ سرد نوین سبب شد دست‌اندرکاران سیاست خارجی ایالات متحده تصمیم بگیرند تا خطر مسلح کردن شورشیان اسلامگرا در سوریه را بپذیرند؛ به این دلیل که بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه یکی از متحدان کلیدی روسیه است. هر چند شرم‌آور، اما اکنون روشن است که بسیاری از همین شورشیانِ سوری از اعضای داعش هستند که به صورت آشکار تفنگ‌های M16 ساخت آمریکا را در هوا می‌چرخانند.
سیاست آمریکا در خاورمیانه حول محورهای نفت و رژیم صهیونیستی می‌چرخد. تجاوز نظامی به عراق تا حدی تشنگی واشنگتن برای نفت را فرونشاند، ولی حملات هوایی مداوم به سوریه و تحریم‌های اقتصادی ایران به مسئله‌ رژیم صهیونیستی مربوط می‌شوند.
داعش برای آمریکا، تنها ابزاری برای سرنگونی دولت سوریه نیست؛ بلکه برای اعمال فشار بر ایران هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. آمریکا از داعش به سه روش استفاده می‌کند؛ ۱ـ برای حمله به دشمنانش در آسیای غربی، ۲ـ به عنوان بهانه‌ای برای تداوم تجاوزات نظامی‌اش در خارج از کشور و ۳ـ برای دامن‌زدن به یک تهدید ساختگی و گسترش نظارت و جاسوسی بر اعمال شهروندان در داخل کشور.
با افزایش پنهان‌کاری و نظارت دولتی، دولت باراک اوباما قدرت خود در زمینه‌ کنترل و جاسوسی بر اعمال شهروندان را افزایش می‌دهد و در همان حال از قدرت نظارت شهروندان بر دولت‌شان می‌کاهد. تروریسم بهانه‌ای است برای توجیه کنترل جمعی، که خود ضرورتی است برای کسب آمادگی برای مقابله با شورش توده‌ مردم.
این مسئله که تروریسم ساخته و پرداخته دولتمردان خودتان است ـ با وجود همه دردناک بودنش ـ جدی‌ترین پاسخ به پرسش مردم اروپا است. حال بیایید حتی این پاسخ درست که صدها سند و مدرک انکارناپذیر درباره آن وجود دارد، مانند خاطرات هیلاری کلینتون در کتاب «انتخاب‌های سخت» که در آن به چگونگی ایجاد داعش به دست آمریکا و متحدانش اشاره می‌کند را کنار بگذاریم و از زاویه‌ای دیگر به ماجرا بنگریم.
شبکه آمریکایی «ان‌بی‌سی» در روز پنجم ماه مارس ۲۰۰۳ (14 اسفند 1381) تصویر تلویزیونی «شیخ‌خالد محمد»، مرد شماره‌ سه القاعده را که اندکی پیش از آن دستگیر شده بود، نمایش داد؛ با پوششی شبیه لباس زندانی‌ها، چهره‌ای عادی و آثار چند خون‌مردگی و نخستین شواهد شکنجه. مجری برنامه‌ شبکه‌ ان‌بی‌سی، «پت بوچانا» با لحنی شاد گفت: «آیا این مرد که تمامی نام‌ها و جزئیات طرح‌های تروریستی آینده علیه آمریکا را می‌داند، باید شکنجه شود، تا به جزئیات یادشده دست بیابیم؟» آثار ضرب و جرح روی صورت او پاسخ را به مخاطب داده بود؛ اما این موضوع سبب نشد مفسّران سیاسی سخنان خود را در لفافه بگویند. یکی از مفسران شبکه «فاکس‌نیوز» گفته بود؛ «ما اجازه داریم هر گونه که می‌خواهیم با این فرد دستگیر‌شده در پاکستان رفتار کنیم، به او اجازه‌ خواب ندهیم، انگشت‌های او را بشکنیم و… زیرا او یک تکه زباله به شکل انسان است که هیچ‌گونه حقوقی ندارد!»
این چکیده و خلاصه نگاه و رفتار غرب ـ آمریکا به عنوان سرکرده و اروپا در جایگاه دنباله‌رو همیشگی آن ـ است. در چنین وضعیتی است که آمریکا خود را منجی جهان تصور کرده و هر عملی را برای خود مشروع می‌شمرد. از تحریم‌های همه‌جانبه اقتصادی و به راه انداختن کودتاهای نظامی و مخملی گرفته تا ارسال پهپادهای تهاجمی به کشورها برای ترور افراد و حمله گسترده نظامی برای ساقط کردن دولت‌ها و… . به قول «اسلاوی ژیژک» اندیشمند منتقد و مشهور اروپایی؛ «جُرج بوش گفته بود: آزادی‌ای که موردنظر ماست، نه هدیه‌ آمریکا به جهانیان، بلکه عطیه‌ خداوند به بشریت است. در عمل و همان‌طور که قضای روزگار حکم می‌کرد، ایالات متحده نیز در این میان نقش فرستاده‌ خداوند را دارد!»

چرخه شیطانی تروریسم
متأسفانه شواهد و قراین کافی مبنی بر عبرت اروپا از وضعیت بغرنج کنونی دیده نمی‌شود. آنان به جای در پیش گرفتن راهی صادقانه و سعی در جبران خطاهای پیشین، گویی اراده و توانی برای بازگشت نداشته و با سرعتی تصاعدی در حال سقوط به دره خودساخته هستند. اینجاست که رسانه‌های‌شان نعل وارونه زده و اسلام را ریشه مصائب کنونی معرفی می‌کنند! برای نمونه «بی‌بی‌سی» در این زمینه می‌نویسد؛ «چه اتفاقى مى‌افتد که دین به عاملى کمک‌کننده به وحشت، ترور و جنایت تبدیل مى‌شود و به زبان دیگر، چگونه مؤمن تروریست، از حیثی که مؤمن است، می‌تواند خود را از نظر اخلاقی به انجام چنین عملی قانع گرداند؟»
و یا این تحلیل توأم با خشم و سرخوردگی و راهکار ابلهانه «آلکساندر کوداشف» سردبیر دویچه‌وله که سال گذشته پس از حملات مرگبار پاریس منتشر شد؛ «روز ۱۳ نوامبر، روز احساس درماندگی و ناتوانی است؛ روزی که مانند کابوس فرانسوی‌ها و اروپایی‌ها را راحت نخواهد گذاشت. روز احساس شکست و استیصال و روز خشمی بی‌هدف. این روز، در ضمن روزی هم هست که جوامع آزاد و لیبرال این قاره‌ کهن با غرور باید بگویند؛ ما شیوه‌ زندگی خود را تغییر نخواهیم داد. روز ۱۳ نوامبر، همچنین روزی است که در کمال خونسردی و با منطق باید دریافت؛ اگر کسی بخواهد با ریشه‌های آوارگی مبارزه کند، باید با اسد و «دولت اسلامی» بجنگد. اعلان جنگ «دولت اسلامی» چاره‌ دیگری برای غرب ـ و نه‌تنها غرب ـ باقی نمی‌گذارد.»
اما در این میان اندیشمندان مستقل غرب به خوبی می‌دانند که مردمان‌شان تاوان چه چیز را می‌دهند. برای نمونه، «کارن آرمسترانگ» در کالبدشکافی این معضل می‌نویسد؛ «در حال حاضر بسیاری از متفکران سکولار دین را به عنوان «دیگری» ذاتاً جنگ‌طلب، نامتساهل، غیرمنطقی، عقب‌مانده و خشونت‌آمیز در مقابل دولت لیبرال صلح‌طلب و انسانی در نظر می‌گیرند؛ این نگرش پژواک تأسف‌آور دیدگاه استعماری درباره بومیان است که از سر بی‌انصافی به آنها لقب «بدوی» داده شده است. همچنین این دیدگاه که بومیان افرادی هستند که غرق در اعتقادات مذهبی تاریک و عقب‌مانده‌شان هستند. شکست ما در درک سکولاریسم‌مان و شناخت نقش مذهب پیامدهایی استثنایی دارد. هنگامی که سکولاریزاسیون با زور به اجرا درآمد، واکنشی بنیادگرایانه را برانگیخت و تاریخ نشان می‌دهد که جنبش‌های بنیادگرایانه‌ای که مورد حمله واقع شده‌اند، همواره و حتی با شدت بیشتری رشد کرده‌اند. ثمره این خطا در تمام خاورمیانه آشکار شده است؛ هنگامی که با وحشت به مضحکه داعش می‌نگریم، می‌توانیم خردمندانه اذعان کنیم که حداقل بخشی از این خشونت وحشیانه نتیجه سیاست‌های تحقیرآمیز ما بوده است.» جریان غالب در رسانه‌های غربی در اختیار چنین تحلیل‌هایی نیست و صدای امثال ژیژک و آرمسترانگ در هیاهوی امپراتوری غرب به جایی نمی‌رسد و حتی می‌توان گفت نقش سوپاپ اطمینان را برای اقلیت منتقد بازی می‌کند.
ماهیت و عملکرد رژیم صهیونیستی عاملی بسیار مهم و تأثیرگذار بر وضعی کنونی اروپایی‌هاست که تحلیل همه ابعاد نقش آن فرصتی مجزا و مفصّل می‌طلبد؛ رژیمی که از نظر نخست‌وزیرش مسلمانان «حیواناتی کثیف» هستند، اما همکاری و اتحاد خود با برخی پادشاهان عربی را آشکار کرده و آشکارا با گروه‌هایی تروریستی، مانند النصره در سوریه همکاری می‌کند و…
با در نظر گرفتن تمام این ابعاد می‌توان گفت اسلام‌ستیزی در اروپا تئوریزه و آشکارتر و روند دخالت نادرست اروپا در غرب آسیا تشدید خواهد شد که نتیجه و برایند آن افزایش ناامنی خواهد بود. اروپا باید بفهمد آتش با نفت خاموش نمی‌شود. البته، اگر خوشبین باشیم و ریختن نفت بر آتش تروریسم را ناشی از دستپاچگی و در رفتن کار از دست، بدانیم!

 نظر دهید »

چرا هیئت نظارت برجام ساکت است؟

12 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

چرا هیئت نظارت برجام ساکت است؟

بیش از یک سال از تصویب و شش ماه از اجرایی شدن برجام می‌گذرد،‌ اما آثاری از اجرای تعهدات آمریکایی‌ها مشاهده نمی‌شود.
عملکرد هیئت نظارت بر برجام با آنچه در نامه شرایط نُه‌گانه رهبر معظم انقلاب به رئیس‌جمهور برای اجرای برجام قید شده، تناسب ندارد. برگزاری تنها یک جلسه در سه ماهه نخست سال 95، آن هم در شرایطی که طرف مقابل، رسماًً و علناًً مشغول عهدشکنی و شانه خالی کردن از تعهدات مختصری است که در برجام برعهده گرفته، نشان می‌دهد که این هیئت، به بازنگری در ترکیب و عملکرد خود نیاز دارد. در مقابل اقدامات خصمانه آمریکا، تقریباًً هیچ عکس‌العملی از سوی هیئت نظارت بر برجام صورت نگرفته است.

 1 نظر

حجت‌الاسلام سیدعلی خمینی :دشمنان به دنبال جدا کردن بیت امام(ره) از رهبر معظم انقلاب هستند

12 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

حجت‌الاسلام سیدعلی خمینی گفت: «برخلاف نظر دشمنان نظام، ایرانی محکم‌تر از ایران اسلامی به رهبری سیدعلی خامنه‌ای نداشتیم.»
فرزند یادگار امام در مراسم سالگرد ارتحال آیت‌الله صالحی مازندرانی در قائم‌شهر افزود: «دشمنان ما نشسته‌اند که بین خانواده امام(ره) و رهبر معظم انقلاب فاصله بیندازند. خبر دارم کسانی خارج از کشور برنامه‌ریزی کرده‌اند و با اغراض سیاسی نیت‌شان این است ایشان را از رهبری جدا کنند، اما بدانند که خانواده امام(ره) پشتیبان رهبری است و این لطفی که رهبری به ما دارد، به هیچ کسی ندارد. جدایی بین مقام معظم رهبری و بیت امام(ره) فقط به نفع آمریکا و منافقان است و مطمئن باشید هیچ‌گاه از فرزندان خمینی(ره) یک کلام هم در تضعیف خامنه‌ای نخواهید شنید.»
سیدعلی خمینی در ادامه گفت: وقتی خدا این توفیق را به من داد که نوه امام(ره) شدم و پدر شهیدی به‌واسطه این مقام مرا در آغوش خود می‌گیرد، این، هم برایم شیرین است و هم برایم مسئولیت می‌آورد و باید قدم به قدمم را مراعات کرده و از منیّت حرف نزنم و پایم را کج نگذارم؛ چراکه اگر خدای ناکرده تخطی کنم، آن دنیا امام راحل یقه‌ام را می‌گیرد.»

 نظر دهید »

دانشجویان به صحنه بیایند و اعتراض کنند

12 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

حسن رحیم پور ازغدی؛عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در جمع دانشجویان حاضر در طرح ولایت با بیان این موضوع که ولایت وظیفه است، مقام نیست، بیان کرد: فردی که رهبری جامعه را بر عهده می‌گیرد از ۹۹ درصد امکانات و تفریحاتی که می‌تواند انجام دهد، باز می‌ماند.رحیم‌پور ازغدی تاکید کرد: ولایت فقیه سلطنت ملّا و آخوند و سلطنت شاه روحانی نیست. ولایت فقیه سربازی برای مردم است و نه سرباری برای مردم.وی همچنین یادآور شد: ولایت فقیه از منافع خود گذشته و به خلق خدمت می‌‌کند و مانع کج‌روی می‌شود به طور مثال همان‌گونه که مشاهده کردید رهبری سر مسئله فیش‌های حقوقی اعتراض کردند و فرمودند افراد خاطی باید مجازات و کنار گذاشته شوند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خطاب به دانشجویان گفت: چنانچه مشاهده کردید که سخن رهبر در این خصوص بر زمین مانده است به صحنه بیایید و اعتراض کنید و بیانیه صادر کنید و از مسئولان بخواهید که گوش به فرمان رهبر انقلاب باشند

 نظر دهید »

دومين تكذيبيه خانم نماينده!

12 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

دختر صفدر حسيني تا زماني كه پدرش از رياست صندوق توسعه ملي استعفا نداده بود، کمتر او را می شناختند. اما روز بعد از استعفاي دسته جمعي رئيس و هيات عامل صندوق توسعه ملي بود كه خانم حسيني با استفاده نابجا از تريبون مجلس و در حالي كه بايد درباره عملكرد وزارت ارتباطات اظهارنظر مي‌كرد، در جايگاه حاضر شد و نطق غراي خود را ايراد كرد! حسيني كه در جريان آن نطق بارها از سوي رئيس و ساير نمايندگان مجلس مورد انتقاد و تذكر قرار گرفت. سيده فاطمه حسيني برخلاف بيانيه‌اي كه در صحن علني مجلس خواند، اين‌بار به بيانيه‌اي مختصر و مفيد قناعت كرد. وی در اين بيانيه ضمن تكذيب سخنان منتسب به او نوشت: انقلاب اسلامي ملت ايران متعلق به تمامي ملت شريف ايران اسلامي است و صاحبان اصلي آن خانواده‌هاي معظم شهدا و ايثارگران عزيز هستند. آنچه در برخي رسانه‌هاي خاص در اين خصوص به اينجانب با تعابيري همچون«سهم از سفره انقلاب و…» نسبت داده شد، كذب محض بوده و آن را به‌شدت تكذيب مي‌نمايم. نشر اين اكاذيب خلاف اخلاق و عرف ارتباطي جامعه است!

 نظر دهید »

۲ زن ۶۰۰ ميليارد «ملت» را خوردند

12 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

۲ زن ۶۰۰ ميليارد «ملت» را خوردند
دادستان تهران درباره «‌فساد بزرگ‌» بانكي كه اخيراً كشف و افشا شده، از جابه‌جايي ‌۸۰۰ ميليارد تومان در بانك ملت، بازداشت چهار متهم و به سر بردن چند متهم ديگر در خارج از كشور خبر داد وگفت: درباره نحوه اقدامات متهمان از وزير اقتصاد و رئيس‌كل بانك مركزي درخواست گزارش شد.جزئيات تازه از «‌فساد بزرگ بانكي‌» حكايت از حضور دو زن در اين پرونده دارد كه حدود ۶۰۰ ميليارد تومان از پول بيت‌المال را با خود از كشور خارج كرده‌اند و اكنون متواري هستند. «فساد بزرگ‌» بانكي كه چند روز بيشتر از اعلام دستگيري اعضاي آن توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نمي‌گذرد ظاهراً متهمان زني هم دارد كه متواري شده‌اند. در اين پرونده در نخستين گام، علي رستگار سرخه‌ مديرعامل معزول بانك ملت و معاون بين‌الملل وي در اين بانك از سوي سپاه دستگير شدند، ضمن آنكه طبق اعلام سخنگوي دستگاه قضا علاوه بر رستگار سرخه و معاونش، دو نفر ديگر هم بازداشت هستند و عده ديگري نيز تحت تعقيبند. يكي از اين متهمان كه هم‌اكنون متواري است، خانمي هندي مي‌باشد كه ۲۵۰ ميليارد تومان پول را از افراد حاضر در پرونده فساد بزرگ بانكي دريافت كرده و تاكنون اين پول را پس نداده است. متهم خانم ديگري هم كه در اين پرونده حضور دارد همسر يكي از بدهكاران بزرگ بانكي است كه وي نيز ۳۵۰ ميليارد تومان از اموال بيت‌المال را گرفته و هم‌اكنون متواري است. «فساد بزرگ‌» بانكي مهم‌ترين خبري است كه در روزهاي اخير از سوي فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رسانه‌اي شد ولي با توجه به هياهوي حقوق‌هاي نجومي چندان مورد توجه قرار نگرفت. مديرعامل معزول بانك ملت احتمالاً يكي از عوامل اصلي اين فساد بزرگ بانكي مي‌باشد چراكه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پس از دستگيري علي رستگار سرخه اعلام كرد كه وي در جريان «‌كشف يك باند سازمان يافته فساد بانكي‌» دستگير شده است.

 نظر دهید »

"نشریه اخبار و تحلیل‌ها چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ "

07 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

▼ گزارش روز :به جرم اعتراض

روزنامه شهروند که با کمی تأخیر به مسئله اعتراضات مردم در جریان سفر رئیس‌جمهور به کرمانشاه پرداخته است، در گزارش بسیار عجیب و در عین ناباوری مردم معترض را «گرسنه‌های تُپل‌مُپل» لقب داده است! این روزنامه اصلاح‌طلب که به نظر می‌رسد تاب تحمل اعتراضات مردم کرمانشاه به محقق نشدن وعده‌های دولت‌های یازدهم را ندارد، با توهین آشکار به مردم این خطّه در وصف مردم معترض می‌نویسد: «آنان چهره‌هایی بسیار بشّاش و تُپل‌مُپل داشتند؛ چنانچه گویی گونه‌های آنان از پرخوری گل انداخته و سرخ شده است. البته آنان بیكار هم نبودند، زیرا برخی از تصاویر نشان می‌دهد كه در دم‌ودستگاه دولت پیش دارای ارج و منزلتی بودند و در این جمع هم با گرفتن حق‌الزحمه مناسب حضور یافته‌اند! آنان گرسنه بودند، ولی نه گرسنه از نداشتن نان و گوشت، بلكه گرسنه به‌واسطه قطع دستان‌شان از بهره‌جویی‌های نامشروع از تحریم. آنان بیكار بودند، چون پیش از این كاسب تحریم بودند و چون تحریم موضوعیت خود را از دست داده، بیكار شده‌اند.» این روزنامه همچنین با مقایسه مردم غیور کرمانشاه با زنان مرفه شیلیایی که در ‌سال ١٩٧١ جنبش قابلمه‌های خالی را علیه دولت آلنده به راه انداخته بودند، می‌نویسد: «آن زمان هم با مشاهده تصاویر منتشرشده از افراد قابلمه به دست، می‌شد متوجه شد كه این افراد دركی از گرسنگی ندارند و شكم‌های سیری دارند؛ ولی خب این تنها شعاری بود كه می‌توانستند بدهند تا آلنده را سرنگون كنند و بر منافع مس شیلی و دیگر اموال این كشور تسلط دوباره پیدا كنند»(!)
در این میان، البته نکته جالب آن است که این روزنامه در یادداشت خود به جرم اعتراض به دولت این‌گونه به مردم توهین می‌کند؛ اما به اینکه کرمانشاه امروز و بر اساس آخرین آمارها به لطف سیاست‌های دولت بیشترین نرخ بیکاری در کشور (۱/۲۳ درصد) را دارد، هیچ اشاره‌ای نمی‌کند و از دولت نمی‌پرسد که مردم به منظور تحقق وعده‌های دولت برای گشایش اقتصادی پس از توافق چند صد روز دیگر باید منتظر بمانند!

 

 نظر دهید »

نشریه تحلیل واخبار هفته اول مرداد:اخبار

06 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي


▼ اخبار
۱- اختلافات اعراب بر سر بیانیه ضد ایرانی
در بیست‌وهفتمین اجلاس سران کشورهای عربی، شرکت‌کنندگان بر سر قرائت بیانیه پایانی اختلافات زیادی داشتند که یکی از مهم‌ترین آنها، گنجاندن بندهای ضد ایرانی در بیانیه بود. در این نشست تنها هشت تن از رؤسا و رهبران عرب حضور داشتند و ۱۴ رهبر دیگر به دلایلی در این نشست حضور نیافتند. سلمان‌بن‌عبدالعزیز، پادشاه عربستان؛ عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر؛ عبدالعزیز بوتفلیقه، رئیس‌جمهور الجزایر و سلطان قابوس، پادشاه عمان از جمله غایبان این نشست بودند. تمیم‌بن‌حمد آل‌ثانی، امیر قطر نیز پس از پایان جلسه افتتاحیه، نواکشوت را ترک کرد و به کشور خود بازگشت. نکته جالب این نشست که به نظر می‌رسد نمایشی بودن و بحرانی شدن وضعیت اتحادیه عرب را بیش از پیش نشان می‌دهد، این بود که حتي عبدالفتاح السيسي، رئيس‌جمهور مصر هم در این نشست حضور پیدا نکرد تا بنا بر پروتكل مرسوم و در مقام رئيس اجلاس قبل، رياست بيست‌‌وهفتمين اجلاس را به «محمد ولد عبدالعزيز» رئيس‌جمهور موريتاني واگذار كند!
۲- برجام ممکن است به قیمت شکست روحانی‌ در انتخابات تمام شود


یک پایگاه آمریکایی در گزارشی نوشت: با توجه به اینکه ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، احتمال می‌رود که برجام به قیمت شکست «حسن روحانی» در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تمام شود. این گزارش افزود: یکی از چهره‌های اصولگرایان میانه‌رو ایران که نخواست نامش فاش شود، در گفت‌وگو با «المانیتور» گفت، روحانی احتمالاً اولین رئیس‌جمهور (ایران) خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری او تضمین نشده است. نامزد دیگر (انتخابات ریاست جمهوری ایران) از موانع توافق هسته‌ای بهره‌برداری می‌کند تا احتمالاً خود را تنها ناجی مردم ایران معرفی می‌کند. افزون بر این، محدودیت‌های مالی آمریکا برای شرکت‌هایی که به دنبال تجارت با ایران هستند، نمونه دیگری است که استدلال‌های مخالفان برجام را تأیید می‌کند. در واقع، واضح است که با توجه به شرایط موجود، برجام اقدامات اندکی در راستای منافع مردم ایران انجام داده است.


۳- پیش‌بینی سیا از نابودی رژیم صهیونیستی تا ۲۰ سال آینده
خبرها حاکی است در برخی پایگاه‌های اینترنتی، گزارشی از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) درباره نابودی رژیم صهیونیستی درز کرده و این سازمان نسبت به موجودیت رژیم صهیونیستی پس از ۲۰ سال اظهار تردید کرده است. در این گزارش آمده است: بدون بازگشت آوارگان فلسطینی سال‌های ۱۹۴۷، ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ هیچ راه‌حل پایدار و بادوامی در منطقه وجود نخواهد داشت. در ادامه این گزارش آمده است: سیا پیشتر نیز از فروپاشی غیرمنتظره دولت نژادپرست آفریقای جنوبی و همچنین تقسیم اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۰ خبر داده بود و امروز از پایان آرزوها در خاک فلسطین اشغالی خبر می‌دهد؛ حادثه‌ای که دیر یا زود به وقوع می‌پیوندد.


۴- توان سایبری ایران عامل بازدارنده‌ علیه واشنگتن و متحدانش
اندیشکده «امریکن‌ اینترپرایز» نوشت: قابلیت هجومی سایبری ایران در جایگاه پنجمین ابرقدرت جهان در این حوزه، آمریکا و متحدانش مانند ریاض و تل‌آویو را به شدت نگران کرده است. این اندیشکده افزود: «بیشتر تحلیلگران تحت تأثیر توسعه فزاینده قابلیت‌های سایبری ایران قرار گرفته‌اند. ایران بی‌شک سرمایه‌گذاری ویژه‌ای را در بخش سایبری برای دفاع از خود در برابر حملات سایبری فراهم کرده و البته قادر است در زمینه رصد امور داخلی نیز قابلیت بهتری داشته باشد. در ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این تلاش‌ها را برعهده دارد.»


◄شنیده‌ها از حضور دو زن در پرونده فساد بزرگ بانکی حکایت دارد. این افراد برای عملیات انتقال پول از سوی مفسدان حاضر در پرونده انتخاب شده بودند. یکی از این متهمان خانمی هندی است که ۲۵۰ میلیارد تومان پول را از افراد حاضر در پرونده فساد بزرگ بانکی دریافت کرده و متهم دیگر نیز همسر یکی از بدهکاران بزرگ بانکی است که ۳۵۰ میلیارد تومان از اموال بیت‌المال را گرفته است. گفتنی است، هر دوی آنها اکنون متواری هستند.


◄جمع زیادی از هواداران شیخ‌عیسی قاسم، رهبر معنوی شیعیان بحرین در اعتراض به آغاز محاکمه وی که اعلام شده بود امروز چهارشنبه برگزار می‌شود، شب گذشته پس از نماز مغرب و عشا به خیابان‌ها ریختند. راه‌پیمایان در اعتراض به سیاست‌های رژیم منامه در قلع‌وقمع شیعیان این کشور و اعمال فشارها و تهدید و ارعاب آنها و برخورد با رهبر معنوی‌شان، با سر دادن شعارهایی مخالفت خود را با این تصمیم اعلام کردند.


◄فرشید پورحاجت، دبیر کانون سراسری انبوه‌سازان، با بیان اینکه «مسکن قسطی» متقاضیان را تحت فشار قرار می‌داد، گفت: چند ایراد اساسی به طرح مسکن قسطی وارد بود؛ از جمله تعیین سقف اقساط ماهیانه (ماهیانه سه میلیون تومان)، ضمانت بازپرداخت تسهیلات تا ۱۱۰ میلیون تومان و تعیین جرایم ۲۸ درصد برای عدم بازپرداخت اقساط.


◄به گزارش «نیویورک تایمز» وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد، فعالیت‌های کره‌شمالی در راستای دستیابی به سلاح هسته‌ای بسیار تحریک‌آمیز و نگران‌کننده است و این کشور باید از ایران که به نسبت کره‌شمالی برای آمریکا دشمن سرسخت‌تری بود و در نهایت گروه ۱+۵ موفق به دستیابی به توافق هسته‌ای شد، درس بگیرد.


◄سفیر ترکیه در کشورمان با بیان اینکه نمی‌توانیم با قطعیت درباره دخالت‌ خارجی در کودتا صحبت کنیم، ادامه روند بازداشت‌ها در ترکیه را طبیعی دانست و گفت: این بازداشت‌ها و تعلیق‌ از خدمت‌ها تا جایی که همه نهادهای ترکیه از لوث نفوذ سازمان تروریستی گولن پاک شود، ادامه خواهد یافت.


◄یک رسانه انگلیسی از آزادی قریب‌الوقوع تبعه این کشور در زندان‌های ایران در نتیجه توصیه‌های وزارت خارجه و نخست‌وزیر سابق این کشور به رئیس‌جمهور ایران خبر داد. وی فردی ایرانی- انگلیسی است که ماه مه ۲۰۱۱ از سوی نیروهای اطلاعاتی ایران به جرم جاسوسی دستگیر شده است.
منبع: سایت بصیرت

 نظر دهید »

نشریه اخبار و تحلیل هفته اول مرداد:حرف روز

06 مرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

▼ حرف روز

دو روی یک سکه

سند راهبردی حزب دموکرات آمریکا پس از ساعت‌ها کار ۱۸۷ نفر از سران و تصمیم‌گیرندگان حزب دموکرات آمریکا همزمان با گردهمایی چهار روزه این حزب برای معرفی خانم هیلاری در مقام نماینده حزب برای کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری این کشور در نوامبر سال جاریمیلادی منتشر شد و توجه بسیاری از تحلیلگران، سیاسیون و رسانه‌های مختلف جهان رابه خود جلب کرد.

 

این سند اگرچه به‌تندی سند رسمی سیاست‌گذاری حزب جمهوریخواه که هفته پیش در نشست کنوانسیون ملی آن حزب به همراه معرفی دونالد ترامپ به عنوان نامزد نهایی حزب تصویب شد، نیست؛ اما می‌توان گفت از رویکرد سیاست خارجی یکسانی با آن برخوردار است. آنچه دراین دو سند راهبردی حزبی، به ظاهر متفاوت جلوه می‌کند؛ لحن و شیوه متفاوت آنها دربرخوردبا جمهوری اسلامی به منزله دشمن شماره یک آمریکاست، یعنی در دشمنی ومخالف‌خوانی باجمهوری اسلامی به لحاظ راهبردی دو روی سکه سیاست آمریکایی به شمار می‌آید. در واقع،در حالی که سند سیاست‌گذاری حزب جمهوریخواه به صراحت برجام هسته‌ای منعقد شده راتوافقی شخصی بین ایران و رئیس‌جمهور فعلی آمریکا می‌داند که هیچ الزام و ضمانت حقوقی برای تداومش از سوی رئیس‌جمهور آینده ایجاد نمی‌کند، سند راهبردی حزب دموکرات چندوجهی خواهد بود؛ آنها در صورت پیروزی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ضمن تأیید راه رفته اوباما در تحریم‌های هوشمند ایران در برجام و سود جستن از ابزارهایفشار موجود در این سند، رویکردشان تلاش برای شکل‌دهی سلسله برجام‌های بعدی با هدف خلع ید ایران از سایر برگ‌های قدرت خود، به ویژه در بحث نفوذ منطقه‌ای و ایجاد محدودیت در برنامه دفاعی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. مسلماً در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران باید با استفاده از «تجربه برجام» که رهبر انقلاب از آن به عنوان یک تجربه تاریخی دیگر در باب اعتماد نکردن به آمریکا یاد کردند، به تقویت منابع و مؤلفه‌های قدرت در درون خود بپردازد. این رویکرد، در منظر مردم ایران برای عرصه مهم گزینشی که پیش رو دارد، تعیین‌کننده خواهد بود.

 

 نظر دهید »

در فراكسيون اميد چه گذشت؟

31 تیر 1395 توسط معصومه نجاتي

در فراكسيون اميد چه گذشت؟
جلسه روز سه‌شنبه فراکسیون امید با جنجال‌ها و انتقادات زیادی برای شکل‌گیری هسته مرکزی آن تشکیل شد و اگرچه پشت درهای بسته و با سانسور ویژه خبری از سوی اصلاح‌طلبان برگزار شد اما نکاتی از جلسه این فراکسیون در رسانه‌ها درز پیدا کرد که نشان دهنده وضعیت ویژه آن و انتقادات نسبت به نحوه مدیریت عارف در این فراکسیون است .

آب رفتن فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس

به گزارش مشرق، رسانه‌های اصلاح‌طلب که در اوائل اعضای لیست امید را بیش از 120 نفر در مجلس عنوان می‌کردند با ریزش در انتخابات موقت ریاست مجلس و آرای عارف روبرو شدند که به 103 نفر رسیدند و بعد از مدتی این ریزش‌ها ادامه داشت تا اینکه دیروز خبرگزاری‌ها و رسانه‌های اصلاح‌طلب اعلام کردند که شرکت کنندگان در انتخابات مهم هیئت رئیسه دائم این فراکسیون بین 70 الی 80 نفر بوده‌اند.

در همین رابطه، روزنامه زنجیره‌ای اعتماد با ارائه گزارشی از این جلسه نوشت:‌« با وجود همه انتقادها اما مرد اول پایتخت معتقد است که در چند وقت اخیر اصلاح‌طلبان توانسته‌اند به انسجام خوبی برسند اما آسیب‌شناسی هم باید صورت بگیرد. دیروز اعضای مجمع عمومی فراکسیون امید که تعدادشان به ٨٠ نفر می‌رسید در مجلس گرد هم آمدند تا هم از عملکرد چند ماه اخیرشان ارزیابی داشته باشند و هم آنکه اعضای دایمی تصمیم‌گیر در فراکسیون را انتخاب کنند.»

اختلافات هیئت رئیسه پیشین با عارف

در اقدام تامل‌آمیز دیگر برخی از اعضای شاخص فراکسیون امید در انتخابات هیئت رئیسه فراکسیون نامزد نشدند تا شائبه تشدید اختلافات و تشکیل فراکسیونی مجزا در داخل فراکسیون امید به‌وجود بیاید.

روزنامه اصلاح‌طلب شرق در این زمینه نوشت:‌ «اعضای فراکسیون امید مجلس، روز گذشته در جلسه مجمع عمومی این فراکسیون، اعضای هیأت‌رئیسه دائم را انتخاب کردند. انتخاباتی که در آن، از جمع اعضای هیأت‌رئیسه موقت، غلامرضا تاجگردون، محمدعلی وکیلی و الیاس حضرتی، نامزد انتخاب در هیأت‌رئیسه دائم نشدند.»

گفتنی است محمد علی وکیلی که طراح استیضاح علی ربیعی وزیر کار،‌ تعاون و رفاه اجتماعی بود که بر سر این طرح با هیئت رئیسه موقت اختلاف نظر داشته و به توافق نرسیده است.

به گفته برخی اعضای این فراکسیون -که خواستند نامشان منتشر نشود- در اثنای این جلسه بحث‌های متعددی درباره استیضاح ربیعی در میان اعضا صورت گرفته که تعدادی از اعضا جلسه را به علت اعتراض به این موضوع ترک کردند.

شنیده‌ها حاکی است اوج گرفتن اختلافات سیاسی درون فراکسیون و عدم توافق برسر موضوع استیضاح ربیعی از دلایل اصلی ترک جلسه توسط اعضا و نامزد نشدن نمایندگان برای عضویت در هیئت رئیسه دائم فراکسیون بود.[1]

سانسور اخبار جلسه مهم فراکسیون امید

به نظر می‌رسد که جلسه درونی دیروز فراکسیون امید بسیار پرحاشیه بوده است چراکه رسانه‌های اصلاح‌طلب هم در مورد کم و کیف این بحث‌ها اخبار و اطلاعاتی به دست نیاوردند و یا از انتشار اخبار آن به عمد خود‌داری کرده‌اند.

یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای در این باره نوشت که « هر هیچ‌یک از اعضای فراکسیون درباره اینکه در ساعت آغازین این جلسه سه‌ساعته و قبل از انتخابات در جریان بررسی عملکرد دوماهه و کاستی‌های فراکسیون چه گذشت، توضیحی ندادند، اما از سخنان کوتاهی که روز گذشته به نقل از عارف منتشر شد، پیداست موضوع انتقادات بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان و حامیان فراکسیون امید از برخی عملکردهای اعضای این فراکسیون، یکی از موضوعات بررسی‌شده بوده است. به گفته یکی از نمایندگان حاضر در جلسه سخنان ابتدایی عارف بیشتر حول محور گزارش عملکرد فراکسیون و جلسات برگزارشده هیأت‌رئیسه و اقداماتی که صورت گرفته، بوده است.»

دلواپسی از تاثیرگذاری عملکرد بد فراکسیون امید بر انتخابات 96

موضوع جالبی که از کانال تلگرامی فراکسیون امید دریافت می‌شود این است که فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس با توجه به ناکامی‌ها و شکست‌هایی که داشته به شدت نگران تاثیرگذاری منفی عملکرد خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 است. در همین زمینه کانال تلگرامی امید در خبری که درباره سخنان عارف در جلسه فراکسیون منتشر کرد، به اشاره عارف درباره انتخابات سال ٩٦ پرداخته و به نقل از رئیس فراکسیون امید آورده است: «انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ انتخاباتی بسیار مهم است و فراکسیون امید می‌تواند با حفظ انسجام خود در این انتخابات تأثیرگذار باشد».

روزنامه اعتماد نیز به طور تلویحی هشدار داد که وضعیت فراکسیون امید خوب نیست و نوشت: «حالا فراکسیون امید وارد مرحله جدی‌تری از عملکرد خود شده است و به نظر می‌رسد که کار جدی حالا در میان آنها آغاز شده است. جدیت کار از هشدار محمدرضا عارف در مورد انتخابات پیش رو به خوبی مشخص است.»

بنابر همین گزارش‌ها امروز ارکان هیئت‌رئیسه انتخاب می‌شوند. درحالی‌که پس از پایان جلسه دیروز، محمدعلی وکیلی اعلام کرده که ارکان هیئت‌رئیسه دائم در اولین جلسه هیئت‌رئیسه انتخاب خواهند شد، یک منبع آگاه از فراکسیون امید به این روزنامه زنجیره‌ای گفت که «نخستین جلسه هیأت‌رئیسه دائم، امروز در مجلس برگزار می‌شود تا در این جلسه با رأی اعضا، تکلیف کرسی‌های نایب‌رئیسی اول و دوم و همچنین دبیران و سخنگوی هیأت‌رئیسه مشخص شود.»

 

 نظر دهید »

"واکاوی آثار و پیامدهای کودتا در ترکیه"

31 تیر 1395 توسط معصومه نجاتي

واکاوی آثار و پیامدهای کودتا در ترکیه

رضا سراج
روند تغییر سیاست خارجی دولت ترکیه و نزدیکی آن به ایران و روسیه پرشتاب تر و سبب استفاده عربستان از جریان تکفیری برای بی ثباتی و ناامنی در این کشور می شود. کودتا نافرجام شد اما اردوغان و آنکارا باید همچنان تاوان اشتباهات خود را بپردازند.
سیاست‌های غلط اردوغان، ترکیه را با بحران‌های انزوای سیاسی، فعال شدن گسل‌های قومی_مذهبی و جریان‌های سکولار و لائیک مواجه نمود. این مخاطرات، ترکیه را به تجدید نظر در محاسبات و تغییر در سیاست‌ های خود وادار کرد.

حرکت ترکیه به سمت پیچ تغییر

آنکارا برای رهایی از خطر بی ثباتی و تجزیه، با حرکت به سمت پیچ تغییر، بازسازی مناسبات با مسکو، تهران و حتی دمشق را آغاز کرد. این تغییر مسیر، از یک سو عامل چرخش محور اخوانی و تضعیف محور تحجٓر (تکفیری) می شد و از سوی دیگر باعث تقویت ائتلاف چهارگانه و تغییرات راهبردی در منطقه می گردید. از این رو در آستانه رسیدن ترکیه به دور برگردان سیاسی، کودتای آمریکایی، اسرائیلی و سعودی به وقوع پیوست. طراحان و سیاست گذاران کودتا سعی داشتند جریان غربگرا و ضد ایرانی-شیعی گولنیست‌ها را در ترکیه حاکم کنند تا مانع تغییر معادلات در ترکیه و منطقه شوند.

نتیجه

در بُعد داخلی، نگرانی مردم و جریان‌های سیاسی از مخاطرات امنیتی و تجزیه این کشور، باعث تحکیم انسجام ملی و تقویت موضع اردوغان و فرصت سازی برای وی شد. ولی با گذر زمان، مشکلات اردوغان در حوزه اقتصادی، سیاسی و امنیتی بیش از پیش می‌گردد. در بُعد خارجی، چالش در روابط و مناسبات آنکارا-ریاض و تنش فیمابین ترکیه و برخی ازکشورهای غربی قابل تصور است. روند تغییر سیاست خارجی دولت ترکیه و نزدیکی به ایران و روسیه، پرشتاب تر می گردد. این مهم باعث می شود تا عربستان از جریان تکفیری برای بی ثباتی و نا امنی در ترکیه استفاده کند. کودتا نافرجام شد؛ اما اردوغان و ترکیه باید همچنان تاوان اشتباهات خود را بپردازند.

دکتر رضا سراج، عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس ار شد مسائل راهبردی

 

 نظر دهید »

کلاه‌های شیک اما گشاد

31 تیر 1395 توسط معصومه نجاتي

کلاه‌های شیک اما گشاد

محمد صرفی

کلاهبردارها اغلب به دو شیوه عمل می‌کنند. برخی یکباره و در یک مرحله کلاهبرداری کرده و فرار می‌کنند اما آنها که حرفه‌ای، سابقه‌دار و البته گستاخ‌تر هستند در چند مرحله و به صورت تصاعدی دست به کلاهبرداری می‌زنند. با چرب‌زبانی امتیازی می‌گیرند و وعده‌ای می‌دهند. زمان می‌گذرد اما از عمل به وعده خبری نمی‌شود. طرف معامله که احساس ضرر و زیان می‌کند، از کلاهبردار وعده‌هایش را مطالبه می‌کند و او هم مقداری آسمان و ریسمان می‌بافد و توجیه می‌کند و بهانه می‌تراشد اما در نهایت ناامید نمی‌کند و می‌گوید اگر فلان امتیاز را هم بدهی، این بار دیگر به خواسته‌ات می‌رسی! امتیاز را می‌گیرد و دوباره همان آش و همان کاسه. امید واهی و اعتماد نابجا اگر ادامه یابد، این دور باطل و کلاه پشت کلاه آنقدر ادامه می‌یابد تا دیگر کلاهی برای برداشتن نباشد!
وضعیت فوق را می‌توان در موضوع توافق هسته‌ای و معامله‌ای که ایران با آمریکا یک سال پیش انجام داد، مشاهده کرد. دولت ایران با سرعتی فراتر از انتظار - که غربی‌ها را هم شگفت زده کرد- تعهدات خود در برجام را عملی کرد. دو سوم سانتریفیوژها را برچید، ذخایر اورانیوم غنی شده به ۳ درصد کاهش یافتند، اجازه بازرسی‌های گسترده و فراتر از ان.پی.تی داده شد، غنی‌سازی در فردو تعطیل شد، قلب راکتور آب سنگین اراک با بتن پر شد، پروتکل الحاقی عملیاتی شد و… این امتیازات فراوان و نقد در حالی به طرف مقابل ارائه شد که با گذشت بیش از ۶ ماه از اجرای برجام، موضوع و هدف اصلی ایران از مذاکره و توافق، یعنی لغو تحریم‌ها، همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
آمریکایی‌ها مدعی هستند به تعهدات خود عمل کرده و تحریم‌ها را برداشته‌اند. بله! راست می‌گویند اما به قول آقای عراقچی تنها روی کاغذ! واشنگتن در سال ۱۳۹۱ بانک اچ اس بی‌سی -یکی از بزرگ‌ترین بانک‌های اروپا- را به بهانه کمک به نقل و انتقال پول به ایران حدود ۲میلیارد دلار جریمه کرد. مهرداد عمادی اقتصاددان ساکن انگلیس و مشاور پیشین اقتصادی اتحادیه اروپا به رادیو فردا در این خصوص می‌گوید؛ یک مسئول اچ اس بی‌سی به من گفت که آن مقدار چراغ سبزی که باید نشان داده شود (از سوی آمریکا برای کار با ایران) داده نشده است. او در ادامه می‌افزاید آمریکا به تناسب بزرگی بانک‌ها، معیارهای چندگانه دارند و طرف ایرانی اگر از ابتدا این را می‌دانست، آنقدر از خودش انعطاف نشان نمی‌داد.
مقامات آمریکایی آنچه در دل دارند را بر زبان نمی‌آورند اما برخی تحلیلگران غربی از نوع رفتار آنها رمزگشایی کرده‌اند. اوباما در دوران مذاکرات و پس از آن، با صراحت اعلام کرد هدف استراتژیک و راهبردی دولت وی از مذاکره و توافق با ایران، تقویت جریان به اصطلاح میانه رو و تغییر رفتار جمهوری اسلامی است. با گذشت یک سال از توافق هسته‌ای، آمریکایی‌ها در این زمینه خود را بازنده می‌بینند. پایگاه تحلیلی دیپلمات در این خصوص می‌نویسد: «براساس توافق ایران باید برنامه هسته‌ای خود را رها می‌کرد که به نحو امیدوارانه‌ای می‌توانست مقدمه‌ای برای میانه‌روی آن و یک ایران ملایم‌تر و آرام‌تر باشد. اما اکنون با گذشت یک سال، این امیدها از واقعیت بسیار دور است.»
هفته گذشته اندیشکده موسوم به «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها»، نشستی با عنوان «کسب و کار مخاطره‌آمیز در ایران: یک سال پس از برجام» در کنگره آمریکا برگزار کرد. مارک دوبوویتز مدیرعامل این اندیشکده که مغز متفکر طرح تحریم‌های ایران در سالهای اخیر بوده در پاسخ به این پرسش که آیا ایران ثروتمندتر از نظر امنیت به نفع آمریکا است یا ایران فقیرتر گفت: «پاسخ به این سوال به نکاتی بستگی دارد.اگر ایران ثروتمندتر شود بطوری که این ثروت سبب اعتدال در (سیاست‌های) ایران شود، این وضع سبب اعتدال در حاکمیت ایران شود، و در مدت مثلا هشت تا ۱۰ سال، رژیمی متفاوت را در ایران رقم بزند، خوب است.مسئله اصلی این است که بهبود اوضاع اقتصاد ایران سبب اعتدال‌گرایی مردان تندروی ایران شود یا خیر.آیا این امر می‌تواند سبب شد آنها به افرادی با نگرشهای عملگرایانه و سرمایه‌داری تبدیل شوند که دیگر به صدور انقلاب اعتقادی نداشته باشند و دیگر به حمایت از تروریسم و تقویت برنامه موشکهای بالستیک قاره‌پیما اعتقادی نداشته باشند؟»
شاید برخی با خوش‌خیالی گمان کنند منظور آمریکایی‌ها از اعتدال و میانه‌روی، دولت آقای روحانی و چهره‌هایی مانند آقای ظریف هستند. اما اینگونه نیست و از نظر کاخ سفید حتی آقای ظریف هم باید جواب پس بدهد که چرا بر سر مزار شهید عماد مغنیه حاضر شده و دسته گلی به نشانه احترام بر آن نهاده است! در پازل آمریکا حتی این کار هم نشانه تندروی بوده و قابل تحمل نیست چه برسد به کمک به مردم مظلوم سوریه و فلسطین و حمایت سیاسی و معنوی از مظلومان بحرین و یمن!
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آغاز مذاکرات هسته‌ای در سال ۹۲ فرمودند: در آغاز مذاکرات هسته‌ای ضمن تاکید بر بی‌اعتمادی به آمریکا، فرمودند این مذاکرات برای ملت ایران یک تجربه است و ظرفیت فکری ملت را بالا خواهد برد. نتایج نظرسنجی موسسه ایران پل از سوی مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیتی دانشگاه مریلند قابل تامل و به روشنی گویای ماحصل این تجربه است. از جمله اینکه یک سال پیش - زمان رسیدن به توافق هسته ای- حدود ۱۲ درصد بر این عقیده بودند که در این توافق ایران امتیازات بسیار زیادی به گروه ۱+۵ داده و ۲۲ درصد معتقد بودند که این گروه امتیازات بسیار مهمی به ایران داده است. اما اکنون این رقم کاملا تغییر کرده است و ۱۹ درصد می‌گویند ایران امتیاز زیادی داده است و نظر فقط ۵ درصد برعکس آن است. کمی پس از امضای توافق، ۶۳ درصد از ایرانی‌ها گفتند انتظار دارند اوضاع اقتصادی ظرف مدت یکسال به طور ملموسی بهبود یابد.اما با گذشت یک سال، ۷۴ درصد از مردم این کشور می‌گویند هیچ بهبودی در اوضاع اقتصادی حاصل نشده است. بسیاری از مردم ایران واشنگتن را مقصر این قضیه می‌دانند.از هر چهار ایرانی، سه ایرانی فکر می‌کنند آمریکا فعالانه مانع عادی شدن روابط اقتصادی کشورهای دیگر با ایران می‌شود. بیش از ۷۲درصد از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردند نظر مساعدی به دولت آمریکا ندارند و حدود ۷۲ درصد هم گفتند اعتماد چندانی به آمریکا در پایبند بودن به تعهداتش ندارند یا به هیچ وجه به آن اعتمادی ندارند.
این نگرش محدود به ملت نیست و مقایسه مواضع امروز و یک سال پیش حامیان و حتی دست‌اندرکاران برجام نیز قابل تامل است. آقای لاریجانی که در مجلس نهم زمینه تصویب ۲۰ دقیقه‌ای برجام را فراهم کرد، دیروز در صحن علنی مجلس با اشاره به بدعهدی‌ها و کارشکنی‌های طرف مقابل تاکید کرد راهی جز مقابله برای ایران باقی نمانده است و سازمان انرژی اتمی باید طرح غنی‌سازی در درجات مورد نیاز کشور را آماده کند.
بنا به دلایل متقن و متعدد، سال دوم توافق هسته‌ای، سالی سخت‌تر و پرچالش‌تر از سال نخست آن خواهد بود. آمریکایی‌ها کلاه‌های متعدد و بعضا خطرناکی را برای سر ملت ایران تدارک دیده‌اند. جنوب غرب آسیا امروز به دریایی از خون و آتش می‌ماند که جمهوری اسلامی ایران تنها جزیره امن آن است. حفظ این اقتدار و امنیت، منوط به تحکیم مولفه‌های قدرت ملی است. دقیقاً همان چیزی که آمریکایی‌ها نمی‌خواهند.

کیهان

 نظر دهید »

تکلیف تاریخی مجلس دهم درباره مناطق آزاد

31 تیر 1395 توسط معصومه نجاتي

تکلیف تاریخی مجلس دهم درباره مناطق آزاد
نویسنده : مهدی محسنی
در روزهای پایانی هفته گذشته و با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، لایحه ایجاد ۷ منطقه آزاد تجاری و ۱۲ منطقه ویژه اقتصادی جدید با یک‌فوریت در دستور کار مجلس قرار گرفت. لایحه‌ای که در ماه‌های پایانی مجلس نهم و به فاصله کم‌تر از دو ماه (۲۹ آذرماه و ۵ بهمن‌ماه)، دو بار در صحن علنی مجلس مطرح ولی با مخالفت نمایندگان مردم بایگانی شده بود. دولت با ارسال مجدد این لایحه در نظر دارد مناطق آزاد بوشهر، جاسک، اینچه‌برون، اردبیل، بانه و مریوان، مهران و زابل را به ۷ منطقه آزاد فعلی اضافه کند که به معنای ۲ برابر کردن تعداد مناطق آزاد کشور خواهد بود.اکبر ترکان، دبیر شورای عالی مناطق آزاد، هدف دولت از ایجاد مناطق آزاد جدید را آزاد کردن نوار مرزی کشور و فراهم کردن زمینه صادرات عنوان کرده است. به علاوه، برخی نمایندگان مجلس نیز در دفاع از لایحه دولت در این زمینه، به موضوعاتی مانند محرومیت‌زدایی و ایجاد اشتغال از طریق تأسیس مناطق آزاد جدید اشاره می‌کنند.به نظر می‌رسد یکی از بهترین راهکارها برای موضع‌گیری صحیح درباره لایحه افزایش مناطق آزاد، بررسی کارنامه مناطق آزاد فعلی کشور باشد. بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که ایجاد این مناطق در کشور که با اهدافی مانند جذب سرمایه‌گذاری خارجی و افزایش صادرات صورت گرفت، تاکنون توفیق چندانی نداشته و حتی خسارات سنگینی نیز به اقتصاد کشور وارد کرده است. جوانب مختلف این ناکامی و همچنین دلایل آن‌ها را می‌توان این‌گونه بیان کرد:
۱. عدم تحقق صادرات و تسهیل واردات: یکی از اصلی‌ترین اهداف ایجاد مناطق آزاد، تولید با استفاده از معافیت‌های گوناگون در این مناطق و سپس صادرات محصولات تولیدی آن است. به عبارت دیگر، قرار بود این مناطق «صادرات محور» باشند اما تاکنون نه تنها در زمینه تولید و صادرات توفیق خاصی نداشته‌اند که به دلایلی مانند معافیت‌های گمرکی و برخی اشتباهات در قوانین مرتبط با اداره مناطق آزاد، به دروازه واردات و محملی برای ورود کالاهای قاچاق نیز تبدیل شده‌اند. این موضوع مورد تأکید بسیاری از مقامات ارشد کشور مانند وزیر صنعت، معدن و تجارت، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و مدیرکل نظارت بر ترانزیت گمرک ایران نیز قرار دارد. به عنوان مثال، نعمت زاده در همایش روز ملی صنعت و معدن در تاریخ ۱۹ تیرماه امسال صراحتاً گفت: «خبری از تولید در مناطق آزاد نیست». از جمله دلایل رونق واردات در مناطق آزاد، تأمین زیرساخت‌های این مناطق از محل درآمدهای وارداتی است. به علاوه، امتیاز خرده‌فروشی و اعطای معافیت کالای مسافری نیز از سایر دلایل جذابیت بالای واردات در مناطق آزاد به شمار می‌روند.
۲. فراهم شدن زمینه قاچاق کالا: یکی دیگر از مشکلاتی که بر اثر نارسایی در قوانین مناطق آزاد به وجود آمده، تسهیل قاچاق کالاست. دراین‌باره وزیر صنعت، معدن و تجارت در همایش روز ملی صنعت و معدن امسال، اعلام کرد که مناطق آزاد «یکی از گلوگاه‌های واردات و قاچاق کالا» است. علیرضا دشتانی، مدیرکل نظارت بر ترانزیت گمرک ایران نیز چند ماه قبل (مصاحبه با خبرگزاری فارس، ۵ دی‌ماه ۹۴) اعلام کرده بود که مناطق آزاد به «محلی برای ورود کالاهای قاچاق یا کالاهایی که مستقیم نمی‌توانند از مبادی رسمی وارد شوند» تبدیل شده‌اند. معافیت واردات کالای مسافری و کالاهای ته لنجی و همچنین عدم نظارت و کنترل در مبادی مناطق آزاد و عدم هماهنگی گمرک مناطق مذکور و سرزمین اصلی از دلایل اصلی تسهیل قاچاق در مناطق آزاد به حساب می‌آید. در واقع سودجویان از فرصت‌های موجود در مناطق آزاد و عدم نظارت‌های گمرکی به خوبی استفاده کرده و کالاهای قاچاق را به راحتی به داخل کشور منتقل می‌کنند.
۳. محقق نشدن اهداف سرمایه‌گذاری خارجی: فراهم شدن زمینه سرمایه‌گذاری خارجی، یکی دیگر از اهداف ایجاد مناطق آزاد بود. با وجود این، برآوردها از ناچیز بودن این سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق فوق در یک دهه اخیر حکایت دارد به‌گونه‌ای که میانگین سرمایه‌گذاری خارجی در مناطق آزاد حدود ۴۰ میلیون دلار در سال برآورد می‌شود. وجود معافیت‌های مشابه در سرزمین اصلی و عدم مزیت این مناطق برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی باعث شده تا مناطق آزاد در جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز توفیقی نداشته باشند.
۴. عدم توفیق در ایجاد اشتغال و رفع محرومیت: با وجود تصوری که درباره ارتباط توسعه مناطق آزاد و محرومیت‌زدایی وجود دارد، بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سال‌های گذشته موفقیت چندانی در این زمینه به دست نیامده است. به عنوان مثال، رحیم زارع، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس درباره موضوع فوق در گفتگوی ویژه خبری ۱۴ تیرماه امسال گفت: «در جزیره قشم در طول ۲۰ سال می‌بایست ۱۰۰ هزار شغل ایجاد می‌شد اما تاکنون فقط ۲۴ هزار شغل با احتساب ۱۲ هزار شغل ناپایدار، ایجاد شده است». علت این اتفاق را می‌توان در عدم شکل‌گیری مناطق آزاد بر پایه تولید دانست زیرا مناطق مذکور بدون تولید تنها معبری برای عبور کالا (واردات یا قاچاق) هستند و با این‌که ظاهر آن‌ها با ساختمان‌های تجاری رنگین شده ولی اشتغالی برای مردم بومی آن‌ها در پی نداشته است. طبیعتاً تا زمانی که محور فعالیت این مناطق به جای تولید، «تجارت» باشد به‌گونه‌ای که به قول نعمت زاده، هر روز صفحات روزنامه‌ها مملو از تبلیغات خرید املاک تجاری در مناطق آزاد باشد (همایش روز ملی صنعت و معدن امسال)، نمی‌توان به محرومیت‌زدایی با ایجاد مناطق جدید امیدوار بود.با توجه به نکات فوق، افزایش مناطق آزاد در شرایط فعلی، نتیجه‌ای جز تسهیل قاچاق کالا و واردات بی‌رویه و تضعیف تولید داخلی ندارد و قطعاً برخلاف سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی خواهد بود. بنابراین امید می‌رود نمایندگان مجلس، منافع بلندمدت کشور را مدنظر قرار داده و علاوه بر عدم تصویب لایحه افزایش مناطق آزاد، اصلاح قوانین مربوط به مناطق آزاد فعلی را در دستور کار قرار دهند. این همان پیشنهادی است که مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۹۰ با انتشار گزارشی با عنوان «بررسی چالش‌های مناطق آزاد» (گزارش شماره ۱۲۰۱۷) مطرح کرده بود تا مناطق آزاد واقعاً «صادرات محور» شوند و دیگر دروازه واردات و محملی برای ورود کالاهای قاچاق نباشند. بدون تردید، شرط لازم برای اجرای این پیشنهاد، ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی و منطقه‌ای از سوی نمایندگان مردم در خانه ملت است.

خراسان

 نظر دهید »

رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم دانش‌آموختگی دانشگاه امام حسین(ع):خرداد95

03 خرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

۳ /خرداد/ ۱۳۹۵
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم دانش‌آموختگی دانشگاه امام حسین(ع):


وظیفه همه در مقابل نفوذ دشمن، تبیین است/ استکبار از ایستادگی و جهاد کبیر ملت ایران عصبانی است




مراسم دانش‌آموختگی، تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع)
مراسم دانش‌آموختگی، تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع)
همزمان با سوم خرداد سالروز عملیات افتخارآفرین بیت المقدس و فتح خرمشهر، صبح امروز (دوشنبه) مراسم دانش آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین(ع) با حضور حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای ورود به میدان، با حضور بر مزار شهیدان گمنام و قرائت فاتحه، یاد و خاطره شهیدان دفاع مقدس را گرامی داشتند و از خداوند متعال، علوّ درجات آنان را مسألت کردند.
فرمانده کل قوا سپس از یگانهای حاضر در میدان سان دیدند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین جانبازان سرافراز حاضر در میدان از جمله جانبازان فداکار مدافع حرم و چند تن از خانواده‌های معظم شهیدان را مورد تفقد قرار دادند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مراسم در سخنان مهمی به تبیین منطق قرآنی و اسلامی «جهاد کبیر» به معنای «ایستادگی و تبعیت نکردن از جبهه استکبار» و ابعاد و الزامات آن در نظام جمهوری اسلامی پرداختند و با اشاره به تلاشها و برنامه‌ریزی‌های گسترده جبهه استکبار برای نفوذ و تغییر هویت نظام اسلامی، گفتند: مهمترین وظیفه‌ی کنونی مراکز دانشگاهی و حوزوی، عناصر و جوانان مؤمن و انقلابی، و همچنین سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «اقدام سنجیده و هوشمندانه برای تبیین و روشنگریِ ژرفا و عمق شعارهای انقلاب» و «پرهیز از اقدامات سطحی»، «کادرسازی برای آینده»، و «تدوین علمی تجربه‌های متراکم و شگفت‌انگیز انقلاب در طول ۳۸ سال گذشته» است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تبریک ایام ولادت قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان(عج) و همچنین گرامی‌داشت سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر، این روز را یکی از روزهای فراموش‌نشدنی در تاریخ انقلاب و نماد قدرت الهی دانستند و افزودند: در مورد عملیات آزادسازی خرمشهر و دیگر عملیاتهای دفاع مقدس، جزییات فراوانی وجود دارد که شاید بسیاری از مردم و به‌ویژه نسل جوان، از آنها مطلع نباشند و بر همین اساس توصیه می‌شود که کتابهای مربوط به این عملیاتها، حتماً مطالعه شوند.
ایشان در بیان یکی از نکات مهم در عملیات آزادسازی خرمشهر به حمایت و دست قدرت الهی اشاره و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار، آن مردِ خدا و حکیم الهیِ واقعی، فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد.
رهبر انقلاب خاطر نشان کردند: در این منطق، هنگامی که همه تلاشها و مجاهدتها انجام و همه توان به میدان آورده و در نهایت به خدا توکل شود، دست قدرت الهی همچون پشتوانه‌ای مستحکم به کمک خواهد آمد که نتیجه‌ی آن، آزادسازی خرمشهر در مقابل دشمنی است که از همه امکانات و تجهیزات برخوردار بود.
حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: با این منطق، امکان آزادسازی همه دنیای تحت سلطه استکبار، امکان آزادسازی فلسطین، و امکان اینکه هیچ ملتی مستضعف نباشد، وجود دارد.
ایشان تأکید کردند: هر ملتی که دارای این منطق باشد و تمام تلاش و مجاهدت خود را به‌کار گیرد و به خدا توکل کند، قطعاً مرعوب قدرت نظامی، مالی، تبلیغاتی و سیاسی قدرتها نخواهد شد.
رهبر انقلاب با اشاره به تلاش ناموفق جبهه استکبار در طول ۳۸ سال گذشته برای شکست انقلاب اسلامی، به‌رغم استفاده از ابزارها و توطئه‌های گوناگون، آن را نمونه بارز پیروی از منطقِ مجاهدت و ایستادگی با توکل برخدا برشمردند و تأکید کردند: ملت ایران همچنان در صحنه است و جوانان بسیاری حاضرند که جان خود را در راه انقلاب فداکنند و این، همان چیزی است که قدرت خدا را جلب خواهد کرد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای این نوع رویارویی در مقابل جبهه استکبار را «جنگ نامتقارن» خواندند و گفتند: در این جنگ نامتقارن، هر دو طرف توانایی‌ها و منابع قدرتی دارند که طرف مقابل، از آنها برخوردار نیست و منبع قدرت نظام اسلامی، اعتماد و توکل به قدرت خدا، اعتماد به پیروزی و اعتماد به قدرت اراده انسانهای مؤمن است.

جنگ نامتقارن جمهوری اسلامی و جبهه استکبار، جنگ اراده‌هاست و اراده هر طرف که سست شود، قطعاً شکست خواهد خورد
ایشان با تأکید بر اینکه جنگ نامتقارن، «جنگ اراده‌ها» است، خاطر نشان کردند: در میدان این جنگ، اراده هر یک از دو طرف سست شود، قطعاً شکست خواهد خورد، بنابراین باید مراقب بود تا تبلیغات و وسوسه‌های دشمن در اراده مستحکم ما خللی ایجاد نکند.
رهبر انقلاب، این جنگ را فراتر از جنگ نظامی و نوعی «جهاد» دانستند و افزودند: امروز برای کشور ما احتمال وقوع جنگ نظامیِ سنتی بسیار ضعیف است اما مسئله جهاد باقی است و این جهاد که منطقی قرآنی و اسلامی دارد، «جهاد کبیر» و به معنای «ایستادگی، مقاومت و پیروی نکردن از کفار و مشرکین» است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه جهاد کبیر در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری نیز تجلی و ظهور دارد، خاطر نشان کردند: در همه این عرصه‌ها، به‌جای تبعیت از جبهه کافران و مشرکان، باید از برنامه کاری اسلام و قرآن تبعیت کرد.

جهاد کبیر به معنای ایستادگی و پیروی نکردن از کفار و مشرکین است
ایشان مسئله امروز جمهوری اسلامی و جبهه استکبار را موضوع «تبعیت» دانستند و گفتند: آنها تمام ابزارها، فشارها و تلاشهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی و عوامل خائن خود را به‌کار گرفته اند تا نظام اسلامی را به زانو درآورند و وادار به تبعیت کنند، اما آنچه که موجب عصبانیت شدید استکبار از ملت ایران شده، آن است که مردم به‌خاطر مسلمان بودن حاضر به به تبعیت از استکبار نیستند.
رهبر انقلاب، طرح موضوعاتی همچون انرژی هسته ای، قدرت موشکی و حقوق بشر را بهانه خواندند و تأکید کردند: علت اصلی همه این دشمنی‌ها و بهانه‌تراشی‌ها، تبعیت نکردن از استکبار است زیرا اگر ملت ایران حاضر به تبعیت بود، قطعاً با قدرت موشکی و انرژی هسته‌ای کنار می‌آمدند و هیچ‌گاه نامی از حقوق بشر نیز به میان نمی‌آوردند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای درخصوص موضوع موشکی یک نکته را متذکر شدند و تأکید کردند: اخیراً درمورد توان موشکی ایران جنجال بسیاری به‌راه انداخته‌اند اما بدانند که این هیاهوها تأثیری نخواهد داشت و آنها هیچ غلطی نمی توانند بکنند.

هیاهوهایی که در مورد توان موشکی ایران به‌راه انداخته‌اند تأثیری نخواهد داشت و هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند
ایشان در ادامه‌ی تبیین علت اصلی دشمنیِ استکبار با نظام اسلامی خاطر نشان کردند: آمریکایی‌ها تلاش زیادی می‌کنند تا علت اصلی این دشمنی را بر زبان نیاورند اما گاهی نیز در اظهارات‌شان این مسئله فاش می‌شود، همچنانکه چند روز پیش یک مسئول امریکایی بعد از تکرار اتهامات همیشگی بر ضدّ ایران، ناخواسته به موضوع «ایدئولوژی» یعنی همان تفکر اسلامی اشاره کرد که موجب می‌شود ملت ایران زیر بار حرف زور جبهه کفر و استکبار نرود.
رهبر انقلاب، «ایستادگی»، «تبعیت نکردن از دشمن» و «حفظ هویت انقلابی و اسلامی» را عوامل اصلی اقتدار نظام اسلامی و ملت ایران دانستند و خاطر نشان کردند: آمریکا و دیگر قدرتها، از این موضوع به‌شدت ناراحت هستند و چاره‌ای هم ندارند و بر همین اساس تلاش زیادی کردند که شاید بتوانند مراکز تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشور را در حیطه قدرت خود درآورند اما نتوانستند و به توفیق الهی نخواهند توانست.

دشمن نتوانست مراکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری را در حیطه قدرت خود درآورد و به توفیق الهی نخواهد توانست
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: وظیفه اصلی سپاه، «پاسداری از انقلاب» است، بنابراین جهاد کبیر باید سرلوحه برنامه‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشد.
ایشان با اشاره به هجمه‌ها و تهمت‌های فراوانی که علیه سپاه مطرح می شود، گفتند: علت اصلی این عصبانیت‌ها، ایستادگی سپاه در مسیر انقلاب و حفظ جهت‌گیری‌ها و روحیه انقلابی و اسلامی است.
رهبر انقلاب خطاب به جوانان کشور و دانشجویان حاضر در مراسم خاطرنشان کردند: آینده انقلاب متعلق به شما است و شما هستید که باید این تاریخ را با عزت حفظ کنید و بدانید در آینده، خرمشهرها، در پیش است؛ البته نه در میدان جنگ نظامی، بلکه در میدانی که ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد و برعکس آبادانی نیز به‌دنبال دارد اما از جنگ نظامی سخت‌تر است.

خرمشهرها در پیش است؛ البته نه در میدان جنگ نظامی بلکه در میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است
حضرت آیت الله خامنه ای از همین زاویه به تبیین ابعاد مختلف «جهاد کبیر» در عرصه‌های اقتصاد، فرهنگ و اجتماع پرداختند و افزودند: «تأکید بر اجرای اقتصاد مقاومتی، بخش اقتصادی این جهاد است»؛ «تأکید بر این موضوع که جوانان مؤمن، حزب‌اللهی و انقلابی به کارهای فرهنگی خودجوش با قدرت ادامه دهند و دستگاههای فرهنگی نیز در همین جهت حرکت کنند، بخش فرهنگی این جهاد است»؛ و «تأکید بر استفاده از همه ظرفیت‌ها و استعدادهای کشور در مسیر پیشرفت، بخش فعال اجتماعی این جهاد کبیر است».
ایشان با اشاره به اتهام ناروای برخی مخالفان این حرکت و ادعای اینکه استفاده از ظرفیتهای درونی به معنای قطع رابطه با دنیا است، افزودند: ما هیچگاه قائل به قطع رابطه با دنیا و حصار کشیدن به دور خود نیستیم بلکه می‌گوییم ارتباطات سیاسی و مبادلات اقتصادی داشته باشید، اما هویت و شخصیت اصلی خود را از یاد نبرید و هنگامی که می خواهید سخن بگویید و یا قرار داد امضا کنید، همچون نماینده ایران اسلامی و نماینده اسلام سخن بگویید و پشت میز قرارداد بنشینید و هوشمندانه اقدام کنید.

ارتباطات سیاسی و اقتصادی داشته باشید اما همچون نماینده ایران اسلامی و نماینده اسلام سخن بگویید و پشت میز قرارداد بنشینید
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه جهاد کبیر نیازمند هوشمندی و اخلاص است، به تلاشها و امیدهای دشمن برای نفوذ اشاره کردند و گفتند: امروز دشمن از وارد کردن ضربه اساسی به نظام اسلامی ناامید است اما با استفاده از ابزارهای مختلف و پیچیده در صدد نفوذ است تا هویت جوان ایرانی، هویت مورد پسند آمریکا و استکبار باشد زیرا در این صورت برای پیاده کردن اهداف و نقشه‌های خود مشکل و هزینه‌ای نخواهد داشت.
حضرت آیت الله خامنه‌ای، شناخت ناقص امریکا و جبهه استکبار از ملت ایران را منشأ محاسبات غلط آنان خواندند و خاطر نشان کردند: البته آنها از نفوذ ناامید نیستند و در چنین شرایطی، وظیفه بزرگی بر دوش همه‌ی غم‌خواران ملت ایران و نظام اسلامی از جمله سپاه پاسداران قرار دارد.
ایشان با تأکید بر اینکه سپاه باید همواره آمادگی‌های نظامی خود را در بهترین و نوآورترین شکل حفظ کند، افزودند: اما وظیفه سپاه فقط جنگ در میدان نظامی نیست بلکه در مقطع فعلی، یکی از وظایف مهم همه دلسوزان، دوستداران و وفاداران به انقلاب از جمله سپاه، تبیین، روشنگری و آشنا کردن ذهنها با اعماق و ژرفای حقایق و شعارهای انقلاب است.

وظیفه مهم همه دلسوزان از جمله سپاه تبیین و روشنگری در مقابل نفوذ دشمن است
رهبر انقلاب همه را به اهتمام به موضوع تبیین و روشنگری و کارهای عمقی توصیه مؤکد کردند و گفتند: تبیین شعارهای انقلاب و روشنگری نسبت به عمق این شعارها، از لوازم اساسی تحقق جهاد کبیر است زیرا شعارهای انقلاب، همچون نشانه و شاخص، مسیر صحیح انقلاب و صراط مستقیم را نشان می دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای، احساسات و عواطف را در دنبال کردن حقایق و شعارهای انقلاب لازم اما غیرکافی دانستند و تأکید کردند: اگر این مسائل با تعمیق و ژرف‌نگری تبیین شوند، قطعاً ایمان و باور افراد نسبت به این شعارها، از آنها جدا نخواهد شد و ثبات دائمی خواهد داشت.
ایشان، علت اصلی چرخشهای صد و هشتاد درجه‌ای برخی افراد در مقاطع مختلف انقلاب را، نداشتن عمق، و نگاه سطحی آنان به مسائل دانستند و خاطر نشان کردند: باید در مسائل اصلی و شعارهای انقلاب به اعماق فکر و اندیشه رفت و از راهنمایی‌های اساتید صالح استفاده کرد.
رهبر انقلاب، «کادر سازی برای آینده» و «تدوین علمی تجربه های متراکم سی و هشت ساله انقلاب اسلامی در فراز و نشیب های شگفت انگیز» را از دیگر الزامات جهاد کبیر برشمردند و افزودند: در این خصوص، همه مراکز دانشگاهی و حوزوی به‌ویژه دانشگاه امام حسین(ع)، وظیفه و مسئولیت دارند.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین ضرورت اقدامات عمیق، از برخی اقدامات غیرمنطقی انتقاد و تأکید کردند: گاهی برخی افراد و جوانهایی که ممکن است صالح و مؤمن هم باشند، به دلیل مخالفت با یک فرد یا یک جلسه سخنرانی، هیاهو و جنجال به‌راه می‌اندازند و آن مجلس را بر هم می‌زنند، در حالی‌که من از قدیم با این کارها که هیچ فایده‌ای نیز ندارد، موافق نبوده و نیستم، و معتقدم فایده در تبیین و کار درست و هوشمندانه است.

برهم زدن جلسات سخنرانی هیچ فایده‌ای ندارد؛ فایده در تبیین و کار درست و هوشمندانه است
ایشان جوانان مؤمن و انقلابی را به هوشیاری فراخواندند و گفتند: البته گاهی برخی افراد از روی اغراض، این کارهای نادرست را انجام می‌دهند و سپس به گونه ای وانمود کنند که کار عناصر حزب اللهی و مومن است، بنابراین باید کاملاً هوشیار بود.
رهبر انقلاب، روشنگری عمیق و اقدامات صحیح و هوشمندانه را از وظایف اصلی برشمردند و تاکید کردند: همه این اقدامات درصورتی تأثیرگذار خواهد بود که به خداوند متعال توکل و توسل کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنان خود، لازمه استحکام رابطه قلبی با خداوند را، «انس بیشتر با قرآن و تدبر در آیات الهی»، «توجه به نماز و ادای آن با حضور قلب» و «استفاده از فرصت ماههای شعبان و رمضان» دانستند.
در این مراسم سردار سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عامل اصلی اقتدار نظام اسلامی را ایستادگی در مقابل زیاده‎خواهی‌های آمریکا دانست و گفت: سپاه برای خنثی‌سازی توطئه‌های دشمنان بر راهبردهایی همچون «تولید قدرت در جهت پاسداری از انقلاب»، «بازخوانی صورت و سیرت انقلاب اسلامی» و «انتقال تدابیر رهبر معظم انقلاب به سطوح عملیاتی» تمرکز کرده است.
فرمانده کل سپاه با اشاره به جنگ‌افروزی نیابتی آمریکا از طریق رژیم‌های مرتجع منطقه، خاطرنشان کرد: بیداری و مقاومت اسلامی همچنان ادامه دارد و تلاش‌های نظام سلطه نمی‌تواند مانع استمرار انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی شود.
سرلشکر جعفری افزود: پاسداران جوان امروز آماده‌اند تا در میدان‌های دشوار و پیچیده‌ی آینده، از اسلام، انقلاب و عزت نظام اسلامی، جانانه دفاع کنند.
سردار دریادار پاسدار مرتضی صفاری فرمانده دانشگاه امام حسین (ع) نیز گزارشی از اقدامات و برنامه‌های علمی، فرهنگی، آموزشی و تقویت توان رزمی این دانشگاه ارائه کرد.
در این مراسم تعدادی از فرماندهان، مدیران، پژوهشگران و مبتکران، و نماینده دانش‌آموختگان و دانشجویان نمونه دانشگاه امام حسین(ع) هدایای خود را از دست فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند و نماینده دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) نیز مفتخر به دریافت سردوشی شد.
اجرای طرح «عبادی الصالحون» از جمله برنامه های مراسم امروز میثاق پاسداری دانشجویان دانشگاه افسری امام حسین(ع) بود.
همچنین در این مراسم، یگانهای حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند.

 نظر دهید »

نیم نگاهی به پدیده دوم خرداد

01 خرداد 1395 توسط معصومه نجاتي

رویدادهای اجتماعی به ویژه اگر عمقی مؤثر و پژواکی پرطنین داشته باشند، نیازمند تحلیل های ژرف و تحقیقاتی کاوش گرانه هستند. برای پی بردن به ابعاد چیستی و ماهیت وقایع سیاسی و اجتماعی، و درک درست واقعیت های بیرونی جامعه، به ابزار متناسب با آن نیاز داریم. اطلاعات مناسب و منطبق با واقعیت، خالی بودن ذهن تحلیل گر از پیش ساخته ها و پیش داوری های ذهنی، روحیه ی نقادی و پرسش گری، و خصلت حقیقت جویی و نوخواهی لازمه ی داشتن تحلیلی روشن و روشن گر می باشد. چنانچه این تمهیدات به صورت کامل فراهم نشود، پژوهش محقِّق نیز به شایستگی محقَّق نمی گردد و فرجام آن، تحلیل ها و رهنمودهای سطحی خواهد بود. حادثه ی دوم خرداد 76 یکی از این وقایع تاریخی ژرف و پراثری است که باید با چنین دقت و تیزبینی ای بدان نگریست و آن را پژوهید.

آنچه امروزه همه ی پژوهش گران، اندیشمندان و سیاست مداران بر آن متّفق هستند، این است که وقایع سیاسی پس از دوم خرداد، نه یک حادثه ی گذرا، بلکه رخدادی سیاسی برآمده از متن و ژرفای واقعیت های اجتماعی است که می توان از آن با عنوان «جنبشی اجتماعی» نام برد. البته در همین جا باید اذعان نمود که این جنبش اجتماعی، بسیار عمیق تر و فراتر، و گاه متفاوت با پاره ای نظرها و تحلیل های جناحی شتاب زده می باشد.

اظهارنظرهایی را که پس از این انتخابات، در تحلیل پیام دوم خرداد و علل پیدایش آن بروز یافت، می توان در چهار گروه مشخص تقسیم نمود که به علّت تداخل و عدم تمایز کامل مواضع سیاسی گروه ها و افراد، از شفافیت روشن و دقیقی برخوردار نیست، اما تصویری نسبی ارایه می دهد. ما در این مجال، به بررسی و نقد مواضع هریک از این گروه ها خواهیم پرداخت؛ آن گاه یکی از این تحلیل ها را به عنوان تحلیل برگزیده و مناسب، تشریح خواهیم کرد.

1. تحلیل نخست، با پشتوانه ی تبلیغاتی و روانی رسانه های اسلام و انقلاب ستیز خارجی توسط معاندان نظام در خارج و داخل کشور صورت می گرفت که نتیجه ی انتخابات با رأی منفی ملّت به نظام و ارزش های حاکم بر آن قلمداد نمود. این گروه با ژستی کارشناسانه و جدال با حقیقت و پنهان نمودن واقعیت، به اظهار عقده های درونی خود در قالب اظهارنظرهای خودمدارانه پرداخت.

نگاهی به سیل خبرها، تیترها، مقاله ها و مصاحبه های مطبوعات ضدانقلاب و رسانه های خارجی، حکایت گر این مطلب است.1 این تحلیل که نگاهی منفی نسبت به نظام دارد، خود متشکل از لایه ها و محورهایی است که عبارت اند از:

الف: اولین موضوعی که اینان به آن اشاره می کنند، مسأله ی حضور گسترده و مؤثر ارکان نظام و مجموعه ی حاکمیت برای پیروزی رقیب اصلی «آقای خاتمی» است. در پاسخ باید گفت که در این نظریه، ارکان نظام به درستی متمایز و مشخص نشده است.

اگر منظور رهبری است که ایشان عدم جانبداری خاص خود از یک نامزد به خصوص را چه پیش و چه پس از انتخابات به صراحت اعلان نمودند.2 هم چنین حضور آقای «ری شهری» که از نزدیکان و متصدیان رهبری بودند هم خنثی کننده ی این موضوع بود. ضمن این که مردم در این گونه موارد که ارتباط خاص و معینی با اساس نظام ندارند، از نظر روان شناسی، بیشتر بر پایه ی اندیشه و نظر خود عمل می کنند. علاوه بر این، حتی در بین نیروهای مذهبی نیز، تقسیم بندی نظرات رهبری به مولوی و ارشادی، از سابق وجود داشته است. از سوی دیگر، حضور و حمایت نهادها و گروه های درون نظام همانند کارگزاران سازندگی، مجمع روحانیون مبارز، بخشی از علما، و بسیاری از مدیران نظام و نیروهای ارزشی از آقای خاتمی، نادرستی چنین دیدگاهی را به اثبات می رساند. علاوه بر این، تحلیل آرای ریخته شده به صندوق های رأی نیز شاخص خوبی برای ابطال این ادعا می باشد، به گونه ای که نتیجه ی صندوق های شهرها و شهرک های مرتبط با نیروها و نهادهای ارزشی و انقلابی، تفاوت خاصی با دیگر نقاط کشور در حمایت قاطع از آقای خاتمی ندارد.3 گذشته از آن که آقای خاتمی خود روحانی و از خانواده ای روحانی هستند و در طول دوران انقلاب از مدیران درجه یک نظام بوده اند.

هم چنین نتایج نظرسنجی ها مشخص می نماید که اصولاً بخش قابل توجهی از آرای آقای خاتمی، به خاطر دفاع از ارزش های انقلاب و نزدیکی به امام(ره) بوده است. نگاهی به اظهارنظرهای آقای خاتمی و همراهان و حامیان اصلی ایشان، نشانگر لکنت ذهنی طرفداران نظریه ی نفی نظام است. ایشان قبل و بعد از انتخابات بر اصول بنیادین انقلاب اسلامی تأکید کرد و پس از انتخابات، تبلیغات برخی رسانه های غربی را ناشی از کج فهمی و سوءبرداشت آن ها از انقلاب اسلامی و مردم ایران دانست.4 روزنامه ی «سلام» ارگان حامیان خاتمی چنین نوشت: «به یقین یکی از پیام های مهم این انتخابات، اعلام وفاداری جامعه ی انقلابی با نظام و… رهبری بوده است».5 بسیاری از صاحب نظران نیز دوم خرداد را نشانه ی صلابت و کارآیی نظام جمهوری اسلامی، و تاج افتخاری برای کشور و مردم ایران دانستند6 و از نظام به واسطه ی بلوغ سیاسی و عدم اتکای به شخص و ادامه ی حیات بر اساس ضوابط حاکم تمجید نمودند.7

ب: از دیگر تحلیل هایی که در درون تحلیل های نفی نظام ارایه می شود، این است که اگر مردم به جای گزینش یک نامزد می توانستند، رأی «آری» یا «نه» به نظام بدهند، گزینه ی «نه» را انتخاب می کردند. پوچی و بی بنیادی این نظریه بر هر روشن اندیش منصفی آشکار است، زیرا اگر کسانی بخواهند موضع مخالف خود را علیه یک نظام سیاسی ابراز کنند، روش هایی را برمی گزینند که هم بیانگر موضع منفی آن ها نسبت به آن نظام سیاسی باشد و هم منجر به تثبیت آن نظام نگردد.8 ضمن این که «همه ی نیروهای مخالف و مسلح، بلکه اکثر گروه های مخالف قانونی در داخل و خارج از کشور نیز عملاً مردم را از رأی دادن به آقای خاتمی منع می کردند. با این همه، مردم به این فراخوان ها وقعی ننهادند و حماسه ی خود را خلق نمودند.9 به همین دلیل، اگر دوم خرداد دربردارنده ی یک «نه»ی بزرگ باشد، این پیام نفی بیشتر متوجه گروه های مخالف و معاند با نظام است.10

ج: محور عمده ای که در تحلیل پیش گفته با تأکید بیان گردید، فرضیه ی نفی مبانی انقلاب و… ارزش های دینی است. نگاهی به برنامه ها و شعارهای انتخاباتی آقای خاتمی و نظر ایشان راجع به مقولاتی چون ولایت فقیه11 نقش روحانیت12 و رابطه ی دین و سیاست13 بی اعتباری این دیدگاه را برملا می سازد. در برنامه های انتخاباتی آقای خاتمی تأکید بر ارزش های دینی و اسلامی با 8/5، تأکید بر ارزش ها و اصول نظام با 56/1 و تأکید بر قانون اساسی با 8/10 بیان شده است. هم چنین در نظرسنجی های انجام شده از مردم، شاخص پیروی از خط امام از میان 28 گزینه ی دیگر حایز رتبه ی اول شده است.14

د: از دیگر وجوه دیدگاه فوق این است که آرای مردم، رأی به آزادی های وسیع اجتماعی و نفی محدودیت ها و به عبارت دیگر رأی به بی بندوباری بوده است. در این زمینه باید گفت که گرچه نمی توان خواست رفتارهای غیرسخت گیرانه از سوی حکومت از جانب برخی لایه های اجتماعی را نادیده گرفت، اما بزرگ نمایی، تعمیم و اصل نمودن آن خطایی آشکار است، چراکه بر اساس واقعیت های موجود، جامعه هنوز ترجیح می دهد، پاسخ های خود در مورد مسایل اجتماعی و فرهنگی را از حوزه ی دین دریافت کند. لذا گزاره ی دفاع مناسب از دین، رتبه ی بالایی را در میان گزاره های دیگر انتخاب آقای خاتمی کسب می نماید.15

2. دومین رهیافتی که در زمینه ی تحلیل چرایی و چیستی پدیده ی دوم خرداد وجود دارد، اگرچه به نفی کامل نظام معتقد نیست، اما آن را نقطه ی گسست در تاریخ انقلاب اسلامی، زمین لرزه ی سیاسی، و انقلاب در انقلاب معرفی می کند. این رهیافت، پدیده ی دوم خرداد را در جهت استحاله ی نظام و انقلاب ارزیابی می کند و پایان دوران ارزش های انقلاب و یا حداقل دوری فزاینده از این آرمان ها و ارزش ها به شمار می آورد(دوران ترمیرور) 16.

در این تحلیل، مقایسه ی آقای خاتمی با گورباچف و یلتسینیزه کردن شرایط سیاسی معنا می یابد. اما این تحلیل نیز فاصله ی بسیاری با حقیقت دارد.

قرار گرفتن شاخص هایی چون تقوا، صداقت، خصوصیات فردی، وابستگی به امام، وابستگی به خاندان مذهبی و دفاع منطقی از دین در کنار دفاع از آزادی های قانونی در رده های اول نظرسنجی های انجام شده، نشان از عدم وقوع چنین پدیده ای در دوم خرداد دارد؛ به عبارت دیگر تحولات ارزشی در دوم خرداد بازگشت به ارزش های قبل از انقلاب نبوده است، بلکه به نوعی درخواست، باز تفسیر و بازخوانی ارزش های انقلاب می باشد.17البته نمی توان از وجود برخی ارزش های جدید و نیز تغییر برخی اولویت ها، چشم پوشید. در این گروه، برخی از تحلیل گران دوم خرداد را آشکار شدن شکاف و چالش میان سنت و مدرنیته، و در نهایت پیروزی نوگرایی دانسته اند.18 به خوبی روشن است که این موضوع اگر چه تا اندازه ای در جامعه ی ایران نمایان است، اما حکم به پیروزی قاطع مدرنیته، شاید قضاوتی شتاب زده باشد. چه حتی مَسندداران و تئوری پردازان دوم خرداد نیز بیشتر به تلفیق سنت و مدرنیته و دین و نوگرایی، آن هم با تکیه بر اجزای درونی دین تمایل نشان داده اند تا تفوّق، تسلط و برتری مدرنیته.

3. سومین دیدگاه درباره ی دوم خرداد، دیدگاهی است که آن را به حادثه ای گذرا، روبنایی و سیاسی محض فرو می کاهد که تأثیر چندانی بر روند موجود ندارد. این تحلیل تا مدتی پس از دوم خرداد، از جانب برخی طیف های رقیب آقای خاتمی و حتی برخی نیروهای جبهه ی دوم خرداد تحت عنوان «لج ملی» صورت می گرفت. بر این اساس، فعالیت های تبلیغاتی و عملیات روانی ستاد خاتمی و تبلیغات ناصحیح و گاه مخرب گروه مقابل، به وجودآورنده ی اصلی این واقعه محسوب می شود که آقای خاتمی توانست بهترین بهره برداری را از فضای توده وار جامعه ی ایران بنماید.

در این رابطه باید گفت که اگرچه این تحلیل کاملاً نادرست نیست و حتی جزء مهمی از حقیقت است و بررسی گفتارشناسانه ی19 آقای خاتمی و پژوهش روان شناسانه ی20 آرای ایشان را لازم می نمایاند، اما علت اصلی و ترجمان واقعی آرا نیز نمی باشد این دیدگاه با توجه به گذشت چهار سال از دوم خرداد و تجربه ی 18 خرداد سال 80 مورد قبول واقع نمی شود. هم اینک نیز هیچ صاحب اندیشه ای بدان باور جدی ندارد، اگرچه ممکن است، گاه و بی گاه، براثر منازعات سیاسی این نوع مسایل برجسته و نمایان شود.

4. چهارمین رویکرد، گفتمان باورمند به پیوست دوم خرداد با جریان کلی انقلاب اسلامی است. گستره ی این رویکرد، با همه ی اختلافات نظری و عملی ای که در آن وجود دارد، طیف وسیعی از حاکمان و گروه های مختلف اما خردپذیر و روشن بین درون نظام، به همراه تحلیل گران واقع بین و ژرف نگر را شامل می شود.

در این نگرش، دوم خرداد بیانگر حماسه ای شکوهمند است. چنان که مقام معظم رهبری، اولین شخصیتی بودند که بدان اشاره فرمودند. حماسه ی اقتدار مردمی نظام و وفاداری آن به مبانی مردم سالاری دینی.

بر این اساس، دوم خرداد نه یک نقطه ی گسست در روند انقلاب و متضاد با آن، بلکه ادامه ی سیر منطقی و حرکت تکاملی انقلاب و تحرکی جدید در آن، و بازگشت و درخواست عمیق تر شعارها و آرمان های اصلی انقلاب اسلامی همانند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، عدالت، معنویت و… می باشد.21

این گروه به هیچ وجه گسست در ارزش ها را قبول ندارد و به اصلاح روش ها معتقد است.

گرچه برخی از طرفداران این گروه در منتهی الیه سمت چپ آن قرار دارند و به گسست جدی در روش ها معتقد هستند. به هر حال این گفتمان، دوم خرداد را دوره ی تعمیق و نهادینگی مفاهیم و ارزش ها ارزیابی می کند22 و به رأی مردم بسان تحولی سازنده می نگرد که به رغم محفوظ ماندن قداست ثقل های نظام در فرآیند این تغییر و تحول، دقایق و عناصر سازنده و پردازنده ی ساخت و ساحت جامعه، موضوع قرائتی متفاوت و [نه متضاد] قرار گرفته و گفتمان نوینی را در عرصه ی سیاست، اجتماع و فرهنگ شکل داده است.23 از این دیدگاه انقلاب اسلامی خود فراز بلندی از خیزش اصلاح گرایانه و حرکت به سمت مردم سالاری دینی محسوب می شود که دوم خرداد یکی از نقاط اوج آن است. این رویکرد در تحلیل علل و زمینه های پیدایش دوم خرداد، از دریچه ی رهیافت ساختاری جمعیتی و شکاف های اجتماعی (شکاف های سِنّی، طبقاتی و صنفی) می نگرد.

اجزای اصلی این تحلیل، با لحاظ کردن شرایط بین المللی که در آن ایده ی جامعه ی مدنی ایده ای مسلط می باشد، عبارت اند از: افزایش نسبت شهرنشینی، افزایش نرخ باسوادی و طبقه ی تحصیل کرده، صنعتی شدن جامعه ی ایران، افزایش وسایل ارتباط جمعی و مطبوعات و ارتباطات بین المللی، افزایش روشنفکران و تحول جمعیتی در اجتماع.24

از این دیدگاه، فضای ناظر بر دوم خرداد فضایی بود که به دلیل اجرای برنامه های توسعه، نسبت مهاجران روستاییان به شهرها افزایش یافته بود، نرخ باسوادی از 5/47 درصد در سال 1355 به 80 درصد در سال 1375 ارتقا یافته بود.25 جامعه با شتاب به سمت صنعتی شدن، رشد اقتصادی و مدرن شدن به حرکت درآمده بود،26 حضور و تأثیر مطبوعات و رسانه های کوچک و بزرگ و موضوع جهانی شدن به ویژه در عرصه ی فرهنگ اوج گرفته بود، حجم و میزان اثرگذاری روشن فکران رو به فزونی نهاده بود و به سرعت به گروه های مرجع تبدیل شده بودند، جمعیت جوان کشور رشدی فزاینده و تحول ساز یافته بود و خواست ها و نیازهای خود را می طلبید، حضور زنان و سیاسی شدن آن ها فضای جدیدی به وجود آورده بود و همه ی این ها موجب به وجود آمدن نیروهای جدید و فربه شدن طبقه ی متوسط جامعه گردید. نتیجه ی این مسایل به همراه وجود ناهنجاری های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در میان راه هایی از حاکمان، به تغییراتی در نگرش ها، بینش ها، ذایقه ها و تکوین برخی انگاره ها و ارزش های جدید و جابه جایی اولویت این ارزش ها انجامید و زمینه ساز تمایل بیشتر اقشار مردم به مشارکت جدی و سامان یافته در مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گردید.

در جمع بندی آنچه آمد باید گفت که دوم خرداد جنبشی اجتماعی و اصلاح طلبانه در راستای اهداف انقلاب اسلامی با لحاظ تغییرات زمانی می باشد. پیام دوم خرداد، پیام تثبیت انقلاب و نظام در ابعادی دیگر و گستره ای فراتر است. البته نمی توان در این جهت پیام اعتراض دوم خرداد را نادیده انگاشت؛ اعتراض به فقر، فساد، تبعیض، ناکارآمدی شیوه ها و ایستایی برخی نگرش ها و بینش ها. به همین دلیل باید دوم خرداد را با تمام ابعاد آن درک کرد، علل آن را بازشناخت، آسیب هایی را که متوجه او است، دفع کرد و آفت ها را زدود. مفاهیم ارزشی انقلاب را با تفسیری روزآمد به نسل جدیدِ جویای حقیقت منتقل نمود و در این راستا کوتاهی نکرد.

از آن نهراسید، بلکه هوشمندانه بدان امید بست. دولت مردان باید این موقعیت را مغتنم بشمارند و دردمندانه به وضعیت کشور و ملت رسیدگی نمایند. در دهه ی سوم انقلاب ما باید طعم شیرین حاکمیت اسلامی بر پایه ی مردم سالاری دینی را با ترکیبی بدیع به کام ملت و جوانان بچشانیم.

از سلایق و منافع جناحی به سود منافع ملی چشم بپوشیم و در سایه ی ولایت فقیه به اصلاح و بازسازی روش ها و رویش و پویش ارزش ها و تداوم بینش امام(ره) و رهبری بیاندیشیم.

پی نوشت ها:
1. ر.ک: کیهان لندن 18/3/76، راه کارگر خرداد 76، نشریه پروفیل شماره ی 23، ژوئن 1997، لوموند 27 مهر 1997 و مصاحبه ی سی ان ان با یک تحلیل گر ایرانی 7/3/76.

2. این موضوع به معنای بی نظر بودن ایشان در داستان انتخابات نیست. بلکه به معنای عدم دخالت رهبری به سود نامزد خاصی است. ضمن آن که رهبری چه پیش و چه پس از انتخابات تأکید فرمودند که هرکدام از این چهار نفر رأی بیاورند برای من یکسان است.

3. ر.ک: مصاحبه ی علی ربیعی، با کار و کارگر 1/5/76. وی می گوید: از مجموع آرای شهرک شهید محلاتی (شهرکی سپاهی نشین) 1700 رأی به خاتمی، 100 رأی به ری شهری و 12 رأی به ناطق نوری بوده است.

4. کیهان، خرداد 76.

5. سلام، خرداد 76.

6. صادق زیباکلام، عکس های یادگاری با جامعه ی مدنی، ص 46.

7. ایران فردا، ش 36، شهریور 76، ص 44.

8. علی ربیعی، جامعه شناسی تحولات ارزشی، تهران، چاپ اول، 1380، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ص 209.

9. بیم ها و امیدها، مصاحبه با سیدمصطفی تاج زاده، ص 46.

10. همان گونه که حتی عزت اللّه سحابی در سرمقاله ی ایران فردا، ش 34 به آن اشاره می کند.

11. خاتمی، سلام، 7/12/75، هرکس در نظام ماست باید ولایت فقیه را به عنوان مبنای نظام بپذیرد. و خاتمی، سلام 28/12/75، به جامعه ای مدنی می گویند که زیر چتر اسلام، ولی فقیه و قانون اساسی تنوع و تکثر را بپذیرند. (به نقل از جادوی گفتار، محمدجواد غلامرضا کاشی، تهران، 1379، انتشارات آینده پویان، ص 170).

12. محمدجواد غلامرضا کاشی، جادوی گفتار، ص 172.

13. ر.ک: سید محمدصادق الحسینی، پدیده ی خاتمی، ص 16، سخنرانی خاتمی در حرام امام، 29/10/76.

14. جامعه شناسی تحولات ارزشی، ص 212.

15. همان، ص 162.

16. ر.ک: ایران فردا، شماره ی 36، شهریور 76، ص 41 و جامعه شناسی تحولات ارزشی، ص 233 تا ص 237.

17. جامعه شناسی تحولات ارزشی، ص 237.

18. بیم ها و امیدها، مصاحبه با سهراب رزاقی، ص 102.

19. ر.ک: محمد جواد غلامرضا کاشی، جادوی گفتار، تهران، 1379، انتشارات آینده پویان.

20. ر.ک: تا صبح دم (روان شناسی نفوذ اجتماعی خاتمی) محمدرضا حنفی، تهران 1379، انتشارات روزنامه سلام.

21. همان، مصاحبه با مرتضی الویری، ص 24.

22. بیم ها و امیدها، مصاحبه با احمد نقیب زاده، ص 271.

23. همان، گفت وگو با محمدرضا تاجیک، ص 64.

24. جامعه شناسی تحولات ارزشی، علی ربیعی، ص 65 تا ص 73.

25. همان، ص 243.

26. درباره ی تأثیر وضعیت اقتصادی کشور بر حادثه ی دوم خرداد دو دیدگاه وجود دارد. گروهی دوم خرداد را محصول طبیعی دوران سازندگی دانسته اند (ر.ک: غلامحسین کرباسچی، بیم ها و امیدها) و گروهی دوم خرداد را اعتراض به مدیریت اقتصادی کشور و فن سالاری برآمده از آن تلقی نموده اند. (ر.ک: فرشاد مؤمنی، بیم ها و امیدها، ص 223 و همان، مصطفی تاج زاده، ص 43 و 44.

 نظر دهید »

"سلاح ایرانی صیاد2دردست مدافع حرم"

27 اردیبهشت 1395 توسط معصومه نجاتي

م

 نظر دهید »

"آتش جهنم قرارگاه خاتم الانبیاء در انتظار هواپیماهای متجاوز آمریکایی"

27 اردیبهشت 1395 توسط معصومه نجاتي

خبرگزاری میزان-گروه سیاسی: هنگامی که صحبت از تامین امنیت مرزها می شود، اذهان بسیاری تنها متوجه مرزهای زمینی و تا حدودی دریایی می شود و کمتر کسی مسئله تامین امنیت در مرزهای هوایی به ذهنش خطور می کند؛ درحالیکه در طول تاریخ مهلک ترین و کوبنده ترین حملات به یک کشور از طریق مرزهای هوایی انجام شده است؛ و با توجه به پیشرفت های خارق العاده و مستمر هواپیماهای جنگنده در جهان شاید بتوان گفت بزرگترین نگرانی مردم یک کشور، عدم تامین امنیت مرزهای هوایی و ناتوانی در ایجاد آن است.

وسعت گستره سرزمینی ایران ایجاب می‌کند تا برای اشراف کامل بر آسمان کشور برنامه‌ریزی دقیقی انجام شود و به همین خاطر بیش از 3600 نقطه پدافندی در سطح کشور توسط قرارگاه هوایی خاتم الانبیاء گسترش داده شده است و این گسترش به گفته امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده این قرارگاه تا پنج هزار نقطه پدافندی در حال افزایش است.

قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء که در ساختار سازمانی گذشته هدایت و کنترل عملیاتی یگانهای پدافند هوایی نیروهای مسلح را بعهده داشت، در ساختار تشکیلاتی جدید با تحویل گرفتن کامل یگانهای پدافند هوایی نیروی هوایی و اعمال فرماندهی کامل بر یگانهای مذکور، با در اختیار گرفتن فرماندهی اطلاعات و شناسایی، شبکه راداری، موشکی و توپخانه ای و دیده بانی وسامانه های پشتیبانی رزمی و عمومی یگانهای مذکور، از طریق سامانه فرماندهی و کنترل پدافند هوایی (ADOC -SOC -CRC -CP ) مسئولیت کنترل عملیات هوایی کشور را بعهده داشته و کلیه جنگ افزارها و یگانهای پدافند هوایی سپاه و ارتش تحت فرامین عملیاتی این قرارگاه پدافند هوایی عمل می کنند.

کلیه اطلاعات دریافتی از جمله مشاهده‌های مردمی، اطلاعات دریافتی از رادارها و سامانه‌های شنود الکترونیکی و گزارش‌های دیده‌بانی به‌صورت کامل در شبکه یکپارچه قرارگاه پدافند هوایی تجزیه و تحلیل شده و تصمیم‌های به موقع برای دفاع مناسب از فضای کشور اتخاذ می‌شود که نمونه بارز این انسجام در شبکه یکپارچه و بومی قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء در مواردی همچون شناسایی و فرود هواپیمای «ایساف» و فرود اجباری هواپیمای ریگی و دستگیری وی مشاهده شد.

برگزاری رزمایشهای مستمر، مختلف و کاربردی قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء که در نقاط مرزی کشور انجام می شود و در اکثر قریب به اتفاق آنها امیر اسماعیلی فرمانده این قرارگاه نیز حضور دارد، موجب چابک سازی و آمادگی بیش از پیش نیروهای این قرارگاه تخصصی شده است.

بهمن ماه سال 94 امیر اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء در جمع کارکنان این قرارگاه با بیان اینکه “توانمندی های ما متناسب با تهدیدات در حال افزایش و بهبود است” گفته بود: “در بخش رهگیری و درگیری، توان عملیاتی پدافند هوایی قادر است تا با هر نوع تهدیدی در هر ارتفاع پروازی مقابله کند و این توانایی با تکیه بر تجهیزات بومی و نیروی انسانی آموزش دیده داخلی به وجود آمده است".

امیر اسماعیلی پس از دستگیری تفنگداران آمریکایی که به مرزهای آبی جمهوری اسلامی ایران تعرض کرده بودند نیز گفته بود: “هنگام اسارت نیروهای آمریکایی در جزیره فارسی در خلیج فارس به دست نیروی دریایی سپاه، هواپیماهای آمریکایی به پرواز ‌درآمدند و ما اخطار دادیم که اگر به ایران نزدیک شوند آتش جهنم را برای آنها ایجاد می کنیم".

در پایان نیز گفتنی است که قدرت پدافندی جمهوری اسلامی ایران در هوا و فضا در حال حاضر به قدری پیشرفته شده که با وجود تهدیدات فراوان گروههای تکفیری همچون داعش مبنی بر بمباران مسر نجف تا کربلا، مسئولیت تامین امنیت هوا و فضای کشور عراق در ایام اربعین حسینی امسال که بیش از 24 میلیون زائر در آن حضور داشتند، توسط قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء صورت گرفت بدون آنکه خون از بینی کسی جاری شود.

 نظر دهید »

دعوت دادسرا از مینو خالقی برای ارائه توضیح در مورد ادعای انتشار عکس‌هایش در صفحه یک فرد ضدانقلاب

27 اردیبهشت 1395 توسط معصومه نجاتي

ه گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، جلسه دادستان عمومی و انقلاب تهران با قضات ناحیه‌ 4 دادسرای تهران (رسالت)، روز شنبه 25 اردیبهشت 1395 برگزار شد.

در این جلسه عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، به سیاست دادستانی تهران در سال جدید دایر بر برگزاری جلسات با قضات نواحی دادسرا اشاره کرد و در خصوص وضعیت دادسرای رسالت اظهار داشت: دادسرای ناحیه‌ چهار تهران از نظر میزان پرونده های وارده و موجودی، از بزرگ‌ترین نواحی دادسرا محسوب می‌شود و اگر بگوییم به‌اندازه‌ی یک استان بزرگ به پرونده ها رسیدگی می کند ، شاید به گزافه نگفته باشیم؛ اگرچه که از امکانات کمی برخوردار است.

دادستان عمومی تهران وظیفه‌ قاضی را رسیدگی به هر رفتار واجد وصف مجرمانه دانست و با مردود شناختن تأسی و اثرپذیری قضات از جریانات سیاسی و منافع حزبی، به حادثه اخیر دایر بر درج تصاویر مینو خالقی در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: حادثه‌ای که اخیراً در فضای مجازی رخ داد و انتشار تصاویر خانم مینو خالقی در این فضا، انعکاس زیادی در سایت‌ها و شبکه‌های مجازی داشت و نظرات مختلفی ارائه شد. عده‌ای گلایه کرده و خرده گرفتند که چرا انتشار دهنده تصاویر دستگیر شده است اما خود خانم خالقی از تعقیب مصون مانده است. و در مقابل، عده‌‎ای دیگر با تأیید تعقیب متهم، بر اقدام شورای نگهبان در رد صلاحیت مینو خالقی صحه گذاشتند. عده‌ای دیگر نیز اقدام دادسرا در دستگیری متهم را مورد انتقاد قرار دادند و گفته‌اند چرا باید با فردی که قصد داشت علیه کسی که قرار بود یک پست مهم را تصدی کند افشاگری می‌کرد. این‌گونه برخورد شده است.

جعفری دولت‌آبادی با تقبیح اقدام انتشاردهندگان چنین تصاویری، بر وظیفه دادسرا بر تعقیب جرایم تأکید کرد و اظهار داشت: ما با قاطعیت اعلام می‌کنیم که دادستانی برای خوشایند اشخاص، گروه‌ها و یا جناح‌های سیاسی کسی را دستگیر نمی‌کند، بلکه دادسرا به وظیفه ذاتی خود عمل می‌نماید.

وی خاطرنشان کرد: ریختن آبروی افراد بدون مجوز قانونی جرم است.

دادستان تهران انتشار تصاویر زن مسلمان بدون پوشش مناسب در فضای مجازی را فاقد توجیه خواند و اقدام دادستانی تهران در مقابله با این رفتار مجرمانه، نه برای مقابله با دولت بوده و نه حمایت از فردی است که تصاویرش در اختیار دیگران قرار گرفته است.

دادستان عمومی تهران به ضرورت حمایت از حریم خصوصی اشخاص اشاره کرد و انتشار تصاویر دیگران در فضای مجازی بدون اجازه آن‌ها را از این جهت قابل پیگرد دانست و در خصوص ادعای بازنشر شدن این تصاویر از صفحه‌ی فردی ضد انقلاب، اعلام کرد که خانم مینو خالقی برای اخذ توضیح در این زمینه دعوت شده است.

 نظر دهید »

"نظر مراجع تقلید درباره معاشرت با افراد بهائی"

26 اردیبهشت 1395 توسط معصومه نجاتي

 نظر دهید »

"منصوره حسینی مجری معروف شبکه بهایی من و تو دستگیر شده است."

26 اردیبهشت 1395 توسط معصومه نجاتي

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اوایل اردیبهشت ماه بود که خبر حاشیه سازی از جشنواره جهانی فیلم فجر مبنی بر حضور یکی از مجریان شبکه ماهواره ای ضد انقلاب «من و تو» در این جشنواره منتشر شد.

تصاویری از این جشنواره منتشر شد که نشان می داد، مجری معروف این شبکه بهایی و انگلیسی در این جشنواره حضور داشته و برخی از خبرنگاران مدعی شدند که این مجری فراری از ایران، در کاخ جشنواره مورد استقبال برخی از دست اندرکاران جشنواره واقع شده است.

با گذشت چند هفته از این ماجرا، یک منبع آگاه در گفت و گو با دانا اعلام کرد که منصوره حسینی مجری معروف شبکه بهایی من و تو توسط عوامل امنیتی دستگیر شده است.

علت تأخیر چند هفته ای در دستگیری منصوره حسینی ایجاد عملیات فریب اطلاعاتی و شناسایی سرپل‌های داخلی و پنهان وابسته به رسانه‌های بیگانه اعلام شده است تا از این طریق مرتبطین با شبکه بهایی انگلیسی در داخل کشور شناسایی شوند.

مرتبطین با این شبکه تا کنون اقدام به سوژه یابی برای این شبکه کرده بودند؛ به طوری که می توان گفت بسیاری از خوراک های خبری این شبکه بهایی از طریق مرتبطین آنها در داخل کشور تهیه می‌شده است.

این منبع آگاه یکی از دلایل عمده حضور منصوره حسینی در ایران را شناسایی و سازماندهی نیروهای داخلی در جهت پیش برد اهداف این شبکه برای انتخابات ریاست جمهوری در سال 96 دانسته است.

منصوره حسینی قبل از حضور در شبکه من و تو به عنوان خبرنگار و روزنامه‌نگار در روزنامه‌های همشهری و تهران امروز فعالیت می‌کرده و از این رو مرتبطین زیادی در عرصه رسانه داشته که با خط دهی به آنها به دنبال برنامه ریزی برای جنگ روانی در آستانه انتخابات سال 96 بوده است.

شبکه ضد فرهنگی من و تو چند سالی است با حمایت مالی شبکه های بهایی مستقر در لندن وبه سرکردگی فردی به نام “کیوان عباسی” و همسرش فعالیت می‌کند؛ این شبکه اقدام به جذب برخی از فعالین در عرصه فضای مجازی از ایران کرده و در نهایت از آنها تحت عناوین مختلف استفاده می‌کند.

رسوایی های اخلاقی در این شبکه طی چند ماه گذشته یکی از عوامل اصلی خروج بسیاری از مجریان این شبکه بوده و از نیت های اصلی طراحان این شبکه پرده بر می داشت.

حضور منصوره حسینی در جشنواره فجر حاکی از بی توجهی مسئولین در مدیریت سازمان سینمایی وزارت ارشاد نسبت به مهمانان برنامه های خود بود که این موضوع باعث شد تا مجریان این شبکه بهایی به خود اجازه بدهند بدون هیچ دغدغه ای به ایران آمده و در جشنواره شرکت کنند.

این موضوع را می توان محکی از سوی مجریان این شبکه و سایر شبکه های ماهواره ای برای بررسی فضای پسابرجام دانست به طوری که این افراد با این کار قصد داشتند واکنش مسئولین و مردم در خصوص بازگشت افراد فراری از ایران در شرایط پسابرجام را بسنجند.

اقدام مسئولان امنیتی در دستگیری منصوره حسینی نشان داد که خطوط قرمز ایران در همه شرایط باید حفظ شود و شرایط پسابرجام نمی تواند رفتار ایران را با مرتبطین شبکه های ماهواره‌ای در ایران عوض کند

 نظر دهید »

"عربستان 2 تا 3 سال تا فاجعه مالی فاصله دارد"

21 اردیبهشت 1395 توسط معصومه نجاتي

عربستان 2 تا 3 سال تا فاجعه مالی فاصله داردخبرگزاری فارس: عربستان 2 تا 3 سال تا فاجعه مالی فاصله دارد
مردی که دو سال پیش در اوج قیمت نفت، سقوط شدید قیمت نفت را پیش‌بینی کرده بود هم‌اکنون هشدار داده که فاجعه مالی عربستان در راه است.
به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، دو سال پیش «ژاک شرایبر» بدرستی سقوط شدید قیمت نفت را پیش‌بینی کرد و هم‌اکنون هشدار فاجعه مالی در عربستان سعودی را داده است.

سی ان ان گزارش کرد، وقتی شرایبر حرف می‌زند، مردم می‌نشینند و به حرفهایش گوش می‌دهند. پیشگویی 2014 او ظاهراً یک میلیارد دلار سود برای شرکتش داشت.

مدیر عامل شرکت صندوق تأمینی «PointState» دو سال پیش زمانی این پیش‌بینی را کرد که قیمت نفت بیش از هر بشکه 100 دلار بود.

طبق این گزارش، سقوط نهایی قیمت نفت به پایین‌تر از هر بشکه 26 دلار در فوریه گذشته، موجب ناراحتی و دردسرهایی برای عربستان سعودی و کشورهای دیگر وابسته به نفت شد.

شرایبر معتقد است که امور حتی بدتر از این خواهد شد و در بیست و یکمین کنفرانس سالانه سرمایه‌گذاری «سون» که هفته گذشته برگزار شد، گفت: «دو یا سه سال دیگر تا بیچاره شدن عربستان زمان باقی نمانده است».

وی پیش‌بینی کرد که عربستان سعودی «از نظر ساختاری ورشکسته» خواهد شد زیرا با دو تهدید هزینه‌های بسیار بالا و کاهش قیمت نفت روبه‌رو است.

شرایبر ادامه داد: «تردیدی نیست که آنها در حال حاضر بدهی‌های زیادی دارند».

طبق این گزارش، مشکل اینجاست که عربستان سعودی برای آنکه بتواند بودجه خود را سر به سر کند، به نفت هر بشکه بیش از 100 دلار نیاز دارد.

شرایبر تصریح کرد که برنامه اسرافکارانه هزینه‌های اجتماعی عربستان در آستانه برخورد با کاهش قیمت نفت قرار گرفته است.

ذخیره ارزی بانک مرکزی عربستان حدود 600 میلیارد دلار است اما سعودی‌ها حدود 140 میلیارد دلار را بین اواخر 2014 تا فوریه کاملاً به هدر دادند.

صندوق بین‌المللی پول اخیراً هشدار داده است که عربستان سعودی در نهایت احتمالاً پول نقد خود را تمام می‌کند.

طبق گزارش‌های خبری، جنگ یمن و تأمین مالی گروه‌های مسلح در سوریه و عراق برای عربستان هزینه هنگفتی دارد که بزودی اقتصاد این کشور را دچار پیامدهای جدی خواهد کرد.

 نظر دهید »

زمان پخش سخنرانی سردار قاسم سلیمانی ف در کنگره سرداران شهید استان گیلان

21 اردیبهشت 1395 توسط معصومه نجاتي

سخنرانی سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در کنگره سرداران و 8 هزار شهید استان گیلان، سه شنبه 21 اردیبهشت از شبکه افق پخش می‌شود.
به گزارش خبرگزاری فارس، نخستین کنگره ملی سرداران و 8 هزار شهید استان گیلان، از یازدهم تا چهاردهم اردیبهشت ماه امسال در شهر رشت برگزار شد؛ سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس سخنران ویژه این کنگره بود.
شبکه افق همزمان با میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار، سخنرانی سردار سلیمانی در این کنگره را پخش می کند.
زمان پخش این برنامه، سه شنبه 21 اردیبهشت ساعت 22:30 و تکرار آن چهارشنبه ساعت 14:30 خواهد بو

 نظر دهید »

"سرانجام پرونده بابک زنجانی و واکنش لاریجانی به وی"

19 اسفند 1394 توسط معصومه نجاتي


واکنش لاریجانی به پرونده بابک زنجانی
آنقدر در بازگرداندن پول‌هاي ناشي از فروش نفت امروز و فردا شد كه سر انجام در روز ۱۶ اسفند بابك زنجاني به اتهام افساد في الارض از طريق اختلال در نظام اقتصادي و به قصد ضربه زدن به نظام، به اعدام محكوم شد.
روزنامه آرمان: آنقدر در بازگرداندن پول‌هاي ناشي از فروش نفت امروز و فردا شد كه سر انجام در روز ۱۶ اسفند بابك زنجاني به اتهام افساد في الارض از طريق اختلال در نظام اقتصادي و به قصد ضربه زدن به نظام، به اعدام محكوم شد.

برخي گفتند كه اين حكم يك راه حل دارد وآن اينكه زنجاني هرچه زودتر بدهي‌اش را پرداخت كند، اما رسول كوهپايه‌زاده وكيل زنجاني اين تحليل را رد مي‌كند و مي‌گويد قوه قضائیه نگاهي فراتر از اين دست تاكتيكي عمل كردن‌ها دارد اما چرا بابك زنجاني بدهي‌اش را تسويه نمي‌كند؟

كوهپايه‌زاده معتقد است گره اصلي در بازپرداخت بدهي بيش از دو و نيم ميلياردي زنجاني، مشكلات ناشي از عدم لغو كامل تحريم‌هاي بانكي ايران است. چه اينكه اگر بانك كارگزار زنجاني اعلام آمادگي مي‌كرد، اين پول زودتر از اينها به كشور باز مي‌گشت. اما به هر روي وكيل پرونده بابك زنجاني، اميدوار است كه حكم زنجاني با بازگشت پول‌ها و تسويه بدهي وي، شكسته شود.

شكستن حكم؛ آري يا خير؟

روز گذشته مصطفي پورمحمدي وزير دادگستري نيز در اين خصوص اظهار داشت: اگر بابك زنجاني همكاري كند، در حكمش تاثيرگذار است. البته پورمحمدي اين را هم اضافه كرد كه حرف، شعار و شماره حساب دادن و خواستن يعني كلاهبرداري جديد. وي با اشاره به صدور حكم اعدام براي بابك زنجاني از سوي دادگاه بدوي درباره اينكه آيا امكان تغيير اين حكم وجود دارد؟ گفت: اگر وي همكاري كند در حكمش تاثير مي‌گذارد، ولي تاكنون نديديم كه وي همكاري كند.

وزیر دادگستری افزود: هر زمان كه ما پول را در حساب بانكي‌مان ديديم مي‌گوييم كه وي همكاري كرده است. در همين رابطه همچنين غلامرضا مهدوي وكيل شركت نفت مي‌گويد: در حال حاضر حكم در مرحله بدوي قرار دارد و طبق قوانين قابل تجديد نظرخواهي است. اگر در اين فاصله ابلاغ حكم قطعي متهم بدهي خود را پرداخت كند قطعا قضات در حكم تجديد نظر خواهد كرد.

چالش بابك زنجاني در مجلس

ديروز مجلس هم تحت‌ تاثير حكم اعدامي بود كه براي بابك زنجاني صادر شده است. علي لاريجاني رئيس مجلس در واكنش به نطق ميان دستور حسيني صدر كه از قول بابك زنجاني درباره شخصي به نام «ميم.سين» صحبت كرد گفت: آخرش هم ما نفهميديم اين ميم سين كيست! مويد حسيني صدر در نطق خود در جلسه علني ديروز مجلس گفت: آقاي رئيس‌جمهور درباره حكم اعدام مفسد اقتصادي گفتند كه يك فرد به اعدام محكوم شده اما پول‌هاي نفت كجا رفته و چه كساني از اين مفسد حمايت كردند؟

بايد ريشه را پيدا كرد وگرنه فساد از بين نمي‌رود. وی با تاكيد بر اينكه فساد با اعدام بابك زنجاني تمام نمي‌شود، بايد ريشه فساد را پيدا كرد ادامه داد: بابك زنجاني در دادگاه گفت كه «ميم سين» ۵ ميليارد دلار پول نفت را نداده است. آقايان مسئول ناظر، «ميم. سين» كيست؟ بابك زنجاني گفت كه «ميم.سين» ام‌الفساد است و در همه جا ريشه دارد و به خيلي‌ها وصل شده است و ما داريم به اين باور مي‌رسيم كه «ميم.سين» همه جا نفوذ كرده است. وي همچنين گفت: مي‌گويند امثال «ميم.سين» به مجلس نماينده كه نه، نفر مي‌فرستد و مي‌گويند هزينه‌هاي سرسام‌آور انتخاباتي بعضي‌ها را تامين كرده است.

مي‌گويند «ميم.سين» خيلي‌ها را خريده است. اين عضو كميسيون صنايع و معادن مجلس افزود: پول‌هاي كثيف حتي جان ما را تهديد مي‌كند! آقاي رئيس‌جمهور و آقاي لاريجاني، اگر با امثال «ميم.سين» برخورد نكنيد مي‌ترسم كشور مافيايي شود و ديگر انتخابات سالمي برگزار نشود. اميدوارم در مجلس بعدي ريشه فساد مالي و امثال «ميم.سين»ها خشكانده شود.

 نظر دهید »

"مخابره پیام موشکی سپاه"

19 اسفند 1394 توسط معصومه نجاتي

رزمایش موشکی سپاه در حالی صبح امروز ادامه یافت که روی بدنه موشک‌های شلیک شده، جمله معروف امام خمینی(ره) درباره اسرائیل حک شده بود.
خبرگزاری فارس: رزمایش موشکی اقتدار موشکی، صبح امروز 2 فروند موشک قدر H نیروی هوافضای سپاه با شلیک از ارتفاعات البرز شرقی، اهداف خود را در فاصله 1400 کیلومتری در سواحل مکران مورد هدف قرار دادند.

سواحل مکران در دورترین نقاط ایران در جنوب‌شرق و در حاشیه دریای عمان قرار دارد.

سردار حاجی‌زاده اعلام کرده که بُرد موشک‌های شلیک شده امروز 2هزار کیلومتر است که این به معنای افزایش برد این نسل از موشک های قدر خواهد بود.

موشک قدر Hبا وزن 17 تُن، طول 16 متر، قطر 1.25 متر، دارای سرجنگی جداشونده و شدیدالانفجار با وزن 650 کیلوگرم است.

سوخت این موشک مایع بوده و سقف پرواز آن نیز در گذشته 400 کیلومتر اعلام شده بود.

یکی از نکات جالب توجه دیگر در این رزمایش، شعار حک شده بر روی این موشک‌ها بود که به زبان عبری، جمله معروف بنیانگذار انقلاب اسلامی را تکرار می‌کرد که «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.»

این رزمایش رنگ و بوی ضدصهیونیستی بیشتری نیز داشت و فرمانده نیروی هوافضای سپاه تاکید کرد که عمر اسرائیل حتی قبل از شلیک موشک‌های سپاه در صورت جنگ به پایان خواهد رسید.

وی همچنین برد 2هزار کیلومتری موشک‌های شلیک شده امروز را با هدف مقابله با صهیونیستها در فاصله دور عنوان کرد.

یکی دیگر از اهمیت‌های این رزمایش این است که این شلیک ها پس از برجام برای اولین بار صورت گرفته و پاسخی صریح به تحریم‌ها و جوسازی‌ها علیه توانمندی‌های موشکی ایران است.

ناگفته نماند که روز گذشته نیز چند فروند انواع موشک‌های قیام، شهاب و قدر از روی زمین و سیلوهای زیرزمینی به سمت اهداف مورد نظر شلیک شده است.

برخی فرماندهان عالیرتبه ازجمله سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه، سردار سلامی جانشین وی، سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضا، سردار شادمانی و برخی مسئولان و فرماندهان ستاد کل نیروهای مسلح بر انجام این رزمایش که در مرکز ایران انجام شده نظارت می‌کنند.

 نظر دهید »

"واکنش آیت الله مکارم به قطع روابط دیپلماتیک عربستان"

16 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

پایگاه بصیرت: ‌آیت‌الله مکارم‌شیرازی در جلسه درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، افزود: برخی وقتی می‌شنوند عربستان قطع رابطه کرده و چند کشور جیره خوار به دنبال آنها اقدامی انجام داده‌اند، هول می‌شوند و خیال می‌کنند آسمان به زمین آمده است. هیچ مهم نیست، برخی رابطه‌ها گاهی برای انسان عیب است و قطع آن رفع عیب به حساب می‌آید.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی افزود: این که چند مزدور پول بگیرند و به دنبال سعودی‌ها حرکات ناموزونی انجام دهند، چندان اهمیتی ندارد. آن هم کشورهایی که هیچ نقشی در دنیا ندارند و دولت‌هایی ناتوان و ضعیف محسوب می‌شوند. اینها چیزی نیست که در روحیه ملت ما تاثیر بگذارد.

وی گفت: روزی می‌رسد که همین‌ها با التماس بر می‌گردند و تقاضای ارتباط و برقراری روابط دیپلماتیک می‌کنند، دنیا در پی اعدام عالم شجاع و بیگناه این‌ها را محکوم کرد. گفتند کاری کنیم که این اثر برچیده شود و آمدند این بازی را راه انداختند. تعرض و تخریب برخی اماکنشان نیز بهانه به دستشان داد که البته همه مسئولان این حرکت را نادرست خواندند و از پیگیری این مساله خبر دادند.

وی بیان کرد: امروز پرده‌ها کنار رفته و باطن سعودی‌ها هویدا شده است، یکی از مطبوعات غربی نوشته بود عربستان سعودی نفت، خرما و تروریسم صادر می‌کند، برای غربی‌ها نیز این مساله به وضوح ثابت شده است.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی با بیان این‌که «زادگاه و کانون تروریست‎ها عربستان سعودی است» گفت: اندیشه‌های تکفیری همچنان در مدارس این کشور تدریس می‌شود، علما باید ریشه‌های این اندیشه را با استدلال و منطق بزنند، تا افراد فریب آنها را نخورند. ما به سهم خودمان اقداماتی انجام داده‌ایم و در آینده نیز فعالیت‌هایی انجام خواهیم داد.

این مرجع تقلید یادآور شد: ریشه تمام مشکلاتی که در منطقه داریم به وهابیت تفکیری بر می‌گردد. اینها تا این اعتقادات را رها نکنند و به صفوف امت اسلام برنگردند مشکل پا برجا خواهد بود.

آیت‌الله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: البته دشمن نیز به این مسائل دامن می‌زند، آنها با ترفند جنگ مذهبی و شیعه و سنی می‌خواهند اهداف و نقشه‌های شوم خود را عملی کنند.

این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود بر لزوم حفظ سنت‌های اصیل حوزه‌های علمیه تاکید کرد و گفت: ما یک تفاوتی با نظام‌های آموزشی دنیا داریم، ان‌شاءالله انگیزه ما برای درس خواندن الهی است، نباید اجازه داد این انگیزه‌های الهی در حوزه کمرنگ شود.

وی اضافه کرد: بسیار دردناک است که در ابتدای سال در یک درس به عنوان مثال ۷۰ نفر شرکت می‌کنند اما در پایان سال به نصف و یا کمتر می‌رسد، این مساله به هیچ وجه درست نبوده و با رسالت طلبگی سازگار نیست.

آیت‌الله مکارم شیرازی گفت: مطالعه قبل از درس، حضور مستمر در درس، مطالعه بعد از درس و مباحثه از امتیازات منحصر به فرد نظام آموزشی حوزه‌های علمیه است، نگذارید این امتیازان در حوزه کمرنگ شود.

این استاد درس خارج حوزه علمیه قم تاکید کرد: بزرگان حوزه با همین نظام آموزشی که حتی امتحان هم در آن وجود نداشت به قله‌های رفیع رسیده‌اند. حوزه با همین نظام آموزشی شیخ طوسی‌ها، علامه‌ها و شیخ انصاری‌ها پرورش داد و این محقق نمی‌شود مگر این که همان انگیزه و احساس مسئولیت الهی وجود داشته باشد.
منبع: مشرق

 1 نظر

حمله به سفارت عربستان احساسات درست و حرکت نادرست

16 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

شهادت مظلومانه آیت الله نمر به دست عمّال آل سعود، خشم آزادی خواهان جهان را برانگیخت؛ شهادتی که در سایه سکوت حمایت آمیز غرب انجام شد. غربی ها که برای مرگ سگ های ولگرد در جمهوری اسلامی ایران از خود واکنش نشان داده و ایران را به عدم رعایت حقوق حیوانات متهم می کنند، در این ماجرا صرفاً به ابراز نگرانی پرداختند تا نشان دهند موضوع حقوق بشر چیزی جز یک ابزار سیاسی نیست؛ ابزاری که در مواقع مختلف و نسبت به کشورهای گوناگون، کاربردهای متفاوتی می یابد.
بعد از رسانه ای شدن اعدام آیت الله نمر، جمعی از مردم تهران و مشهد در واکنش به این جنایت رژیم آل سعود مقابل سفارت و کنسولگری عربستان تجمع کردند. این تجمعات منجر به حمله به سفارت و کنسولگری شد، خساراتی به این دو ساختمان وارد و عکس ها و اخبار منتشر شده حاکی از به آتش کشیده شدن بخشی هایی از آن هاست و البته ابهاماتی در این زمینه وجود دارد.
با این حال عربستان سعودی در اقدامی عجولانه و عصبی روابط خود را با ایران قطع کرد، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان گفت که روابط دیپلماتیک این کشور با تهران قطع شده است. وی افزود: عربستان از همه دیپلمات های ایران خواسته است که طی ۴۸ ساعت آینده خاک این کشور را ترک کنند.
مضحک بودن این اقدامی زمانی بیشتر نمایان شد که چند کشور نقطه ای و بحران زده، به تبعیت از عربستان نیز روابط خود را با ایران قطع کردند. کشوهایی همچون بحرین، سودان و جیبوتی، با توهم داشتن نقشی بزرگ در منطقه و دنیا روابط خود را تحت فرمان عربستان قطع کردند و امارات متحده عربی نیز روابط خود را کاهش داد، این در حالی است که «عبدالله المعلمی»، نماینده عربستان در سازمان ملل، بامداد سه‌شنبه، در سخنانی که نشانه ای از آگاه شدن عربستان به عجولانه بودن اقدام خود در قطع رابطه با ایران داشت، گفت: ریاض حاضر است در صورتی که ایران از این رفتار دست بکشد، روابط با این کشور را احیا کند.
در هر حال، درباره این ماجرا، زمینه، ابعاد و پیامدهای آن چند نکته قابل بررسی است. حرکت معترضان و حمله آن ها به سفارت عربستان سعودی یک اقدام بدون زمینه نیست و آن را باید آزاد شدن فنر خشم و انزجار ملتی صبور در برابر بربریت آل سعود دانست.
روزهای پایانی اسفند سال ۹۱ بود که یک کارمند مست سفارت عربستان در تهران، با سرعتی غیرمجاز و در حالت مستی با یک شهروند تهرانی تصادف کرد و وی را کُشت. بدون عذرخواهی ریاض، این کارمند خاطی پس از مدتی بی سر و صدا ایران را ترک کرد. فروردین سال جاری دو نوجوان ایرانی که برای مناسک حج عمره به عربستان رفته بودند، در فرودگاه جده مورد تعرض قرار گرفتند. علی رغم خشم سراسری و عمومی، ماجرا به نوعی فیصله پیدا کرد و هنوز خبری از حکم و مجازات متهمان نشده است.
و بالاخره در موسم حج تمتع امسال، هولناک ترین اتفاق رخ داد. هزاران زائر از کشورهای مختلف، به دلیل بی تدبیری آل سعود در منا قربانی شدند که چند صد تن از آنان ایرانی بودند. ریاض نه تنها عذرخواهی نکرد، بلکه با ایران برای رسیدگی به وضعیت مصدومان و جان باختگان نیز همکاری نمی کرد.
کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب با اشاره به موذی گری های عربستان سعودی فرمودند؛ جمهوری اسلامی ایران تاکنون از خود خویشتن‌داری نشان داده و رعایت ادب اسلامی و حرمت برادری در دنیای اسلام را کرده است، اما این را بدانند که دست ایران، برتر از خیلی ها است و امکانات بیشتری هم دارد و اگر بخواهد در مقابل عناصر اذیت کننده و موذی، عکس العمل نشان دهد، اوضاع آن ها خوب نخواهد بود و در هیچ صحنه هماوردی، حریف نخواهند شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه عکس العمل ایران اسلامی خشن و سخت خواهد بود، خاطر نشان کردند: در دوران هشت سال دفاع مقدس، قدرت های شرق و غرب و کشورهای اطراف از یک عنصر خبیث و فاسد حمایت کردند، اما سرانجام همه آن ها سیلی خوردند و بر همین اساس، ایران را می شناسند و اگر هم نمی شناسند، الان بشناسند.
این موضع گیری صریح و قاطع رهبر انقلاب، علاوه بر آن که ریاض را مجبور به تغییر رفتار کرد، آبی بود بر آتش خشم به حق مردم کشور و احساسات جریحه دار شده آنان را مرهم نهاده و به طور صحیحی مدیریت کرد.
واقعیت آن است که دستگاه دیپلماسی و دولت در برابر تمام مسائل فوق، رویکردی انفعالی از خود نشان داده است؛ رویکردی که نه در شان جایگاه و قدرت جمهوری اسلامی است و نه پاسخگوی روحیه انقلابی مردم ایران. نمونه این قضیه در اعدام شیخ نمر قابل ردیابی است. رئیس جمهور کشورمان نیمی از متن پیام خود را به محکومیت حمله به سفارت عربستان و دستور پیگیری و مجازات افراد خاطی اختصاص داده است.
علی رغم همه این مسائل، حمله به سفارت عربستان عملی قابل دفاع نیست. ریاض جز پادویی برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس جایگاه دیگری ندارد. چهار سال پیش جمعی از دانشجویان به سفارت انگلیس حمله و آن را اشغال کردند. رهبر معظم انقلاب اسلامی ۸ ماه بعد درباره این قضیه فرمودند؛ «در قضیه اخیر اشغال آن سفارت خبیث [انگلیس]، احساسات جوانان درست بود ولی رفتنشان [به داخل سفارتخانه] درست نبود. من اجتماعات دانشجویی را تائید می کنم، اما با تندروی در این اجتماعات مخالفم.»
درباره قضایای سفارت عربستان نیز از همین دریچه می توان قضاوت کرد. این حرکت عصبی و بدون برنامه و عاقبت اندیشی، به دلایل ذیل نمی بایست صورت می گرفت:
۱- جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر مقتدرترین و باثبات ترین کشور منطقه است. در مقابل، عربستان سعودی دچار بحران های متعددی است. آمریکا و رژیم صهیونیستی بسیار مشتاقند که درگیری مستقیمی میان ریاض و تهران شکل بگیرد. اولین برنده این درگیری واشنگتن و تل آویو خواهند بود. جمهوری اسلامی در عین اقتدار نباید به چنین طرح توطئه ای اجازه عملی شدن دهد.
۲- در حالی که عربستان، آیت نمر رهبر شیعیان این کشور را به شهادت رسانده و موجی از تنفر و انزجار علیه آل سعود به راه افتاده است، حرکاتی مانند حمله به سفارت آن باعث انحراف افکار عمومی منطقه و جهان شده و جای متهم و شاکی را تغییر می دهد. در این ماجرا رسانه های مطرح بین المللی به جای پرداختن به اصل جنایت آل سعود، حمله محدود به سفارت عربستان در تهران را در صدر و محور اخبار خود قرار داده اند و جنایت عربستان در اعدام شیخ نمر را به فراموشی سپرده اند.
۳- موضوع تامین امنیت سفارتخانه های خارجی در کشور یک مسئله قابل توجه است. نباید اجازه داد این موضوع خدشه دار شده و به بهانه ای برای فشار و تبلیغات علیه جمهوری اسلامی ایران بدل شود. ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا با فضاسازی علیه کشورمان در این قضیه گفته است؛ الگوی دولت ایران عدم حفاظت از سفارتخانه های خارجی و شانه خالی کردن از مسئولیت دیپلماتیک است. دولت ها باید درباره حضور خود در ایران تجدید نظر کنند.
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان نیز که کمترین درک را از مناسبات دوستانه و روابط مسالمت آمیز ندارد، با اعلام قطع روابط با ایران، مدعی شد: ایران کارنامه طولانی در تجاوز به هیأت‌های دیپلماتیک دارد.
وی فراموش کرده که کشورش نزدیک به ۱۰ ماه است، مردم مظلوم یمن را بدون هیچ دلیلی مورد وحشیانه ترین حملات قرار داده است.
۴- و بالاخره دست ایران برای سیلی زدن به آل سعود بلندتر و قوی تر از آن است که نیازی به چنین اقداماتی باشد. آل سعود بارها و در مناطق مختلف طعم این سیلی ها را چشیده است و پس از این نیز خواهد چشید./

منبع: سایت بصیرت

 نظر دهید »

"اهداف آل سعود از اعدام آیت الله نمر"

16 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

در اواسط روز شنبه، خبرگزاری فارس به نقل از شبکه خبری «العربیه»، خبر داد بر اساس بیانیه وزارت کشور عربستان، حکم اعدام شیخ نمر به همراه ۴۶ متهم دیگر که اغلب آن ها تروریست معرفی شده‌اند، روز شنبه (امروز) در ۱۲ منطقه در عربستان اجرا شده است.
به گزارش فارس، برادر شیخ نمر «محمد النمر» در گفت‌وگو با شبکه خبری «المیادین»، ضمن تأیید خبر اعدام برادرش این اقدام آل سعود را محکوم کرد و آن را (شنیع) توصیف کرد. وی افزود با وجود این که انتظار عقلانیت بیشتری از مقامات سعودی داشتیم، در اعتراض به این اقدام به سازمان‌های بین المللی مراجعه نخواهیم کرد، زیرا می‌دانیم از دست این سازمان‌ها کاری بر نمی‌آید. وی همچنین خواستار شد اعتراضات مردمی در شأن جایگاه رهبر شیعیان عربستان و به صورت مسالمت آمیز برگزار شود.

پنج هدف آل سعود از اعدام آیت الله نمر

اعدام شیخ نمر به دست آل سعود از ابعاد مختلفی قابل تحلیل و بررسی است. برخی از این ابعاد عبارتند از:
۱- آل سعود حذف شیخ نمر را حرکتی در شطرنج گسترده، طولانی و پیچیده رقابت با ایران می بیند. از این منظر تنها عامل قابل تمسک ریاض، موضوع فرقه ای و مذهبی است. هرچقدر تهران به کاهش تنش و اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی تمایل دارد، ریاض ترجیح می دهد در این آتش دمیده و آن را شعله ور سازد. آل سعود معتقد است به دلیل برتری جمعیتی سنی ها نسبت به شیعیان و این که غالب حکومت های اسلامی در دست سنی هاست، این اختلاف به نفع عربستان خواهد بود. از منظر آل سعود، این قضیه باعث اتحاد کشورهای سنی علیه جمهوری اسلامی ایران می شود و رهبری چنین اتحادی نیز به طور طبیعی در دست عربستان خواهد بود.
از نظر سعودی ها این قضیه باعث می شود، سایر کشورهای اسلامی نسبت به شخصیت ها، علما و جریانات همسو و همراه با ایران نیز حساس شده و آن ها را محدود کرده و درصدد برخورد برآیند. ریاض به اعدام شیخ نمر و واکنش ایران از دریچه این معادله می نگرد.
۲- ریاض دهه هاست طعم تلخ وجود شخصیت بزرگی همچون سیدحسن نصرالله را در کام خود احساس می کند؛ مردی که بسیاری از سیاست ها و توطئه های عربستان را در منطقه خنثی کرده است. برای عربستان، ظهور نصراللهی دیگر به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. آنچه در نیجریه رخ داد و برخورد سختی که با شیخ ابراهیم زاکزاکی انجام شد و ریاض از آن اعلام پشتیبانی کرد نیز در همین راستا بود. اعدام شیخ نمر نیز خارج از این چارچوب نیست. واهمه شدید آل سعود از ظهور شخصیتی همچون سیدحسن نصرالله، این بار در خاک عربستان از اصلی ترین عوامل اجرای حکم اعدام شیخ نمر می تواند باشد.
۳- ریاض از بابت واکنش های جهانی به این اقدام جنون آمیز خود نگرانی ندارد. اواخر شهریور سال جاری بود که عربستان سعودی به عنوان رئیس یکی از پنل‌های شورای حقوق بشر سازمان ملل انتخاب شد. هیلل نویر، مدیر اجرایی دیده‌بان حقوق بشر درباره این انتخاب گفته بود: این شرم‌آور است که سازمان ملل کشوری را به عنوان رئیس پنل حقوق بشر انتخاب کرده که بیش‌تر از گروه داعش گردن افراد را زده است. دلارهای نفتی و سیاسی کاری، حقوق بشر را شکل می‌دهد.
در موضوع اعدام شیخ نمر نیز دلارهای نفتی آل سعود کار خود را خواهند کرد و دهان رسانه های بین المللی و منطقه ای، نهادهای ناظر جهانی، سازمان های بین المللی و اسلامی و سیاستمداران را خواهند بست.
۴- ریاض در اقدامی کثیف نام شیخ نمر را در میان عده ای جانی، خرابکار و تروریست منتشر کرده است؛ یعنی اقدامی در جهت لکه دار کردن شخصیت شهید نمر و همردیف قرار دادن وی با تروریست های جبهه النصره که از قضا دست پرورده خود آل سعود هستند. آل سعود سعی دارد شهید نمر را به عنوان فردی برهم زننده امنیت کشور و مخل ثبات و مرتبط با تروریسم جلوه دهد. عربستان به عنوان اصلی ترین منبع پرورش، حمایت و صدور تروریسم در منطقه، می کوشد در اقدامی کاملا خلاف واقع، خود را رهبر ائتلاف ضدتروریسم در منطقه جا بزند. اعدام شیخ نمر نیز جزئی از این پازل پوشالی و کذایی است.
۵- در پایان می توان گفت اقدام احمقانه ریاض در اعدام شیخ نمر، واکنشی عصبی به شکست های سنگین و پی در پی آل سعود در منطقه است. ریاض در یمن وارد باتلاق شده است، در سوریه به اهداف خود نرسیده، حضور و نفوذ معنوی ایران را در کشورهای مختلف منطقه می بیند و عملاً کاری از دستش ساخته نیست. به شهادت رساندن شیخ نمر شاید آسان ترین و البته ابلهانه ترین واکنش ریاض به این شکست ها می توانست باشد./
منبع: سایت بصیرت

 نظر دهید »

پروژه نفوذ در بستر انتخابات

16 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

در تابستان امسال بود که حکيم فرزانه انقلاب اسلامي از پروژه “نفوذ” سخن گفت و اذهان عمومي را به خطري که از جانب دشمن در پسابرجام طرحريزي شده آگاه ساخت. معظم‌له عرصه‌هاي نفوذ دشمن را فرهنگ، سياست و اقتصاد دانستند و در شرح ابعاد نفوذ سياسي فرمودند: «نفوذ سياسي هم اين است که در مراکز تصميم‌گيري، و اگر نشد تصميم‌سازي، نفوذ بکنند. وقتي دستگاه‌هاي سياسي و دستگاه‌هاي مديريتي يک کشور تحت‌تأثير دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن‌وقت همه‌ي تصميم‌گيري‌ها در اين کشور بر طبقِ خواست و ميل و اراده‌ي مستکبرين انجام خواهد گرفت»

اين سخنان در حالي اظهار مي‌شودکه ما در آستانه انتخابات مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي قرار داريم و قرار است مردم نمايندگاني رابرگزينند تا سرنوشت دو مرکز حياتي تصميم‌گيري در کشور را به ايشان بسپارند. دغدغه رهبري حکايت از برنامه اي دارد که دشمن براي نفوذ و تسخير کرسي‌هاي مجلسين طرحريزي کرده است و بر آن است تا افرادي را به اين مراکز مهم تصميم‌گيري وارد نمايد که در مجموع پرچمدار تمايل به غرب هستند.

در اين بين يکي از شگردهاي غرب و غرب‌گرايان، بهره‌برداري از نتايج مذاکرات هسته‌اي در انتخابات است. لذا از مدت‌ها قبل تلاش کرده‌اند که در حين روند مذاکرات، نيم نگاهي نيز به انتخابات داشته و زمان بندي را به نحوي تنظيم کنند که خروجي حداکثري براي آن آوردگاه مهم نيز داشته باشد. اين جريان معتقد است، بايد به گونه‌ي القاء نمود که حل مشکلات کشور در گرو نزديکي و تعامل با غرب است و به عنوان نمونه از همين طريق پرونده پرمناقشه هسته‌اي ايران حل شده است! لذا کساني بايد قدرت را در کشور، بالاخص در مجلسين برعهده بگيرندکه چنين ديدگاهي دارند و بايد جريان‌هاي مخالف - که بايد آنها را تندرو و راديکال ناميد - به کناري گذاشته شوند!

در همين راستا اظهاراتي منتشر شده است که به صراحت از نسبت ميان برجام و انتخابات حکايت دارد و يکي از مهمترين مسايل پسابرجام را انتخابات اسفندماه دانسته است. به عنوان نمونه سال گذشته بود که “ولي رضا نصر” مشاور سابق باراک اوباما در امور ايران و خاورميانه در مقاله‌اي چنين نوشت: «مذاکره کنندگان ايراني که به اهميت اوضاع واقف هستند از هم اکنون چشم به انتخابات مجلس دارند. آمريکايي ها نيز نبايد از اين موضوع غافل شوند چون زمان توافق تعيين کننده نتيجه انتخابات خواهد بود. هم اکنون تندروها کنترل پارلمان را در دست دارند و براي تغيير در ترکيب آن رئيس جمهور روحاني به مزاياي اقتصادي حاصل از توافق هسته نياز دارد. آن هم خيلي زود تا بتواند راي دهندگان را تحت تاثير قرار دهد »

چندماه پيش “وندي شرمن” معاون سابق وزير امور خارجه آمريکا نيز در سخناني ابعاد مهمي از برنامه پسابرجام را فاش کرده و با بيان اينکه برجام بر انتخابات مجلس ايران تاثير خواهد گذاشت گفت: «حسن روحاني رئيس جمهور ايران بسيار دوست دارد روز اجراي برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) پيش از برگزار انتخابات مجلس باشد تا مردم ايران شاهد برداشته شدن تحريمها باشند»
“وندي شرمن” معاون سابق وزير امور خارجه آمريکا نيز در سخناني ابعاد مهمي از برنامه پسابرجام را فاش کرده و با بيان اينکه برجام بر انتخابات مجلس ايران تاثير خواهد گذاشت گفت: «حسن روحاني رئيس جمهور ايران بسيار دوست دارد روز اجراي برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) پيش از برگزار انتخابات مجلس باشد تا مردم ايران شاهد برداشته شدن تحريمها باشند»

وب سايت پوليتيکو نيز در مقاله‌اي تاکيد کرده است که دولت اوباما تحريم ها عليه ايران را زماني تعليق خواهد کرد که براي دولت بيشترين نفع انتخاباتي را داشته باشد. نويسنده اين مقاله که ۲ دي‌ماه امسال منتشر شده مي‌نويسد: «ايران همچنين در تاريخ ۲۶ فوريه انتخابات مجلس را برگزار مي‌کند و اگر تحريم ها لغو شود، حسن روحاني رئيس جمهور ايران و ميانه‌روها که از توافق هسته اي حمايت مي‌کنند انتظار مي رود از اين وضعيت بهره مند شوند. تصور مي‌شود انتخابات دليلي براي حرکت سريع ايران در جهت برچيدن زيرساخت هاي هسته‌اي اين کشور باشد.»

اين اظهارنظرها در حالي انتشار يافته که مخاطبين آن در داخل کشور نسبت به آن واکنشي درخور نشان نداده و در مقام تکذيب برنيامده‌اند! لذا بايد نسبت به آن هوشيار بود و با دقت رفتار غرب‌گرايان در آستانه انتخابات را رصد نمود. فارغ از صحت و سقم اين اظهارات بايد به اين نکته نيز توجه کردکه آنچه موجب حل مشکلات کشور خواهد نه وادادگي در برابر غرب و اعتماد به آن، بلکه تکيه به ملت و سرمايه‌هاي ملي و داشتن خودباوري است و فراموش نکردن اين حقيقت که غرب جز به زياده خواهي و منافع ملي خود نمي‌انديشد!

مجلس طراز انقلاب اسلامي مجلسي نيست که غرب‌گرايان در صدر آن قرار بگيرند و وابستگي را تئوريزه و قانونمند نمايند! مجلسين شريفين خبرگان و شوراي اسلامي بايد نماد ارزش‌ها و باورهاي ملت ايران باشد، ملتي که استقلال و آزادگي و عزت و خودباوري خود را قريب به چهار دهه پيش فرياد زده و بر سر آرمان‌هاي خويش تاکنون ايستاده و خواهد ايستاد.
منبع: سایت بصیرت

 نظر دهید »

جریان نفوذ و نفوذ جریانی

16 دی 1394 توسط معصومه نجاتي


پس از دو سال مذاکرات طولانی بین جمهوری اسلامی ایران و ۶ کشور مدعی جهان، رهبر معظم انقلاب از تیرماه امسال، بارها و بصورت متواتر پیرامون فتنه ی نفوذ دشمنان در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی هشدارهای جدی برای مسئولین و مردم ارائه داده اند. این هشدارها مبتنی بر واقعیت های میدانی و بر اساس منطق محکم ارائه شده اند که در این راستا به تبیین شرایط روز جهانی و دلایل نگرانی از رخنه و نفوذ دشمنان پرداخته ایم.
شرایط فعلی جهان
جهان فعلی تمامی اثرات و خاطرات مسیر گذشته را به همراه خود دارد. ما نمی توانیم شرایط فعلی را مجزا از تاریخ، و زمان حال را بصورت رهاشده از گذشته تحلیل کنیم. تحریف مسیحیت و یهودیت، ظهور اسلام، حرکت های سیال یهودیان در متن سایر ادیان، گسترش اسلام به اقصی نقاط جهان، جنگ های صلیبی اروپا علیه مسلمانان، رنسانس، جنگ های بین کاتولیک ها و پروتستان ها، دین ستیزی و دین گریزی در غرب، گسترش اومانیسم و تکیه بر خرد بشری، جنگ اول و دوم جهانی، اجتماع صهیونیزم در قلب جهان اسلام و تشکیل غاصبانه حکومت، تشکیل سازمان ملل و آغاز جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب، و… همه ی این اتفاقات و پدیده های تاریخی بر شرایط امروزی جهان تأثیر غیرقابل انکاری دارند. بیشترین و مهمترین بخش از اثر گذشته بر شرایط حال، مربوط به حذف دین و معنویت از حیات سیاسی اجتماعی بشر و تکیه بر عقل و علم و تمایل بشری می باشد.
ملاک ارزیابی ما از شرایط فعلی زندگی بشر، باید در پنج محور مورد بررسی قرار گیرد: امنیت، عدالت، آزادی، کرامت انسانی و محبت. یعنی اگر انسان به این پنج شاخص بصورت مطمئن و پایدار دست یابد می تواند ادعا کند که بر آرمانشهر خود رسیده است و باید آن روش حکومتی که بشر را بر این پنج نیازش رسانیده به عنوان الگو و مورد توافق همه هفت و نیم میلیارد جمعیت کره زمین قرار گیرد. در یک نگاه کلان به این نتیجه می رسیم که هیچ کدام از این پنج عنصر حتی بصورت نسبی هم توسط عقل و علم و خرد مورد ادعای غربی ها محقق نشده است. کجای جهان را سراغ داریم که امنیت جسمی و روحی و روانی بطور کامل تأمین شده باشد؟ آیا در سایه سازمان مللی که مبتنی بر حق وتو و ویژه خواری است می شود به عدالت فکر کرد؟ آیا در وابستگی ساختارمند همه چیز به همه چیز، می شود به آزادی رسید؟ آیا کرامت انسانی روز به روز به سمت مطلوبیت پیش می رود؟ آیا محبت و همبستگی بین انسان ها روز به روز بیشتر می شود؟ پاسخ همه این سؤالات برای تمامی وجدان های بیدار کاملاً روشن است. این همان جهانی است که توسط غربی ها شکل گرفته است، غربی هایی که با هزاران روش مشهود و غیرمشهود، دین را از ساختارهای فکری و سیاسی بشر حذف کردند. حذف دین به فاجعه ای منجر شد که بهتر است با این بیان آن را توضیح دهیم که: علم، کشور (الف) را به جایگاهی از پیشرفت می رساند که کشور (ب) نتواند به حق کشور (الف) تجاوز کند اما علم این امر را نمی تواند تأمین کند که نگذارد کشور (الف) به حق کشور (ب) تجاوز نماید و این همان قسمت حساس ماجراست. یعنی غرب از طریق علم به تکنولوژی و صنعتی رسید که سرآغاز تجاوز به حقوق سایر ملت ها گشت. سازمان ملل بصورت ناعادلانه شکل گرفت، آمریکا دنیا را از طریق طرح مارشال به یک موجود دزد و خائنی به نام «دلار» گرفتار کرد، شمشیر بزرگی به نام ناتو تولید شد، بمب اتم بر سر انسان ها فرود آمد، فلسطینیان آواره شدند، فریبکاری عنصر اصلی سیاست های بین المللی گشت و… همه این جنایت ها و خیانت ها در سایه ی دانشگاه های بدون دین و ایمان اتفاق افتادند.
تأثیرات این اتفاقات بر غرب آسیا و جهان اسلام
غرب در جنگ های صلیبی، علم را از مسلمانان دزدیدند و به نام خود زدند. همه اندیشمندان آگاه، به این امر اذعان دارند که غرب بطور کامل در فقر و فلاکت زندگی می کرد طوری که فقر یک حُسن اخلاقی تلقی می شد اما پس از جنگ های صلیبی که با اندیشه های متعالی اسلام آشنا شدند همه چیز عوض شد. غربی ها با ظرفیت اسلام کاملاً آشنا هستند و می دانند اگر کشورهای اسلامی حیات سیاسی اقتصادی خود را براساس اسلام ناب شکل دهند به چنان پیشرفتی می رسند که اروپا را به انزوا می کشانند. این موضوع را حتی نخست وزیر بریتانیا به نام سِر هنری کمپل بانرمن در ۱۰۹ سال پیش بر زبان آورده بود. ایشان می گفت که ظرفیت اتحادسازی اسلام به حدی است که اگر مراقب نباشیم اروپا برای همیشه از منابع جهان اسلام محروم خواهد شد. آقای بانرمن می گفت که بین قلب های مسلمانان باید یک جسم خارجی بگذاریم تا مانعی برای نزدیکی قلب های آنان شود و همواره در تفرقه و تنازع باشند. طراحی و عملیاتی کردن سه جسم خارجی – وهابیت، بهائیت و صهیونیسم - بر همین نیّت صورت گرفت که شرح آن مجال دیگری را می طلبد. مأموریت این سه جسم خارجیِ نامحرم و نامأنوس، تضمین تفرقه در جهان اسلام است.
سؤالی که باید همه ما را به فکر وادارد این است که چرا وقتی به غرب می رسیم همه باید به «اتحادیه و متحده» فکر کنند؟ مثل «اتحادیه اروپا» و «ایالات متحده آمریکا»؟! اما وقتی به شرق بخصوص غرب آسیا می رسیم باید همه به «تفرقه و تجزیه» متمرکز شوند؟ طرح های تجزیه عراق، سوریه، سودان، لیبی، عربستان، ایران و …؟ همین یک نکته، دلیل محکمی بر سلطه گری غرب در شرق و باختر در خاور می باشد. در غرب روی موضوع شرق شناسی یا همان اورینتالیسم با همین هدف سرمایه گذاری شده است که چگونه و با چه روش هایی بر شرق مسلّط شویم؟
تفرقه در جهان اسلام، به عنوان تحقق اولین بخش از شعار غربی ها یعنی «تفرقه بینداز و حکومت کن»( divide and rule) می باشد. کشورهای کوچک، خیلی راحت بلعیده می شوند. هنگام تجزیه نیز، مرزها را از جاهایی عبور می دهند که زمینه های اختلاف بین دو طرف مرز را برای همیشه تأمین کنند، از وسط قومیت ها، رودها و… . اگر جبهه ی مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت بطور مسلّم تا به امروز دهها کشور جدید از طریق تجزیه، تولید می شدند، کشورهایی که همانند لقمه های کوچک در اختیار اشتهای سیری ناپذیر غارتگران بین المللی قرار می گرفتند. درد بزرگ ما این است که غرب آسیا، سالها و قرن هاست که در آتش تفرقه و تنازع می سوزد و در نفوذ و سلطه ی غربی ها تاراج و غارت می شود. ما این درد را کجا ببریم که عربستان سعودی برای ضربه زدن بر یک کشوری اسلامی مثل ایران، قیمت نفت را تا کمترین حد ممکن پایین می آورد و کارتل های نفت غربی ها در این حماقت منطقه ای، نشخوار می کنند و آروغ می زنند و جوی خون راه می اندازند.
هدف غرب از شعار تعامل
انقلاب اسلامی یعنی یک تقابل هویتی تمام عیار با نظام فکری غرب. خدامحوری و توحید در مقابل انسان محوری و سکولاریسم یک تقابل هستی شناسانه است. سیاست های داخلی و خارجی نظام اسلامی بر اساس معیارهای الهی و انسانی، شکل می گیرد اما سیاست های غرب براساس تمایل حریصانه ی بشری. هدف سیاست های اسلامی، هدایت انسان به سمت سعادت دنیوی و اخروی است اما سیاست های غربی با هدف سلطه بر انسان ها با روش های فریبکارانه شکل می گیرد. این تقابل، با مذاکره و لبخند و تعارفات دیپلماتیک قابل رفع نیست. چگونه می توانیم این تقابل را حل کنیم که ولی فقیه به هیچ وجه راضی به کشته شدن حتی یک مردم عادی در خیابان های اروپا و آمریکا نیست اما کشته شدن هزاران انسان در شرق به ویژه در جهان اسلام از نظر مقامات اروپایی و آمریکایی همانند کشته شدن موجودات بی ارزش و بی اهمیتی می باشد که استحقاق حداکثری آنان، کشته شدن است؟!
ما استدلال می کنیم که این استفاده از زبان نرم توسط غرب، از نظر اهداف هیچ تفاوتی با استفاده از زبان زور و جنگ و تهدیدات نظامی ندارد. اگر با یک نگاه گذرا به اقدامات آمریکا و اروپا حداقل در دو دهه اخیر توجه داشته باشیم بخوبی می توانیم قضاوت کنیم که این غرب، هیچ تفاوتی با غرب صد سال پیش ندارد چراکه تصمیم سازی ها همچنان براساس نظام معرفتی مادیگرایانه و منفعت طلبانه صورت می گیرد.

یکی از مقامات آمریکایی اخیراً گفته بود که از نظر ما، یک ایرانی خوب، ایرانی مرده است. نگاه عمودی و از بالا به پایینِ غرب به شرق براساس نظام معرفتی اومانیستی و کاپیتالیستی کاملاً طبیعی است و هرگز عوض نمی شود. مکتب اسلام نیز هرگز چنین نگاهی را بر نمی تابد.
سؤال مهمی که بر ذهن متبادر می شود این است که چرا غرب هیچ برنامه ای برای ترور یک معتاد، یک ولگرد، یک دزد و یک مجرم اقتصادی در کشور ما ندارد اما همواره برای ترور علما و دانشمندان و مبارزین انقلابی برنامه ریزی می کند؟ حتی در کشور همسایه ما یعنی عراق، صدها دانشمند و استاد دانشگاه توسط پیمانکاران تروریستی آمریکایی مثل بلک واتر ترور شدند. ترور نخبگان و اندیشمندان یا بصورت حذف فیزیکی و یا ترور شخصیتی انجام می گیرد البته برای غرب به ویژه آمریکا، روش مطلوب این است که اندیشمندان را جذب و در نقشه های خود بکار گیرند. بارها و بارها چپاولگران سیاسی غربی براین حرف آقای چرچیل اذعان داشته اند که کشورهایی را ما می توانیم تحت سلطه خود درآوریم که اکثریت مردم آن کشور، نادان باشند و اقلیتشان نیز خائن. بکارگیری اقلیت خائن برای سلطه بر اکثریت نادان مهمترین ابزار استعماری است. در کشور ما سرمایه گذاری روی اقلیت خائن به صورت سازمان یافته پس از انقلاب اسلامی بیشتر شده و سازمان یافته تر تلاش می کنند. سازمان منافقین نمونه بارز این پدیده است که صدها نوع خیانت علیه مردم کشورمان را به نیابت از غرب به اجرا گذاشته اند. انقلاب اسلامی یک انقلاب هویتی و فکری و اعتقادی است لذا همین انقلاب محتوایی، غرب را در تولید اکثریت نادان از طریق تهاجم فکری و فرهنگی و رسانه ای ناکام گذاشته است. امت ولایی ایران، همان اکثریت دانایی هستند که تمامی توطئه های اقلیت خائن را در سه دهه گذشته با شکست متواتر مواجه ساخته اند. مردم با بصیرت کشور ما، تمامی عرصه ها را برای سلطه گری غرب، تنگ کرده است.
مذاکرات هسته ای چیزی شبیه این است که یک جنایتکار تمامی تیرهایش را به طرف مقابل شلیک کرده و با مشاهده ی بی اثر بودن تیرها، تصمیم به استفاده از زبان نرم گرفته است. تیرهایی از قبیل: تحمیل ۸ سال جنگ نابرابر، آرایش تسلیحاتی و تهدید جدی به حمله نظامی توسط خود آمریکا، ترور دانشمندان هسته ای، حمله سایبری به نرم افزار تأسیسات هسته ای، صدور انواع قطعنامه های زورگویانه از طریق سازمان ملل، وضع تحریم های ناجوانمردانه اقتصادی و اخلال در سیستم اقتصادی کشور، طراحی و اجرای انواع توطئه ها و فتنه ها از قبیل فتنه ۸۸ و ده ها موارد دیگر که ذکر همه آن ها از حوصله این بحث خارج است.
ما استدلال می کنیم که این استفاده از زبان نرم توسط غرب، از نظر اهداف هیچ تفاوتی با استفاده از زبان زور و جنگ و تهدیدات نظامی ندارد. اگر با یک نگاه گذرا به اقدامات آمریکا و اروپا حداقل در دو دهه اخیر توجه داشته باشیم بخوبی می توانیم قضاوت کنیم که این غرب، هیچ تفاوتی با غرب صد سال پیش ندارد چراکه تصمیم سازی ها همچنان براساس نظام معرفتی مادیگرایانه و منفعت طلبانه صورت می گیرد. برده داری، تاراج و غارت سرمایه ملت ها، خشونت و کشتار، شخم زدن کشورها زیر ناخن های خشن جنگ افزارهای نظامی پیشرفته، نابود ساختن فرهنگ های بومی، مدیریت تولید و توزیع کلان انواع مواد مخدر که تولید آن با حضور آمریکا در افغانستان به بیش از چهل برابر رسیده است(یک نوع حمله شیمیایی به کشورهای هدف)، ترور یا استخدام نخبگان، بهره کشی از ملت ها از طریق وام های تحمیلی بانک های جهانی و صندوق بین المللی پول و انواع اقدامات استعماری و استکباری دیگر که همچنان ادامه دارد. کدامیک از اقدامات غرب در منطقه غرب آسیا، خیرخواهانه و آبادگرانه بوده است که براساس آن اندکی نگاه خوش بینانه پیدا کنیم؟ چه کسی تضمین می کند که آمریکا به مردم کشور ایران بیش از مردم عراق و افغانستان و سوریه و یمن و… ارزش قائل است؟ همانطور که داعش را در عراق راه می اندازند جاسوسانی مثل جیسون رضائیان و نزار زاکا و … را در تهران راه اندازی می کنند که اقدامات و اهداف این جاسوسان با داعش دقیقاً مثل هم است یکی با خشونت عریان و دیگری با خشونت خاموش و زیرجلدی. تحمل این امر برای من خیلی سنگین است که در کودتای ۲۸ مرداد، با تانک های آمریکایی به مردم تهران شلیک می شود همان تانکی که نام یک جنایتکار را روی آن گذاشته بودند یعنی ژنرال شرمن که سنگدل ترین موجود آمریکایی علیه سرخ پوستان بود. این اتفاق ثابت می کند که مردم ایران از نظر آمریکا هیچ تفاوتی با سرخ پوستان بومی آمریکایی ندارند که باید کشته شوند تا املاک و دارایی شان توسط سرمایه داران و فئودال های غربی، غارت شود. مقامات آمریکایی(ژنرال هایزر) قبل از انقلاب، به ارتش(طبق اقرار ارتشبد قره باغی) و ساواک مشورت می دادند که انتظار نداشته باشید با یک بار شلیک، مردم به خانه هایشان می روند بلکه باید مردم کف خیابان ها را بیشتر بکُشید. آمریکای امروز بدون هیچ شکّی، همان آمریکای دیروز است چرا که مکتب فکری و ساختار تصمیم سازی امروزشان همان مکتب و ساختار دیروزی است بلکه بدتر هم شده است. به چه دلیلی و به چه حقی باید آمریکای امروز به عراق و افغانستان حمله کند و ناوهایش نیز در خلیج فارس و در مقابل چشم مسلمانان، رژه بروند؟ و از این طرف ما نیز، به یک آمریکای منجی و فرشته گونه چشم بدوزیم؟
پروژه تفرقه و نفوذ
خوش خیالی و سهل انگاری اولین منفذ نفوذ دشمنان است. در ماجرای اسب تروا، دروازه های شهر، زمانی به روی دشمن گشوده شدند که اسب چوبینِ صلح طلبانه از دشمن هدیه گرفته شد. مستر جیکاک انگلیسی به مدت هفت سال در ایل بختیاری به صورت کر و لال به شبانی مشغول شد تا زبان محلی را به دقت یاد گرفت و سپس سالها به اصلی ترین عامل تاراج نفت ایران تبدیل شد. رئیس علی دلواری توسط عامل نفوذی انگلیس از پشت سر مورد هدف گلوله قرار گرفت. شهیدان رجایی و باهنر توسط مسعود کشمیری(مورد اعتمادترین فرد از نظر شهید رجایی) ترور شدند، نفوذ سیدمهدی هاشمی به دفتر منتظری و ده ها موارد دیگر که بسیار گسترده می باشد. نفوذ در عرصه فرهنگی، در عرصه سیاسی، در عرصه امنیتی، در عرصه اقتصادی. دشمن برای همه این عرصه ها برنامه دارد و بیش از سه دهه است که بطور فعال عمل می کند.
براساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب، پروژه تفرقه و نفوذ براساس اطلاعات میدانی، کاملاً جدی است. اگر دشمن بتواند در سایه مذاکرات هسته ای به دو هدف عمده دست یابد مذاکرات هسته ای بطور مطلق تبدیل به فتنه ی هسته ای می شود. یکی ایجاد تفرقه در بین مردم و مسئولین نظام و دیگری شرطی سازی جامعه ایران و تأثیرگذاری بر جهت گیری افکار و انتخابات مردم. همین جاست که تفرقه زمینه ای برای نفوذ می شود آن هم نفوذ در دستگاه محاسباتی مردم، مسئولین و مراکز تصمیم سازی نظام.
نفوذ، ممکن است فیزیکی باشد یا متافیزیکی. یعنی نفوذ افراد و نفوذ افکار. همانطور که رهبر عزیزمان فرمودند نفوذ جریانی از نفوذ فردی خطرناک تر است. می دانیم که نفوذ جریانی مبتنی بر یک نوع طرز تفکر و شیوه ای از اندیشیدن صورت می گیرد که افکار خاصی را به جریان می اندازد. نخبگان غربگرایی که یا در غرب تحصیل کرده اند و یا براساس علوم انسانی غربی رشد نموده اند عاملان اصلی این نفوذ جریانی هستند. آنها می گویند که نباید به ایران با تانک نظامی حمله کنیم بلکه بهترین گزینه، حمله با تانک فکری است. پروژه ی بزک چهره ی شیطان بزرگ و فرشته نشان دادن هیولای خونخوار، توسط این عوامل در داخل کشور ما دنبال می شود.
ابعاد خطرناک پروژه نفوذ در این نکته است که نامحسوس و بدون ایجاد حساسیت و در پروسه ی زمانی نسبتاً طولانی انجام پذیرد. جنگ نرم یعنی ایجاد یک بیماری خطرناک در پیکره ی جبهه ی مقابل، به شرطی که بدون درد باشد. درد یکی از نعمت های مهمی است که ما را وادار به چاره اندیشی می نماید. اینکه برخی ها نفوذ دشمن را توهّم تلقی می کنند اگر عامل دشمن هم نباشند قطعاً در دامنه ی مدیریت دشمن قرار گرفته اند، چراکه درد را احساس نمی کنند. دلیل اینکه دکتر مصدق، از دست انگلیس به آمریکا پناه برد این بود که درد بیماریهای زیرجلدی آمریکایی را در پیکره ی ایران، احساس نمی کرد. او حتی رئیس جمهور آمریکا را مثل برخی های امروزی، مؤدب و منطقی می دید و برای پیشرفت ایران، از ایشان استمداد می طلبید. ای کاش اکنون امکانش می شد و فیلم مخروبه ای به نام خاورمیانه را به مصدق نشان می دادیم که در سایه ی خوی استکباری و سلطه گری آمریکا، این خاورمیانه به چه روزی افتاده است.
راهکار دیگرمقابله با نفوذ، جلوگیری از شرطی شدن جامعه ایران به اقدامات و حرکت های دشمنان است. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرده اند که یکی از اهداف امضاء و اجرای برجام، تأثیرگذاری بر انتخاب مردم ایران است.

برخی ها می گویند که ما نباید خود را دست کم بگیریم و از دشمنان بترسیم. ما دیگر محکم شده ایم و دشمن نمی تواند به ما ضربه بزند. در پاسخ باید گفت که بحث نفوذ در جایی مصداق دارد که دشمن نمی تواند به صورت مستقیم ضربه بزند و تصمیم به خنجرزدن از پشت گرفته است. بحث نفوذ در دامنه ی استحکامات معنا می یابد. استحکام ما نباید ما را به سمت خوش خیالی سوق دهد. یک ساختمان هر اندازه هم که محکم باشد وقتی آب با ملایمت و نرمی به زیر ستون هایش نفوذ کرد نتیجه را همه می توانند پیش بینی کنند. آب خیلی نرم است و ساختمان هم محکم. اما این نرمی و این استحکام در تقابل و در تضاد یکدیگرند.
با یک تشبیه بیان می کنم. صدام یک لودر آمریکایی بود که از بیرون به تخریب ساختمان انقلاب اسلامی ایران مشغول شد و موفق نشد. غربی ها به ویژه آمریکا، انواع توطئه ها را اجرا نمودند و هزاران سنگ به پیکره و پنجره های این ساختمان پرتاب کردند. در نهایت همه استراتژی ها و تاکتیک با شکست مواجه شدند. در واقع استحکام این ساختمان، دشمنان را به اتخاذ تاکتیک نفوذ رسانیده تا خود را به فنداسیون ساختمان برسانند.
راهکارهای مقابله با جریان نفوذ
اولین راهکار مقابله، باور دشمنیِ دشمن است. برخی ها چنان تحت تأثیر اقدامات مخملینِ جنگ نرم و لبخندهای ملیحانه ی دشمن قرار گرفته اند که توطئه ی نفوذ دشمن را توهّم تلقی می کنند. سیاست اسکوئیز را غربی ها خوب می دانند و به دقت اجرا می کنند. این نوع سیاست می گوید که دشمنت را در آغوش بگیر و با نوازش و محبت، چنان محکم فشار بده که نَفَسش قطع بشود و بمیرد. آن وقت طرف مقابل تا لحظه مرگ، فکر می کند که شما در حال محبت کردن هستید.
دومین راهکار، حفظ وحدت حداکثری در بین مردم و مسئولین نظام است. براساس چنین الزامی بود که رهبر معظم انقلاب در اول سال به همدلی و همزبانی تأکید فرمودند. غربی ها از طول دادن مذاکرات هسته ای به دنبال چندین هدف بودند که یکی از آنها ایجاد شکاف و تفرقه در بین مردم و مسئولین کشورمان بود.
راهکار دیگر، جلوگیری از شرطی شدن جامعه ایران به اقدامات و حرکت های دشمنان است. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرده اند که یکی از اهداف امضاء و اجرای برجام، تأثیرگذاری بر انتخاب مردم ایران است. تأثیرگذاری خارجی بر انتخابات داخلی، بدترین اتفاق برای نابودی استقلال یک ملت است. تذکر رهبر معظم انقلاب در مورد نفوذ در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی نظام یعنی همین که نمایندگان مجلس، خود را مدیون دشمنان احساس کنند و به ادای دین بپردازند.
یکی دیگر از راهکارها، حفظ روحیه انقلابی، اعتماد به نفس مکتبی و خدمت جهادی به مردم است. تأکید روزافزون رهبری عزیز به اقتصاد مقاومتی، در واقع تأکید به استقلال طلبی، اتکا به توانایی های خودی، قطع امید از کرامات و الطاف دشمنان و اعتماد به توانایی های مردم ایران است. بارها تأکید کرده اند که یکی از بزرگترین و مهلک ترین ضربه ها به دشمنان، خدمت به ملت ایران است. این خدمت به مردم نیز با دیوانسالاریِ معلول و بی حال، قابل تحقق نیست بلکه روحیه ی انقلابی و جهادی لازم است. اینکه رهبر معظم انقلاب در اواخر شهریور امسال روی «صیرورت انقلاب» تأکید داشتند ارجاع مردم و مسئولین به انقلاب لحظه به لحظه و پویایی هرزمانی و هرمکانیِ مکتب اسلام است. انقلاب اسلامی، یک اتفاق مقطعی نیست بلکه هر لحظه در جریان است لذا در تمامی عرصه ها باید روحیه ی انقلابی و جهادی حاکم باشد.

منبع: سایت بصیرت

 1 نظر

"انتخابات خبرگان رهبری"

02 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

چه کسانی تاکنون برای نمایندگی مجلس خبرگان رهبری نام نویسی کرده‌اند+جدول
جدول اسامی افرادی که تاکنون برای نمایندگی در مجلس خبرگان به وزارت کشور و فرمانداری‌ها مراجعه و نام نویسی کرده‌اند.
خبرگزاری فارس: چه کسانی تاکنون برای نمایندگی مجلس خبرگان رهبری نام نویسی کرده‌اند+جدول

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در این بسته خبری به طور روزانه از اسامی نامزدهای انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری به تفکیک حوزه انتخابیه مطلع خواهید شد.

همچنین در این بسته خبری شما می‌توانید به جدول تعداد نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و کلیات برنامه زمان‌بندی برگزاری انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری تا روز اخذ رای دسترسی داشته باشید.

گفتنی است داوطلبان نمایندگی مجلس خبرگان رهبری شخصاً یا بوسیله نماینده خود که کتباً معرفی شده باشد می‌توانند تا پایان وقت اداری 16:30روز چهارشنبه مورخ 2 /10/ 94 جمعاً به مدت 7 روز به فرمانداری مرکز حوزه انتخابیه یا وزارت کشور مراجعه و با ارائه اصل شناسنامه عکس دار، چهارنسخه تصویر کلیه صفحات شناسنامه و دوازده قطعه عکس 4×6 ، ضمن تکمیل پرسشنامه اعلام داوطلبی نسبت به ثبت نام خود اقدام کنند.

اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی ، اجتهاد درحدی که قدرت استنباط بعض مسایل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد، بینش سیاسی، اجتماعی و آشنایی با مسایل روز ، معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران و نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی از جمله شرایط داوطلبان انتخابات مجلس خبرگان رهبری به موجب ماده 3 قانون انتخابات مجلس خبرگان است.

طبق قانون، کسانی که داوطلب انتخابات مجلس خبرگان هستند ضرورت ندارد که ساکن یا متولد حوزه انتخابیه خود باشند. همچنین مرجع تشخیص دارابودن شرایط، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی هستند اما کسانی که رهبر معظم انقلاب صریحاً یا ضمناً اجتهاد آنان را تأیید کرده باشند، از نظر علمی نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهند داشت.

همچنین ثبت‌نام از داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی از 28 آذر آغاز و تا 4 دی ادامه خواهد داشت.

فعالیت هیات‌های اجرایی انتخابات مجلس خبرگان رهبری از 21 آذر آغاز شده و فعالیت هیأت‌های اجرایی انتخابات مجلس از 28 آذر آغاز می‌شود، هیات‌های اجرایی پس از پایان مهلت ثبت‌نام ظرف یک دوره زمانی 10 روزه صلاحیت داوطلبان را بر اساس استعلامات مراجع چهارگانه مجلس در قانون انجام می‌دهند.

پس از بررسی صلاحیت داوطلبان در هیات‌های اجرایی، بررسی صلاحیت داوطلبان در هیات‌های نظارت و پس از آن در شورای نگهبان انجام خواهد شد که این روند تا 5 اسفند ادامه خواهد یافت.

تعداد نمایندگان مجلس خبرگان 88 نفر و تعداد نمایندگان مجلس 290 نفر است.

گفتنی است انتخابات پنجمین دوره خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی به طور همزمان در هفتم اسفند ماه سال جاری برگزار می‌شود.

چه کسانی تاکنون برای نامزدی در مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کردند

حوزه انتخابیه نام‌نام‌خانوادگی نماینده فعلی
آذربایجان شرقی محمدتقی پورمحمدی *
محمدرضا بهبودی یزدی
حسین ایمانی
سید باقر سیدی بنایی
محمد فیض سرابی
جواد حاجی‌زاده‌ کلجاهی
محمد رحمتی
علی ملکوتی
قادرفاضلی
محمد فیضی *
مجید رنجبری‌دوست خلجان
صفرعلی مهدوان
رحمان یوسف‌پور
علی‌اصغر راغبی
محمد تقی اکبر نژاد
بهروز شامی‌زاده
رضا پور صدفی

آذربایجان غربی سیدمحسن موسوی تبریزی
عسکر دیرباز *
سید میر علی اکبر قرشی *
محمدحسین باقری
سید ابوالحسن نواب
صادق محقق حضرتی
ماموستا خلیفه‌زداه
ماموستا امیرخالدی
ابوبکر سلیمانی

اردبیل سید ابراهیم سید حاتمی *
سید فخرالدین موسوی
سیدحسن عاملی کلخوران *
سید حسن عاملی *
اصفهان حبیب‌الله احمدی
محمد عمومی
محمدتقی رهبر
محمدحسین حقیقی‌ نجف‌آبادی
محمدرضا کدخدائی طوقچی
افسانه خدارحمی یلداجی
حسن مفرح‌زاده‌ابوزیدآبادی
احسان امین‌فر
سید محمد علی فقیهی
عبدالمحمود عبدالهی *
حسن جعفری
عبدالنبی نمازی *
مرتضی مقتدایی *

عبدالحسین مرادی

البرز سید محمدمیرحسینی نیری
مسلم عزیزی
صادق رزاقی
محمد حسین میرحسینی‌میری
عادل جنود
سید جعفر مصطفوی

ایلام سید محسن سعیدی گلپایگانی
رحیم محمدی
جمیل فتاحی

بوشهر سید هاشم حسینی بوشهری *
حسین اجرایی
غلامعلی صفایی

محمدباقر عباسی سلمی
تهران سید مهدی دریاباری
سیدرضا ربیعی
ذکرالله اوحدی
عصمت سوادی
سیدمجتبی آیت‌اللهی
محمود امجد
سید حسن خمینی
حسین فریدونی ممان
یحیی صالح نیا
محسن غرویان

سیدمحمود علوی *
محمد علی تسخیری
محمد حسن زالی
سیدحسن موسوی بجنوردی
محمد ابوالقاسمی
سید ابوالفضل میرمحمدی *
ابراهیم امینی
بهرام شجاعی
محمد موسوی‌ بجنوردی
حسین شاهرودی
میرمحمدتاج‌الدینی راهبری
محمد باقر عباسی سملی
علی مومن
سید محسن محمودی
حسین رحیمیان
محمد محمدی ری شهری
محمد غرضی
احمد جنتی *
محمدرضا عزیزاللهی
محسن برهانی
بابک محضری
اسکندر زبردست
سعید یزدان‌پرست
محمد غیاثی
روح الله قرهی
رضا فردی‌پور

محمد امامی کاشانی *
سید رضا تقوی
مرتضی آقاتهرانی

سیدمحمدعلی امین
اکبر هاشمی رفسنجانی *
محمد تقی مصباح یزدی *
محسن قمی *
محمد رضا عباسی‌فر
هاشم حمیدی
سعید صدوقی مازندرانی
سیدجمال‌ادین دین‌پرور
مصطفی صدوقی
محمدرضا ناصری
محی الدین حائری شیرازی *
محمدعلی موحدی کرمانی *
سیدرضا برقعی
حسن روحانی *
عباسعلی اختری
چهارمحال‌وبختیاری علیرضا اسلامیان *
سیدعبدالله جعفری
محمدرضا نورمحمدی نجف‌آبادی

علیرضا حسینیان
اسماعیل رئیسی
ابراهیم امینی *
خراسان جنوبی سید ابراهیم رئیسی *
علی رضایی
خراسان رضوی سید محمد سعیدی
محمد مشکینی
سید محمد جواد سعیدی گلپایگانی
سید حسن ضیائی
سید محمود هاشمی شاهرودی *
حسن عالمی *
سیداحمد علم‌الهدی *
حسن نوروزی
حسن خراسانی
اصغر باغانی
محمد مشکی‌ قندشتنی
محمد فردوسی‌پور

خراسان شمالی حبیب‌الله مهمان نواز *
خوزستان عبدالکریم فرحانی
سید علی شفیعی *
سیدابوالحسن حسن‌زاده
محسن حیدری *
سیدمحمدعلی‌موسوی‌جزایری *
عباس کعبی *
علی فلاحیان *
محمدحسین خلیلی

*
زنجان محمدتقی واعظی *
مسعود کابلی

محمد مسعود عباسی
سمنان سید محمد شاهچراغی *
مومن *
حسین صدرالهی
مرتضی مداح
علیرضا صابریان
سیستان‌وبلوچستان مولوی عبدالستار حسین زهی
واحدبخش شنبه‌زهی
عباسعلی سلیمانی *

عبدالحلیم قاضی
عبدالله ریگی
مولوی‌نذیر احمد سلامی *
رضا حسینی

فارس سید حسن موسوی
عبدالمجید قائدی
احمد بهشتی *
علی‌اکبر زمردین
سید حسن موسوی
خیر‌الله رمضانی
سید رسول حسینی
اسدالله ایمانی *
هدایت‌الله فقیه
جواد راثی
محمد حسین ابراهیمی

غلامعلی صفایی بوشهری *

سید علی‌محمد دستغیب *
قزوین علی اسلامی *
مجید تلخابی
محمود رجبی
عبدالکریم عابدینی
علی شیخ محمدی
محمد تاکندی
قم
سید محمد سجادی
محمدحسین رضوانی
محمد مومن *
محمدتقی سهرابی‌فر
عباس خاک‌آجی بوزایه
یوسف‌علی تیموری یانسری
محمد دانش‌زاده مومن
علی مومن‌پور
احمد بهشتی
محمدجواد انواری
اسمعیل نوری
سیدمحمد سجادی عطاآبادی
سیدمحمدعلی یثربی
علی کاظمی
جعفر هدائی
محمد لطیفی پاکده
سعید روحانی

کردستان جبرئیل خانه‌بگی
ماموستا خدایی
ماموستا اقبال بهمنی
عبدالسلام کریمی
احمد سجادی
ماموستا مصطفی شیرزادی

کرمان امان‌الله علیمرادی
محمد تاج‌الدینی
سید احمد موسوی قمی
محمد بهرامی خوش‌کار *
محمد جواد حجتی کرمانی
سید احمد خاتمی *
علی عارفی
کرمانشاه ذکرالله احمدی
محمود محمدی عراقی
علیرضا مستشاری
حسین پارسا
حسن ممدوحی *
سیدامیر محمدی‌پور
کهگیلویه‌وبویر احمد —
گلستان عبدالهادی مرتضوی شاهرودی *
سید کاظم نورمفیدی *
نورمحمد احمر
عبدالجواد ابراهیمی‌فر
ابراهیم تیلگر
عباس گنجعلی
حبیب‌الله قدمی
گیلان علی شایان
مهدی هادی
سید محسن محمودی
محمد علی فیض
علیرضا فلاحت‌منش
فرامرز مباشر امینی
مهدی برناس
سید‌علی میرحسینی اشکوری
رسول فلاحتی

لرستان سید علی محمد یثربی
سید مجتبی طاهری
احمد مبلغی
محمدرضا عباسی‌فرد
حسین فلاحی
جبرائیل خانه‌بگی
سید علی طاهری خرم‌آبادی
مازندران محمدحسن گلی شیردار
سید صادق پیش‌نمازی
سیف مازندرانی
احمد باقریان فرح‌آبادی
صادق آملی لاریجانی
علی‌اکبر سیفی کناری
نورالله طبرسی *
سید رحیم توکل
مرکزی مهدی رفیعی‌پور
کاظم سپاسی آشتیانی
احمد مومن
محسن محمدی عراقی
هرمزگان قنبر درویشی
سید محمد علی معصومی

همدان علی رازینی *
محمد محمدی قائنی
مجید گوهردشت رفعت
یزد ابوالقاسم وافی *

جدول تعداد نمایندگان مجلس خبرگان رهبری

ردیف

نام استان تعداد نماینده ردیف نام استان تعداد نماینده
به عدد به حروف به عدد به حروف
1 آذربایجان شرقی 5 پنج 17 فارس 5 پنج
2 آذربایجان غربی 3 سه 18 قزوین 2 دو
3 البرز 2 دو 19 قم 1 یک
4 اردبیل 2 دو 20 کردستان 2 دو
5 اصفهان 5 پنج 21 کرمان 3 سه
6 ایلام 1 یک 22 کرمانشاه 2 دو
7 بوشهر 1 یک 23 کهگیلویه و بویراحمد 1 یک
8 تهران 16 شانزده 24 گلستان 2 دو
9 چهارمحال بختیاری 1 یک 25 گیلان 4 چهار
10 خراسان جنوبی 1 یک 26 لرستان 2 دو
11 خراسان رضوی 6 شش 27 مازندران 4 چهار
12 خراسان شمالی 1 یک 28 مرکزی 2 دو
13 خوزستان 6 شش 29 هرمزگان 1 یک
14 زنجان 1 یک 30 همدان 2 دو
15 سمنان 1 یک 31 یزد 1 یک
16 سیستان و بلوچستان 2 دو ـ ـ ـ

جدول کامل زمان بندی انتخابات خبرگان در سال 94

شرح برنامه استندات قانونی اقدام‌کننده مهلت اجرا تاریخ اجرا
دستور شروع انتخابات ماده 28 آئین‌نامه وزارت کشور 1 روز 94/9/20
انتشار آگهی حاوی تاریخ شروع ومحل ثبت‌نام و شرایط آن تبصره 2 ماده 12 آئین‌نامه فرمانداری مرکز حوزه‌های انتخابیه(مرکز استان) حداقل 5 روز قبل از تاریخ شروع ثبت‌نام 94/9/21 و قبل از آن
تشکیل هیأت‌های اجرایی ماده 28 و 32و36 آئین‌نامه فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها 5 روز 94/9/21 الی94/9/25
ثبت‌نام از داوطلبان ماده 13 آئین‌نامه و تبصره 1 فرمانداری و مرکز استان و وزارت کشور 7 روز 94/9/26الی94/10/2
ارسال مدارک داوطلبان از فرمانداری‌های مرکز حوزه انتخابیه به وزارت کشور ماده 14 آئین‌نامه فرمانداری مرکز استان 1 روز 94/10/3
ارسال دو نسخه از مدارک مربوط به ثبت‌نام داوطلبان به هیأت مرکزی نظارت ماده 15 آئین‌نامه وزارت کشور 3 روز 94/10/6 الی 94/11/5
ارسال فتوکپی شناسنامه واصل پرسشنامه همراه با اظهارنظر به شورای نگهبان ماده 15 آئین‌نامه هیأت مرکزی نظارت 3 روز همان بالایی
رسیدگی به صلاحیت داوطلبان ماده 16 آئین‌نامه شورای نگهبان 30 روز 94/10/6الی 94/11/5
اعلام نظر شورای نگهبان درباره صلاحیت داوطلبان به وزارت کشور ماده 16 آئین‌نامه هیأت مرکزی نظارت همان همان
ابلاغ مراتب رد صلاحیت به داوطلبان ذیربط تبصره 1 ماده 16 آئین‌نامه وزارت کشور یا فرمانداری‌های مرکز حوزه انتخابیه 2 روز 94/11/6الی94/11/7
دریافت تقاضای رسیدگی مجدد از داوطلبان رد صلاحیت‌شده معترض تبصره 2 ماده 16 آئین‌نامه شورای نگهبان 3 روز 94/11/8الی94/11/10
رسیدگی به تقاضای رسیدیگ مجدد داوطلبان رد صلاحیت‌شده معترض و بررسی مجدد صلاحیت آنها (و اعلام نتیجه به طور کتبی به وزارت کشور) تبصره 3 ماده 16 آئین‌نامه فقهای شورای نگهبان و (هیأت مرکزی نظارت) 10 روز 94/11/11الی94/11/20
اعلام عمومی اسامی کلیه داوطلبان تائید شده هر استان و انتشار آگهی اسامی نامزدهای انتخاباتی مواد 17 و 18 آئین‌نامه وزارت کشور و فرمانداری مرکز حوزه انتخابیه 1 روز 94/11/21
انصراف نامزدهای انتخاباتی به صورت کتبی تبصره 2 ماده 22 آئین‌نامه نامزدهای انتخابات حداقل 72 ساعت قبل از شروع اخذ رای 94/11/21 الی94/12/6
جابجایی احتمالی نامزدهای تائید صلاحیت‌ شده تبصره ماده 3 آئین‌نامه نامزدهای انتخابات ظرف 48 ساعت 94/11/21الی94/11/23
تبلیغات انتخاباتی نامزدها ماده 23 آئین‌نامه نامزدهای انتخابات 14 روز 94/11/22 الی 94/12/5
ممنوعیت تبلیغات نامزدهای انتخاباتی ماده 22 آئین‌نامه نامزدهای انتخابات 1 روز 94/12/6
اخذ رای از واجدین شرایط در استان‌های مربوط ماده 8 آئین‌نامه عوامل اجرایی و نظارت 1 روز 94/12/7
جمع مدت (بدون احتساب ردیفهای 1، 2، 14، 15) 77 روز 94/9/20 الی94/12/7
انتهای پیام/

 نظر دهید »

لغو مهم ترین رویداد مشهد2017

02 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

شکست بی‌سر و صدای دیپلماسی فرهنگی دولت/ شیطنت عربستان اجلاس وزرای فرهنگ اسلامی را از ایران گرفت!
آیسسکو برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی که قرار بود سال ۲۰۱۷ در مشهد برگزار شود را در سایه سکوت خبری مسئولان فرهنگی، از ایران پس گرفت؛ اقدامی که ردپای عربستان در آن به خوبی مشهود است.
خبرگزاری فارس: شکست بی‌سر و صدای دیپلماسی فرهنگی دولت/ شیطنت عربستان اجلاس وزرای فرهنگ اسلامی را از ایران گرفت!

خبرگزاری فارس، امیر توانا _ رئیس دولتی که روزی با حرارت بالایی از قدرت دیپلماسی در دولتش حرف می زد و معتقد بود که دولتش با قدرت دیپلماسی، روابط ایران با کشورها و سازمان های بین‌المللی را بهبود می‌بخشد؛ این روزها حتی امتیاز برگزاری اجلاس‌های بین المللی را نیز از دست داده است.

«مشهد 2017»، این عنوان سالی است که مشهد مقدس از سوی آیسسکو (سازمان اسلامی، آموزشی، علمی و فرهنگی) به عنوان یکی از پایتخت های فرهنگ اسلامی انتخاب شده و باید میزبان یک گردهمایی فرهنگی بزرگ باشد؛ موضوعی که قرار بود با حضور وزرای فرهنگ کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی به جدی‌ترین رویداد فرهنگی این شهر مهم تبدیل شود.

اما همه چیز با یک خبر کوتاه تمام شد :«آیسسکو میزبانی اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی را از ایران پس گرفت و به این میزبانی را به شهر سنار سودان سپرد»؛ این یعنی مهم ترین بخش برنامه های تدارک دیده شده برای مشهد 2017 برگزار نخواهد شد.

وزرات ارشاد اما تنها ترجیح داد در برابر این اقدام آیسسکو که رد پای عربستان در آن به خوبی نمایان بود، سکوت کند و برنامه های مشهد 2017 را با قلم گرفتن برگزاری اجلاس وزاری فرهنگ از لیست برنامه ها، ادامه دهد.

رئیس جمهور نیز در سفر اخیر خود به مشهد مقدس از فرصت مهمی که «پایتختی فرهنگی مشهد» در اختیار ایران قرار می دهد، سخن گفت؛ فرصتی که با حذف برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی از آن، چندان قابل توجه نیست.

اما ماجرای انتخاب مشهد مقدس به عنوان یکی از پایتخت های فرهنگی جهان اسلام تا پس گرفتن میزبانی اجلاس وزرا از این شهر، ابعاد بیشتری دارد؛ ابعادی که با بررسی بیشتر آن می توان به نکات قابل تاملی رسید.

رویدادی که قرار بود مشهد را متحول کند

معرفی پایتخت های فرهنگ اسلامی یکی از برنامه های آیسسکو است و این سازمان اسلامی در اجلاس سال 2010 خود برای پایتختی کشورهای اسلامی از سال 2014 تا 2024 تصمیم گیری کرد؛ بر اساس تصمیم آیسسکو مقرر شد در سال٢٠١٧، مشهد عنوان‌دار پایتخت فرهنگ اسلامی در میان کشورهای آسیایی غیر‌عرب‌زبان، سنار(سودان) و عمان (اردن) به‌طور مشترک پایتخت فرهنگی کشورهای عرب و در میان کشورهای آفریقایی نیز کاپالا (اوگاندا) باشند.

با اعلام خبر مصوبه آیسسکو درباره پایتختی مشهد مقدس در سال 2017، برخی مسئولان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (وابسته به وزارت ارشاد) به این فکر افتادند که در اجلاس بعدی آیسسکو پیشنهاد دهند که مشهد به عنوان یک کلان شهر مذهبی مهم، میزبان اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی شود.

این پیشنهاد در نهایت در اجلاس آیسسکو در الجزایر که در اواخر سال 1390 برگزار شد، رای آورد و ضمن آنکه خبرش در سایت رسمی دفتر آیسسکو در ایران درج شد، دهشیری معاون پژوهشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز آن را تائید و تاکید کرد که مشهد در سال 2017 ضمن پایتختی فرهنگ اسلامی میزبان اجلاس وزاری فرهنگ کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی هم خواهد بود.

با آغاز دولت یازدهم و 4 سال مانده به برگزاری بزرگترین رویداد فرهنگی کشور در مشهد مقدس، مسئولان دولتی و استانی به فکر آماده سازی بخش های مختلف این شهر، برای میزبانی از رویداد مشهد 2017 و وزاری فرهنگ کشورهای اسلامی بودند.

این تلاش برای آماده سازی مشهد برای اجلاس وزرای فرهنگ کشور های اسلامی در سال 2017 به خوبی در ادبیات و گفتارهای مسئولین استان خراسان رضوی مشهود بود؛ درخواست برای بودجه های لازم در جهت بهبود وضعیت ظاهری مشهد و برگزاری برنامه های مرتبط، حکایت از تلاش برای آماده سازی این شهر برای سال 2017 داشت.

سید صولت مرتضوی شهردار مشهد تیرماه سال جاری با تاکید بر برنامه ریزی‌های صورت گرفته برای «مشهد 2017»، تصریح کرد: «کمتر از دو سال دیگر 52 وزیر ارشاد کشورهای اسلامی به مشهد می‌آیند و اگر برنامه‌های ما با کیفیت باشد آنها هم استقبال می‌کنند و باید گفتمان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را معرفی کنیم.»

این برنامه ریزی‌ها حتی به وزارتخانه های دیگر نیز تسری پیدا کرد؛ آخوندی وزیر راه و شهرداری با اشاره به پایتختی فرهنگی مشهد در سال 2017 از برنامه‌های این وزارتخانه برای بهبود وضعیت راه‌های ارتباطی مشهد گفت و نصرالله جهانگرد معاون وزیر ارتباطات نیز از برنامه وزارتخانه متبوعش برای ایجاد پایگاه اطلاع رسانی مشهد 2017 خبر داد.

همه این برنامه ریزی‌ها نیازمند تصویب بودجه های مستقیم و غیر مستقیم بود و مسئولان شهری و استانی تاکید داشتند که بودجه های مورد نیاز برای «مشهد 2017» هرچه سریع تر باشد در اختیار استان خراسان رضوی قرار گیرد؛ اما مسئولان شهری مشهد و استان خراسان رضوی از اتفاقی که چند هفته قبل در اجلاس آخر آیسسکو افتاده بود بی خبر بودند.

مشهد 2017؛ وقتی ضعف دیپلماسی به فرهنگ می رسد!

خبر برای مسئولانی که از دو سال پیش در حال برنامه ریزی برای مشهد 2017 و میزبانی اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی بودند، تعجب برانگیز بود؛ «اجلاس آیسسکو در سال 2017 در سنار سودان برگزار می شود نه مشهد!»

ظاهرا علی جنتی وزیر ارشاد اولین بار این خبر را 30 آبان در جلسه شورای عالی سیاست گذاری پایتخت فرهنگ اسلامی به مسئولان برگزاری و مدیران استانی خراسان رضوی داده بود ولی در آن زمان این خبر وزیر ارشاد به صورت جدی رسانه‌ای نشد.

اواسط آذرماه اما حواشی این اقدام آیسسکو بیشتر رسانه‌ای شد؛ این خبر حتی برای تعدادی از نمایندگان مشهد در مجلس شورای اسلامی نیز تازگی داشت و آنها تقریبا یک ماه پس از لغو این میزبانی از آن با خبر شدند.

نمایندگان مشهد با انتقاد از ضعف دیپلماسی فرهنگی دولت و از دست دادن میزبانی اجلاس وزرای ارشاد کشورهای اسلامی در سال 2017 در تذکری کتبی به رئیس جمهور، خواستار پیگیری این مساله از سوی روحانی شدند.

نکته قابل تامل این است که مسئولان اجرایی استان خراسان رضوی تا یک ماه قبل در حال برنامه‌ریزی برای برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی بودند و تا روز برگزاری جلسه با وزیر ارشاد از لغو برگزاری آن در مشهد بی خبر بودند.

علیرضا رشیدیان استاندار خراسان رضوی در گفت و گو با فارس تصریح می کند که «در جلسه [شورای عالی سیاست گذاری پایتخت فرهنگی] با وزیر ارشاد متوجه عدم برگزاری این اجلاس در مشهد شدیم»

رشیدیان می گوید که «حداقل تصور ما تا قبل از آن جلسه با وزیر ارشاد این بود که اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی در مشهد برگزار می شود و ما حتی پیش بینی مکان و موارد دیگر را نیز کرده بودیم.»

استاندار خراسان رضوی با بیان اینکه برای شخص من روشن نشد که آیا تصمیم آیسسکو قطعی بوده یا جای اعتراض دارد یا خیر، تصریح کرد: «در برنامه های اولیه ما نشست های مختلفی پیش بینی شده بود و در کنار آن برگزاری اجلاس وزرا نیز در پیش بینی های ما بود که وزیر اعلام کردند در شهر سنار سودان برگزار خواهد شد»

نکته قابل توجه این است که لغو برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ در اجلاسیه مسقط آیسسکو در حضور وزیر فرهنگ و ارشاد کشورمان انجام شده است و جنتی به جای اعلام اعتراض جدی به این اقدام آیسسکو، ترجیح داد تا جایی که امکان دارد از رسانه ای شدن موضوع جلوگیری کند.

تکذیب عجیب آقای وزیر/ «برگزاری اجلاس شایعه بود!»

موضع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر خبر لغو شدن برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی در مشهد برای افکار عمومی عجیب بود: «برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ در مشهد 2017 شایعه‌ای است که از بیخ و بن غلط است.»

جنتی می گوید: «اینکه هر جا پایتخت فرهنگی باشد و اجلاس وزرای ارشاد هم برگزار شود یک شایعه غلط است و حرف درستی نیست.»

این اظهارات جنتی اما سوالات زیادی را ایجاد کرد؛ مهم‌ترین سوال افکار عمومی این بود که چگونه ممکن است مسئولان دولتی پس از 2 سال برنامه‌ریزی و شرکت در جلسات متعدد شورای عالی سیاست گذاری پایتخت فرهنگ اسلامی مشهد 2017، تازه متوجه شده باشند که برگزاری این اجلاس در مشهد از اساس کذب! است.

این اظهارات وزیر ارشاد در حالی صورت می گیرد که در اولین پاراگراف آیین‌نامه شورای عالی سیاست گذاری ملی و شورای برنامه‌ریزی هماهنگی استانی پایتخت فرهنگ اسلامی مشهد 2017، بر مقرر شدن برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای عضو «آیسسکو» در مشهد در سال 2017 مورد تاکید قرار گرفته است و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز رئیس این شورا محسوب می شود!

اظهارات وزیر ارشاد در حالی است که به گفته رضوی کیا مسئول روابط عمومی شهرداری مشهد، جنتی در اجلاس گذشته آیسسکو در مسقط به طور رسمی از وزرای فرهنگ کشورهای عضو برای شرکت در اجلاس سال 2017 دعوت کرده است.

باز هم عربستان و ضعف دیپلماسی دولت

درست سال گذشته در همین ایام زمزمه هایی درباره احتمال دخالت عربستان در تغییر محل برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی به گوش می رسید و حتی برخی مسئولان مشهد در این‌باره ابراز نگرانی کرده بودند.

این دغدغه زمانی جدی تر می شد که دبیرکل آیسسکو نیز یک تبعه عربستان به نام عبدالعزیز بن عثمان التویجری است که شدیدا تحت تاثیر سیاست های دولت عربستان عمل می کند.

در نهایت این نگرانی ها به واقعیت تبدیل شد و در اجلاس آخر آیسسکو میزبانی اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی از ایران گرفته شد و به سنار (شهری کوچک در سودان) سپرده شد؛ اقدامی که تقریبا برگزاری برنامه های «مشهد 2017» را برای گسترش فرهنگ غنی ایرانی _ اسلامی بی فایده و با نگاهی خوشبینانه کم فایده کرد.

در این میان برخی معتقدند ضعف دیپلماسی دولت یازدهم با لغو برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ اسلامی در مشهد به عرصه فرهنگ نیز رسیده است و دولت حتی نمی تواند از حق خود در برگزاری اجلاس های بین المللی دفاع کند.

این روزها کسانی که هنوز وعده های رئیس جمهور و دولتمردان درباره بهبود رابطه با کشورهای منطقه به ویژه عربستان را به یاد دارند، از خود سوال می کنند که آیا «سلب امتیاز برگزاری اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی از ایران» نیز مانند جزئی از روند بهبود روابط با کشورهای منطقه است؟

انتهای پیام/

http://fna.ir/H9Y3NY

 نظر دهید »

"طرح‌های کنگره علیه سپاه"

02 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

۲ طرح دیگر هم علیه سپاه به کنگره ارائه شد/ تلاش برای تحریم افرادی که با سپاه همکاری می‌کنند
نمایندگان کنگره آمریکا در حال بررسی ۲ طرح هستند که هدف از آن‌ها افزایش فشار اقتصادی بر سپاه پاسداران به بهانه «حمایت از تروریسم» و «نقض حقوق بشر» است.
خبرگزاری فارس: ۲ طرح دیگر هم علیه سپاه به کنگره ارائه شد/ تلاش برای تحریم افرادی که با سپاه همکاری می‌کنند

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، در ادامه طرح‌های ضدایرانی مطرح شده در کنگره آمریکا پس از آغاز اجرای تعهدات ایران ذیل برنامه جامع اقدام مشترک، در روزهای اخیر باز هم دو طرح جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مجلس نمایندگان آمریکا ارائه شده است.

پیش از این مقامات آمریکایی گفته بودند که قصد دارند پس از توافق هسته‌ای فشار را بر متحدان فعالیت‌های منطقه‌ای ایران افزایش دهند. به نظر می‌رسد با آغاز اقدامات بی‌بازگشت ایران در زمینه هسته‌ای، این سناریو کلید خورده است.

«قانون تحریم سپاه»

یکی از دو طرح جدید با عنوان «قانون تحریم سپاه پاسداران انقلاب ایران» است که «دیون نونز» عضو جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آن را در تاریخ 15 دسامبر به کنگره ارائه کرده است.

نونز در ابتدای طرح، هدف خود را «محافظت از مردم آمریکا و ایران و همچنین اقتصاد جهانی از نقض استانداردهای قانونی جهانی در زمینه حقوق بشری و شهروندی توسط ایران و حمایت این کشور از تروریسم بین‌المللی و تخلفات اقتصادی مخرب سپاه پاسداران انقلاب ایران» اعلام کرده است.

در متن طرح نیز در ارتباط با هدف آن آمده است: «برای محافظت از شهروندان و شرکت‌های ایالات متحده و جامعه بین‌المللی از گسترش شبکه تروریستی، مالی و تجاری سپاه پاسداران انقلاب ایران… و کمک به کارآفرینان، شرکت‌ها، کارگران و کشاورزان ایرانی که می‌خواهند به شکلی قانونی در اقتصاد جهانی فعالیت داشته باشند،‌ ایالات متحده باید برای جلوگیری از دستیابی سپاه پاسداران به منافع مالی ناشی از دسترسی ایرانِ پسابرجام به اقتصاد جهانی، تلاش کند.»

این طرح اتباع ایالات متحده را از هرگونه معامله اقتصادی، همکاری و تراکنش مالی با سپاه پاسداران و شرکت‌های تحت مالکیت یا وابسته به سپاه ممنوع کرده به این رئیس‌جمهور آمریکا این اختیار را می‌دهد که در صورت نقض این قانون، افراد یا شرکت‌های متخلف را در فهرست سیاه قرار دهد.

طرح تحریم سپاه همچنین دولت را ملزم می‌کند نهایتا ظرف 90 روز پس از نهایی شدن قانون، در مورد «نقش سپاه در اقتصاد ایران» به کنگره گزارش دهد و پس از آن هم به صورت فصلی این گزارش‌دهی را ادامه دهد.

دولت آمریکا همچنین ملزم خواهد شد که «لیست نظارت» تهیه کرده و فعالیت مقامات ارشد سپاه، مدیران شرکت‌های وابسته و تحت مالکیت سپاه که در لیست تحریم‌ها قرار ندارند یا به واسطه قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و برجام از فهرست تحریم‌ها خارج شدند را زیر نظر بگیرد.

پس از اجرایی شدن قانون تحریم‌های سپاه، این افراد دو حالت خواهند داشت، یا در لیست تحریم قرار خواهند گرفت و کلیه افراد و شرکت‌های آمریکایی از معامله اقتصادی با آن‌ها منع می‌شوند، یا اینکه وضعیت آن‌ها تغییر کرده و دیگر جزو افراد همکار سپاه نخواهند بود و در لیست تحریم هم قرار نخواهد گرفت.

27 عضو کنگره که تمامی آن‌ها جمهوری‌خواه هستند از این طرح اعلام حمایت کرده‌اند. این طرح با شماره H.R.4257 در کنگره ثبت و به 4 کمیته امور خارجی، قوانین، تأمین مالی و خدمات مالی ارائه شده و در نوبت بررسی قرار دارد.

«قانون اجرا و بازنگری تحریم‌های سپاه پاسداران انقلاب ایران»

طرح موسوم به «قانون اجرا و بازنگری تحریم‌های سپاه پاسداران انقلاب ایران» را «برد شرمن» هم حزبی رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا به مجلس نمایندگان ارائه کرده است.

شرمن هدف از این طرح را «اعمال تحریم‌هایی موثرتر علیه سپاه پاسداران ایران یا هریک از مقامات، عوامل یا وابستگان آن برای مقابله با حمایت آن از تروریسم بین‌المللی و کمک به رژیم (بشار) اسد در سوریه» اعلام کرده است.

در این طرح به شدت سخت‌گیرانه، مسئول دفتر حسابرسی کنگره آمریکا ملزم شده است نهایتا ظرف 180 روز پس از نهایی شدن این قانون، گزارشی را به رئیس‌جمهور و کمیته‌های مربوطه در کنگره ارائه دهد.

در این گزارش وی باید دو گروه را مشخص کند، یک گروه «اتباع خارجی» که در لیست تحریم‌های آمریکا نیستند و گزارش شده است که «طی سه سال گذشته به سپاه پاسداران کمک مادی کرده‌اند یا مبادله مالی‌ای با آن داشته‌اند» و گروه دوم «اتباع خارجی» که در لیست تحریم‌های آمریکا نیستند و «گزارش شده است که طی سه سال گذشته تحت امر یا کنترل سپاه پاسداران انقلاب ایران بوده یا گزارش شده است که یک پوشش، عامل یا وابسته سپاه پاسداران انقلاب ایران بوده، از جمله افراد خارجی که افسران، مقامات یا کسانی که به آن‌ها دستور می‌دهند، جزو افسران، مقامات یا اشخاصی هستند که به نمایندگی از سپاه پاسداران یا پوشش‌ها، عوامل و وابستگان آن، عمل می‌کنند.»

بر اساس این طرح، رئیس‌جمهور آمریکا ملزم خواهد بود نهایتا ظرف 180 روز بعد از دریافت گزارش دفتر حسابرسی کنگره، به بررسی کامل این گزارش پرداخته و با استفاده از تمام امکانات در دسترس صحت گزارش را مورد بررسی قرار دهد. در نهایتا رئیس‌جمهور آمریکا باید تمام افراد این لیست را در فهرست تحریم قرار دهد، مگر افرادی که کاخ سفید در یک نامه رسمی اعلام کرده مدارک کافی برای صحت گزارش‌ها در مورد آن‌ها نیافته است.

این طرح که روز 18 دسامبر به کنگره ارائه شده، از سوی 5 عضو مجلس نمایندگان از جمله «اد رویس» رئیس کمیته امور خارجی و «ایلنا راس لیتینن» عضو ارشد مجلس نمایندگان مورد حمایت قرار گرفته است.

طرح پیشنهادی برد شرمن با شماره H.R.4312 در کنگره ثبت شده و در پنج کمیته امور خارجی، خدمات مالی، نظارت و اصلاحات دولت، قضایی و تأمین مالی در نوبت بررسی قرار دارد.

ادامه طرح‌های کنگره علیه سپاه

پیش از این هم خبرگزاری فارس گزارش داد که کنگره طرحی را برای افزایش گستره شرکت‌هایی که به واسطه همکاری با سپاه تحریم می‌شوند، در دستور کار دارد.

نویسندگان آن طرح می‌گویند هدف از آن «اعمال تحریم علیه هر مجموعه‌ای است که سپاه پاسداران انقلاب ایران، به هر دلیلی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، بیش از 20% در آن ذینفع است.»

این در حالی است که پیش از این، آمریکا شرکت‌هایی و مجموعه‌هایی را تحریم می‌کرد که سپاه بیش از 50% در آن‌ها سهم داشت.

طرح شماره H. R. 4258 با عنوان «مقابله با ستیزه‌جویی و نظامی‌گری دولتی آیت‌الله» (QASSAM) توسط «پتر روسکام» عضو جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان ارائه شده و سه عضو جمهوری‌خواه دیگر به نام‌های «دوین نونس»، «مایک پومئو» و «لی زلدین» حامیان مشترک آن هستند. (جزئیات بیشتر)

همه این طرح‌ها ابتدا باید در کمیته‌ها به تصویب رسیده و پس از اصلاحات لازم به صحن دو مجلس نمایندگان و سنا ارائه شوند. در صورت تصویب نهایی در کنگره، رئیس‌جمهور آمریکا باید در رابطه با آن‌ها تصمیم‌گیری کند.

انتهای پیام/ق

 نظر دهید »

"برجام تصویب شد پس چرا اوضاع اقتصادی بهتر نمی‌شود"

02 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

تقوی در تذکر شفاهی:
برجام تصویب شد پس چرا اوضاع اقتصادی بهتر نمی‌شود/ دولت اگر شجاعت دارد یارانه ثروتمندان را قطع کند
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: قرار بود مشکلات مردم ۱۰۰ روزه حل شود اما اکنون ۲ سال گذشته و هنوز مشکلات پابرجاست.
خبرگزاری فارس: برجام تصویب شد پس چرا اوضاع اقتصادی بهتر نمی‌شود/ دولت اگر شجاعت دارد یارانه ثروتمندان را قطع کند

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، سید حسین نقوی حسینی نماینده مردم ورامین و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در نشست علنی امروز سه شنبه پارلمان طی تذکر شفاهی از تاخیر در پرداخت یارانه‌های مردم انتقاد کرد و گفت: برخی مواقع از دولتمردان می‌شنویم که شاید دیگر نتوانند یارانه پرداخت کنند.

وی اضافه کرد: دولت اگر شجاعت دارد یارانه ثروتمندان را قطع کند زیرا یارانه برای فقرا و نیازمندان است.

نماینده مردم ورامین در مجلس با اشاره به وضعیت رکود در کشور گفت: درحالی که در شرایط رکود هستیم آقای رئیس جمهور می‌گوید از رکود خارج شدیم اما در همین حال، بسته خروج از رکود را نیز ارائه می‌کند.

نقوی حسینی ادامه داد: مردم در شرایط فعلی دچار مشکل اقتصادی شده‌اند و دولت باید فکری به حال مردم کند؛ در شرایط فعلی چرا فشار مالیاتی به تولید کنندگان زیاد می‌شود اصلا تولیدی وجود ندارد که مالیات افزایش یابد.

وی با بیان اینکه قرار بود وضعیت اقتصاد 100 روزه درست شود، تصریح کرد: اکنون دو سال از ماجرا گذشته است اما مشکلات بیشتر شده و اگر ما دغدغه مردم را بیان کنیم می‌گویند اینها افراطی هستند.

نماینده مردم ورامین در مجلس اضافه کرد: امروز که دیگر برجام تصویب شده و بهانه‌ای وجود ندارد پس چرا اوضاع اقتصادی بهتر نمی‌شود؟
انتهای پیام/

 نظر دهید »

"نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپا"

01 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

رهبر معظم انقلاب در دومین نامه به جوانان در کشورهای غربی:


بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید (۱۳۹۴/۰۹/۰۸ - ۱۷:۳۳)
حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای به عموم جوانان کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند و با بر شمردن نمونه‌های دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرتهای بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشی‌های خسارت‌آفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید.

متن نامه رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

به عموم جوانان در کشورهای غربی‌
حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.

سیّدعلی خامنه‌ای
۸ آذر ۱۳۹۴

نخستین پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان غربی بهمن ماه سال گذشته منتشر شده بود.

 نظر دهید »

"تحلیل اوضاع شیخ زکزاکی وشیعیان نیجریه"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

 نظر دهید »

"چکیده ای از بندهای برجام"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

چکیده‌ای از بندها

مفاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به ۱۰۹ صفحه و ۵ ضمیمه می‌رسد.[۱۳] برخی از مهم‌ترین بندهای این توافق‌نامه به قرار زیر است:[۱۳][۱۴]
انرژی هسته‌ای

ایران به یاری «گروه کار» (اتحادیه اروپا+۳ متشکل از فرانسه، آلمان، انگلستان و شاید برخی کشورهای دیگر) رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک را بر اساس یک طرح مورد پذیرش این گروه و در جهت حمایت از اهداف صلح‌جویانه و تحقیقاتی در زمینه تولید انرژی هسته‌ای، نوین‌سازی و بهینه‌سازی خواهند کرد. اما این یاری‌رسانی در جهت کاهش تولید پلتنیوم مورد نیاز برای ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای صورت خواهد پذیرفت. نیروی گریزانه تازه طراحی شده فراتر از ۲۰ مگاوات افزایش نخواهد یافت. کشورهای عضو گروه کار، ایران را در زمینه ساخت زمان‌بندی شده مجموعه اراک حمایت نموده و اسباب تسهیل انجام آن را فراهم خواهند نمود.[۱۵] تمامی سوخت هسته‌ای مصرف شده از کشور ایران خارج خواهد شد.[۹] همچنین تمامی آب سنگین مازاد نیاز گریزانه تازه طراحی شده، برای فروش در بازارهای جهانی آماده خواهد شد. ایران به مدت ۱۵ سال اجازه نخواهد داشت در زمینه بازیافت هسته‌ای ‏(en)‏ به تحقیق و توسعه بپردازد.[۱۶] همچنین در طول این مدت ایران اجازه نخواهد داشت هیچ‌گونه گریزانه آب سنگین تازه‌ای ایجاد نموده و یا در زمینه متراکم‌سازی آب سنگین فعالیتی داشته باشد.[۹]
ذخیره فعلی اورانیوم غنی شده با غلظت پایین در اختیار ایران با یک کاهش ۹۸ درصدی از ۱۰٬۰۰۰ کیلوگرم به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش می‌باید. این کاهش به مدت ۱۵ سال پابرجا باقی خواهد ماند.[۱۳][۱۷][۱۸][۱۹] همچنین در این مدت ایران مجاز خواهد بود اورانیوم را تنها به میزان ۳٫۶۷٪ غنی‌سازی کند؛ میزانی که تنها برای بهره‌برداری سلح‌امیز از انرژی هسته‌ای و تحقیقات در این زمنیه مناسب است و نه ساخت هیچ‌گونه جنگ‌افزار هسته‌ای.[۱۷][۲۰][۱۸] این یک “کاهش بسیار” در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای ایران به حساب می‌آید؛ چراکه پیش از به نتیجه رسیدن برجام، ایران موفق شده بود اورانیوم را به میزان ۲۰٪ غنی‌سازی نماید.[۱۷][۱۸][۱۹]
ایران، کمینه به میزان دو سوم از شمار گریزانه‌هایش (سانتریفیوژ یا گریزانه به ماشینی مخطروطی‌شکل گفته می‌شود که در چرخه تولید انرژی هسته‌ای، امکان غنی‌سازی اورانیوم را فراهم می‌آورد)، را از ۱۹٬۰۰۰ عدد (که ۱۰٬۰۰۰ تای آن در حال فعالیت بوده‌اند) به ۶٬۰۱۴ عدد کاهش خواهد داد که از این میزان تنها ۵٬۰۶۰ تای آن اجازه غنی‌سازی اورانیوم در طی مدت ۱۰ سال آینده را خواهند داشت.[۱۳][۱۷] تمامی گنجایش غنی‌سازی اورانیوم ایران (یعنی تمامی ۵٬۰۶۰ گریزانه مجاز) تنها در تأسیسات نطنز اجازه کار خواهند داشت. گریزانه‌های مجاز به کار در تأسیسات نطنز از نوع IR-1 خواهند بود. گریزانه‌های IR-1 نخستین نسل قدیمی‌ترین نوع از گریزانه‌های ساخت ایران هستند که آنچنان کارا نیستند. ایران می‌بایست از به‌کارگیری گریزانه‌های نوع IR-2M پیشرفته خود صرف نظر کند.[۹][۱۸][۱۹] حق مالکیت گریزانه‌های پیشرفته نوع IR-2M برای ایران محفوظ خواهد بود اما این گریزانه‌ها به انباری تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای فرستاده شده و در آنجا نگه‌داری خواهند شد.[۲۱][۲۲]
ایران، فعالیت‌های مرکز هسته‌ای فردو در زمینه غنی‌سازی اورانیوم و همچنین تحقیق و توسعه در این خصوص را به مدت ۱۵ سال متوقف خواهد نمود و به آن را به یک مرکز تحقیقاتی فیزیک، انرژی هسته‌ای و فناوری‌های مرتبط، تغییر کاربری خواهد داد. مرکز تحقیقاتی فوردو اجازه خواهد داشت شمار ۱٬۰۴۴ گریزانه از نوع IR-1 رار در ۶ آب‌شیب واقع در یکی از جناح‌های این مرکز نگه‌داری نماید. “۲ آب‌شیب از شمار ۶ آب‌شیب اشاره شده، با تغییر کاربری و سازه، بدون اورانیوم خواهند چرخید” تا ایزوتوپ پرتوزا مورد نیاز برای امور پزشکی، کشاورزی، صنعتی و تحقیقات علمی را فراهم نمایند. “۴ آب‌شیب دیگر و سازه‌های مرتبط با آن‌ها بلا استفاده باقی خواهند ماند.” ایران اجازه نخواهد داشت هیچ‌گونه ماده شکافت‌پذیری را در فوردو نگه‌داری نماید.[۱۷][۹][۱۹]
ایران به مدت ۱۵ سال اجازه ساخت هیچ گونه تأسیسات غنی سازی اورانیوم را نخواهد داشت.[۱۷] همچنین ایران به مدت ۱۵ سال اجازه نخواهد داشت هیچ گونه تأسیسات و گریزانه‌های آب سنگین تازه‌ای ایجاد کرده و یا درصدد ذخیره‌سازی آب سنگین باشد.[۹]
ایران می‌بایست تغییراتی را در تأسیسات غنی سازی اورانیوم خود به انجام برساند. به منظور کاهش تهدید و عمل به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای ایران می‌بایست تعداد گریزانه‌های موجود در تأسیسات آب سنگین اراک را کاسته و آن مجموعه را به گونه‌ای باز سازی کند تا مورد پذیرش جامعه جهانی واقع شده و ایران نتواند پلوتونیم مورد نیاز برای ساخت جنگ‌افزار تولید نماید.[۱۷][۹][۱۸] مادام که گریزانه اراک در حال کار باشد، تمامی سوخت هسته‌ای مصرف شده از کشور خارج خواهد شد.[۹]
ایران اجازه دارد به مدت ۸ سال به تحقیق و توسعه در زیمنه غنی‌سازی اورانیوم ادامه بدهد اما این امر تنها در تأسیسات نطنز می‌بایست صورت گیرد.[۹] این بدین سبب است که “زمان ایران برای تولید مواد مورد نیاز برای ساخت تنها یک سلاح هسته‌ای” به ۱ سال برسد.[۱۷]
ایران پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به توافق‌نامه را تا زمانی که پایبندیش به این پیمان‌نامه را لغو نکرده باشد، اجرا خواهد نمود. این بدین معنی‌است که نظارت‌های آژانس حتی پس از اتمام زمان اجرایی برجام ادامه خواهند یافت.[۲۳]
یک برنامه بازرسی جامع اعمال خوهد شد و ایران می‌بایست به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای اجازه بازرسی از تمامی تأسیسات هسته‌ای اعلام شده، از جمله تأسیسات نظامی واقع در پارچین را بدهد تا مشخص و تأیید شود که ایران به تعهدات خود در توافق‌نامه پایبند است و در پی ساخت هیچ‌گونه مواد شکافت‌پذیر به صورت پنهانی نیست.[۱۷][۱۸]
آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای یک نظارت چندلایه را[۲۴] “بر زنجیره مواد هسته‌ای ذخیره شده توسط ایران، کارخانه‌های تولید اورانیوم و تهیه و تدارک هر گونه فناوری هسته‌ای توسط ایران اعمال خواهد نمود."[۲۵] آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای برای تأسیسات هسته‌ای اعلام شده توسط ایران همچون فوردو و نطنز نوعی نظارت “عندالمطالبه” اعمال نموده و محق خواهد بود به صورت مداوم چنین نظارتی را به انجام برساند. این نظارت ممکن است حتی با کمک فناوری‌های پایشی صورت گیرد.[۲۶][۲۵] از جمله این فناوری‌ها می‌توان به مهر و موم فیبر نوری بر روی تجهیزاتی که اطلاعات را به صورت الکترونیکی برای آژانس انرژی هسته‌ای می‌فرستند، تصویربرداری ماهواره‌ای فروسرخ به منظور شناسایی تأسیسات هسته‌ای مخفی، “حس‌گرهای محیطی با قابلیت شناسایی کوچک‌ترین علامات از ذره‌های هسته‌ای” و دوربین‌های ثبت‌کننده پرتوفشانی هسته‌ای، اشاره کرد.[۲۷][۲۸]دیگر ابزاری که آژانس انرژی هسته‌ای به منظور نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران استفاده می‌کند عبارت است از نوعی نرم‌افزار رایانه‌ای به منظور گردآوری اطلاعات و تشخیص فعالیت‌های نامتعارف که به گردآوری داده‌های عظیم از کالاهای وارداتی ایران می‌پردازد تا آژانس بتواند بر اقلامی با بیش از یک مصرف ‏(en)‏ وارداتی توسط ایران نظارت داشته باشد.[۲۴]
شمار بازرسانی که از سوی آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به منظور بازرسی از تأسیسات هسته‌ای ایران در نظر گرفته شده بودند، سه برابر شده و از ۵۰ تن به ۱۵۰ تن افزایش می‌یابد.[۲۸]
چنانچه بازرسان آژانس در مورد اینکه ایران در یکی از تأسیسات اعلام نشده خود در حال توسعه انرژی هسته‌ای شک داشته باشند، اجازه دارند درخواست دسترسی به این تأسیسات را بدهند “تا مطمئن شوند هیچ‌گونه مواد هسته‌ای اعلام نشده‌ای وجود نداشته باشد و ایران هیچ‌گونه فعالیت هسته‌ای مغایر با توافق‌نامه به انجام نرساند".[۲۶] ایران می‌تواند درخواست بازرسان آژانس را برای ورود به چنین تأسیساتی قبول کرده و یا راه حل دیگری به آژانس ارائه نماید تا نگرانی‌های آژانس را برطرف نماید.[۲۶] اگر ایران چنین اجازه‌ای ندهد، یک روند ۲۴ روزه آغاز می‌گردد.[۲۶] در طی این روند، ایران و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای ۱۴ روز فرصت دارند اختلاف‌هایشان را حل کنند.[۲۶] چنانچه موفق نشدند، کمیسیون برجام (هر ۸ کشور عضو) یک هفته فرصت خواهند داشت عامل اصلی درخواست آژانس برای بازرسی را بررسی نمایند.. پس از آن بیش‌ترین اعضای کمیسیون (کمینه ۵ از ۸ عضو) به اطلاع ایران خواهند رساند چه فعالیت‌هایی می‌بایست در ۳ روز باقی‌مانده به انجام برساند.[۲۹][۳۰] قانون رای بیش‌ترین “بدین معانست که آمریکا و متحدان اروپایی‌اش—انگلیس، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا—محجازند بر درخواستشان پافشاری نمایند و ایران، روسیه و چین حق وتو نخواهند داشت."[۲۹] اگر ایران تن به اجرای تصمیم‌های گرفته شده در این ۳ روز ندهد، تحریم‌ها به صورت خودکار دوباره اعمال خواهند شد.[۳۰]

طبق مفاد ذکر شده در بالا “زمان ایران برای فرار"—وقت مورد نیاز ایران برای تولید مواد مورد نیاز برای ساخت تنها یک سلاح هسته‌ای اگر این کشور توافق‌نامه را لغو کند—از ۲ تا ۳ ماه به ۱ سال افزایش خواهد یافت و این روند به مدت ۱۰ سال ادامه خواهد داشت.[۱۳][۱۷]
تحریم‌ها
اطلاعات بیشتر: تحریم‌ها علیه ایران

از جمله بندهایی که در برجام در رابطه با تحریم‌ها علیه ایران آورده شده، به موارد زیر اشاره می‌شود:

سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا هیچ‌گونه تحریم یا اقدامات سختگیرانه دیگری در زمینه انرژی هسته‌ای علیه ایران وضع نخواهند نمود.[۳۲]
ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم‌های مربوط به انرژی هسته‌ای ایران (به گونه‌ای که در ضمیمه ۲ توافق‌نامه آمده) را پس از آنکه آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای تأیید کرد که ایران گام‌های مؤثری برداشته، لغو خواهند نمود.[۳۳]
تحریم‌های مربوط به فناوری موشک‌های بالستیک به مدت ۸ سال پابرجا خواهند ماند. همچنین برخی تحریم‌های مشابه علیه فروش جنگ‌افزارهای متعارف به ایران به مدت ۵ سال باقی خواهند ماند.[۱۳][۳۴]
بر اساس توافق‌نامه و به مدت ۸ سال پس از اجرایی شدن آن، برخی تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه برخی شرکت‌ها و افراد ایرانی (همجون قاسم سلیمانی) برداشته خواهند شد.[۳۵]
با این وجود تمامی تحریم‌های ایالات متحده آمریکا علیه ایران که مربوط به نغض حقوق بشر، فناوری‌های ساخت موشک و حمایت از وحشت‌افکنی می‌شوند، برداشته نخواند شد.[۳۶][۱۹] تحریم‌های وضع شده توسط ایالات متحده آمریکا سختگیرانه‌تر به نظر می‌آیند چراکه تأثیرات فرامنطقه‌ای دارند؛ یعنی در سراسر جهان اجرایی هستند. در مقابل، تحریم‌های وضع شده از سوی اتحادیه اروپا تنها در این قاره اجرایی هستند.[۳۵]
چنانجه ایران به توافق خود عمل ننماید، یک “راهکار مقابله سریع” به صورت خودکار مقرر خواهد شد که توسط آن، تحریم‌ها دوباره و به سرعت اعمال خواهند شد.[۱۷][۱۸]
از جمله راه‌کارهایی که در برجام برای قطعنامه حل اختلاف ‏(en)‏ در نظر گرفته شده است، می‌توان به این روند اشاره نمود: چنانچه یکی از اعضای تعهد برجام اعتقاد داشته باشد که عضو دیگر متعهد این توافق‌نامه به وظایف خود عمل نمی‌کند، در آن صورت عضو شاکی می‌تواند شکایت خود را به کمیسیون برجام ارائه نماید. کمیسیون برجام عبارت است از گروهی که به منظور نظارت بر درست اجرا شدن آن ایجاد شده است.[۳۷][۱۹] اگر عضو شاکی، کشوری غیر از ایران باشد و به شکایتش تا ۳۵ روز پس از ارائه، رسیدگی نشده و رضایتش جلب نگردد، در آن صورت آن کشور مجاز است از این مسئله حل نشده به عنوان بهانه‌ای برای امتناع از ادامه تعهد به توافق‌نامه با دیگر اعضای برجام بهره ببرد. البته عضو شاکی می‌بایست با در جریان قرار دادن شورای امنیت سازمان ملل متحد، اعلام دارد که معتقد است که مشکلی که به سبب آن شکایت به وجود آمده، سبب ناکارآمدی توافق‌نامه شده است.[۳۷] سپس شورای امنیت ۳۰ روز فرصت خواهد داشت راه حلی بیابد تا روند برداشت تحریم‌ها ادامه یابد. در غیر این صورت، تمامی تحریم‌های مربوط به انرژی هسته‌ای شورای امنیت سازمان ملل متحد که پیش از انعقاد برجام تصویب شده بودند به صورت خودکار دوباره برقرار خواهند شد.[۳۷][۳۸] تأثیر چنین قانونی آن خواهد بود که اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد (ایالات متحده آمریکا، انگلیس، چین، روسیه و فرانسه) مجاز خواهند بود هرگونه لغو تحریم که در آن زمان در جریان باشد را وتو کنند، اما هیچ عضوی اجازه نخواهد داشت برقراری خودکار تحریم‌ها را وتو کرده و مانع آن شود. نتیجه آن می‌شود که راه فرار ایران از برقراری دوباره و خودکار تحریم‌ها در حالی که به تعهدات خود نسبت به برجام عمل نمی‌کند، به طور کلی بسته شود.[۳۷]
دوباره اعمال شدن تحریم‌ها به صورت خودکار “نسبت به قراردادهای منعقده فی‌مابین یکی از اعضا با ایران ویا شرکت‌ها و اشخاص ایرانی، پیش از تاریخ اجرایی شدن برجام، عطف به ما سبق نمی‌گردد؛ بدین شرط که اجرای چنین قراردادها یا به انجام رساندن چنین فعالیت‌هایی، با برجام و همچنین قطع‌نامه‌های پیشین و فعلی تصویب‌شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد مطابقت داشته باشد."[۲۱]

 نظر دهید »

"بیانیه نهایی برجام"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

بیانیه نهایی

سرانجام پس از بیست و دو ماه مذاکره دولت روحانی، محمدجواد ظریف به همراه تیم مذاکره کننده ایرانی بعد از ۱۷ روزه مذاکره فشرده، سه‌شنبه ۱۴ ژوئیه (۲۳ تیرماه) در وین پایتخت اتریش موفق به دستیابی به یک توافق جامع و نهایی با گروه_۱+۵، بر سر آینده برنامه هسته‌ای ایران شدند. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در یک نشست رسمی در مقابل رسانه‌ها در وین با خواندن بیانیه‌ای به زبان انگلیسی و فارسی اعلام کردند که توافق نهایی در برنامه هسته‌ای ایران به دست آمده است.[۱۱]
امضاکنندگان

چین
جمهوری خلق چین
وانگ ئی، وزیر امور خارجه چین

فرانسه
فرانسه
لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه

آلمان
آلمان
فرانک والتر اشتاین‌مایر, وزیر امور خارجه آلمان

اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا
فدریکا موگرینی، نماینده ارشد امور خارجه و سیاست‌ امنیتی اتحادیه اروپا

ایران
ایران
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران

روسیه
روسیه
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه

بریتانیا
بریتانیا
فیلیپ هموند، وزیر امور خارجه انگلیس

ایالات متحده آمریکا
ایالات متحده آمریکا
جان کری, وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا

 نظر دهید »

"توافق موقت ژنو"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ طبق ستون سوم پیمان نامه جهانی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای به منظور اطمینان قدرت‌های جهانی از عدم تولید و توسعه سلاح‌های هسته‌ای توسط ایران و اطمینان ایران از حق خود برای غنی‌سازی سوخت صلح‌آمیز هسته‌ای برای اهداف غیرنظامی در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) آغاز شد. در طول مذاکرات، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و دیگر سازمان‌ها تحریم‌هایی را علیه ایران تحمیل کردند، که رئیس‌جمهور حسن روحانی آن را با عنوان جنایت علیه بشریت عنوان کرد.[۵]

برای مدتی به نظر می‌رسید که مرزها و خطوط قرمز شفاف شده باشند. در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳ ایران روحانی انتخاب شد کسی که رسانه‌های غربی او را از نظر سیاسی میانه‌رو توصیف کرده‌اند.[۶]

پس از چندین دوره مذاکرات، در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ (۳ آذر ۱۳۹۲)، توافق موقت ژنو بر سر برنامه هسته‌ای ایران بین ایران و کشورهای ۵+۱ در ژنو سوئیس امضاء شد. همان‌طور که کشورها روی یک توافق بلند مدت کار می‌کردند، این موضوع با متوقف شدن بخش‌هایی از برنامه هسته‌ای ایران در عوض کاهش تحریم‌های اقتصادی علیه ایران همراه بود.[۷] تنظیم و پیاده‌سازی توافق از ۲۰ ژانویه ۲۰۱۴ شروع شد.[۸] بیشترین تمرکز مذاکرات محدودیت‌ها روی تأسیسات هسته‌ای کلیدی ایران بود: رآکتور آب سنگین IR-40 اراک و کارخانه تولید (که در دست ساخت بود، اما همان‌طور که ایران به عنوان بخشی از توافق موقت ژنو در نوامبر ۲۰۱۳ مبنی بر عدم سوخت گیری رآکتور موافقت کرد هرگز اجرایی نشد)، نیروگاه اتمی بوشهر، معدن اورانیوم ‏(en)‏ گچین، مرکز هسته‌ای فردو، کارخانه تبدیل اورانیوم اصفهان، کارخانه غنی‌سازی اورانیوم نطنز و مجتمع توسعه و تحقیقات نظامی پارچین.[۹]

این توافق پایانی بر ۱۲ سال مذاکرات ایران با قدرت‌های جهانی بر سر مسئله خطر تولید سلاح اتمی است. مذاکراتی که با مسئولیت حسن روحانی در مهر ۱۳۸۲ آغاز و در تیر ۱۳۹۴ با مسئولیت محمدجواد ظریف و در دولت روحانی با توافق جامع به پایان می‌رسد.[۱۰]

 

 نظر دهید »

"برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

وافق جامع و نهایی هسته‌ای وین با عنوان شناخته شده و رسمی برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام[۲] (به انگلیسی: Joint Comprehensive Plan of Action) در راستای توافق جامع بر سر برنامه هسته‌ای ایران و بدنبال تفاهم هسته‌ای لوزان، در سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، پادشاهی متحد بریتانیا، ایالات متحده امریکا و آلمان) منعقد شد.[۳]

مذاکرات رسمی برای طرح جامع اقدام مشترک دربارهٔ برنامه اتمی ایران با پذیرفتن توافق موقت ژنو بر روی برنامه هسته‌ای ایران در نوامبر ۲۰۱۳ شروع شد. به مدت ۲۰ ماه کشورها درگیر مذاکره بودند و در آوریل ۲۰۱۵ تفاهم هسته‌ای لوزان شکل گرفت.

تحت این توافق، ایران ذخایر اورانیم غنی شده متوسط خودش را پاکسازی خواهد کرد و ذخیره‌سازی اورانیوم با غنای کم را تا ۹۸ درصد قطع می‌کند، و تعداد سانتریفیوژها را حدود دوسوم و حداقل برای ۱۵ سال کاهش می‌دهد. برای ۱۵ سال بعد، ایران موافقت کرده است که اورانیوم را بیش از ۳٫۶۷درصد غنی‌سازی نکند یا هیچ تأسیسات غنی سازی اورانیوم جدید یا رآکتور آب‌سنگین جدیدی را نسازد. فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم به مدت ۱۰ سال به یک تک ساختمان که از سنتریفیوج‌های نسل اول استفاده می‌کند محدود خواهد بود. دیگر تأسیسات نیز طبق پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اجتناب از خطرهای تکثیر سلاح‌های اتمی تبدیل خواهند شد. برای نظارت و تأیید اجرای توافق نامه توسط ایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) به تمام تأسیسات اتمی ایران دسترسی منظم خواهد داشت. در نتیجه این توافقنامه که تاییدیه پایدار متعهدین آن را به همراه دارد، ایران از تحریم‌های شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده بیرون خواهد آمد.

این دور از مذاکرات برنامه هسته‌ای ایران و گروه ۵+۱ از ظهر روز شنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۱۵، در هتل کوبورگ در شهر وین اتریش با حضور جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و هیئت‌های کارشناسی دو طرف آغاز شد.[۴] ضرب الاجل تعیین‌شده برای این مذاکرات، روز سی‌ام ژوئن تعیین شده بود که سه‌بار به ترتیب تا سوم، دهم و سیزدهم ژوئیه تمدید گردید.

 نظر دهید »

"اوضاع سیاسی دمشق"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

كشور سوريه كه پس از وقوع انقلاب اسلامي ايران عليرغم برخوردهاي مداخله جويانه ديگر كشورهاي عربي در برخورد ايران با آمريكا و رژيم صهيونيستي روندي موافق با جمهوري اسلامي را در پيش گرفته بود، طي هفته‌هاي اخير درگير تحولاتي شده است كه گفته مي‌شود توطئه‌اي از سوي آل سعود و آمريكا و رژيم صهيونيستي است.
تحولاتي كه در سوريه در گرفته است، با تحليل‌هاي متفاوتي روبروست؛ اگرچه در بين اين تحليل‌ها نمي‌توان مطالبات مردم سوريه را امري واهي خواند و اعتراضات اخير را يكسره به پاي توطئه‌هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي ريخت اما بدون شك اين موضوع قابل انكار نيست كه به دليل مواضعي كه طي سال‌هاي اخير مقامات سوري در برخورد با رژيم صهيونيستي و ايالات متحده آمريكا – بر خلاف تمام كشورهاي ديگر عرب زبان – داشته‌اند بر تشديد اين تحولات تاثيرگذار بوده است.
در رويكردي كه آمريكا و رژيم صهيونيستي را در اتفاقات اخير سوريه دخيل مي‌داند معتقد است از آنجایی که آمریکا و رژيم صهيونيستي، پایگاه و موقعیت خود را در مصر از دست داده‌اند در تلاشند با توجه به موقعیت و جایگاه سوریه در جبهه مقاومت،اوضاع این کشور را ناآرام و به نوعی مسیر بازی را به نفع اسراییل در دست گیرند.
به عقيده كارشناسان بين‌المللي و منطقه‌اي با توجه به اینکه بنیان تحولات سوریه تفاوتی با تحولات مصر و بحرین و… ندارد، فقط در مورد سوریه باید به 2 نکته توجه داشت که این دو نکته ممکن است مسیر تحولات در سوریه را دچار دگرگونی‌هایي از نوعي ديگر کند.
در اين رابطه اختلافات فرقه‌ای اولين موضوعي است كه از بدو روی کار آمدن خاندان‌های علوی در سوریه میان آنان و اکثریت معترض سنی و جود داشته و همه تلاش‌های حکومت سوریه به ویژه تلاش‌های اسد پدر و پسر این مساله را به طور کامل زایل نکرده و حداکثر آن را به آتش زیر خاکستر تبدیل کرده بود. در شرایط فعلی امکان شعله ور شدن این تنازعات طائفی و فرقه‌ای با توجه به زمینه آماده منطقه بسیار محتمل است.
موضوع دوم اینکه سوریه بدون تردید در خط مقدم مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی قرار دارد، موضوعي كه طي سال‌هاي گذشته به واسطه حضور مصر در حمايت تمام قد از رژيم نامشروع صهيونيستي و امضاي قرارداد كمپ ديويد بين مبارك و سران صهيونيستي كه امنيت اين رژيم نامشروع را تامين مي‌كرده است،چندان مورد توجه قرار نگرفته بود؛ استعفاي مبارك از رياست جمهوري مصر و اعتراض مردم اين كشور به حمايت‌هاي بي دريغ وي از رژيم صهيونيستي نگراني‌هايي را بين مقامات آمريكايي و صهيونيستي ايجاد كرده است كه در تقابل با اين موضوع و با حمايت از اعتراضات مردم سوريه نشان از آن دارد كه آنها قصد دارند كمبودهاي جبهه مصر را در سوريه جبران كنند؛ مقایسه نوع پوشش رسانه‌ای تحولات سوریه در مقایسه با بحرین در رسانه‌های وابسته به رژيم صهيونيستي و حامیانش خود بيانگر اين حقيقت است.
سياست روز با تعدادي از تحليل‌گران مسائل سياسي منطقه درباره آينده سياسي كشور سوريه گفت‌وگو كرده است كه در ذيل مي‌آيد.

شرايط به نفع خاندان اسد به پيش مي‌رود
دكتر حسن لاسجردي استاد دانشگاه و تحليل‌گر مسائل سياسي در منطقه خاورميانه درباره آينده سياسي سوريه با توجه به تحولات در حال وقوع در اين كشور گفت: فكر مي‌كنم تحولات مجموعه كشورهاي عربي از جمله مصر و تونس و سوريه و عراق و لبنان و بحرين و … از دو رويكرد پيگيري مي‌شود.
وي افزود: رويكرد اول همان پيگيري مطالبات مردم از طريق مسالمت آميز است و رويكرد دوم مواجهه و چالش با حكومت‌هاست كه در نهايت منجر به سركوب و مهار مي‌شود.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه تحولات جهان عرب با اين رويكرد در حال پيشروي است، تصريح كرد: بايد منتظر به ثمر رسيدن اين رويكردها باشيم كه در حال حاضر تز سركوب بايد تاثيرات خود را نشان بدهد و اگر نتايج نامطلوب داشته باشد آنچه كه تاثيرگذار خواهد بود تبعات اين كار است.وي تاكيد كرد: اگر رويكرد اول مدنظر باشد دولت‌ها بر سر كار مي‌مانند و در عين حال به خواسته‌ها و مطالبات مردمي هم رسيدگي مي‌كنند.
لاسجردي ادامه داد: در سوريه علاوه بر مطالبات و واكنش حاكميت نقش نيروهاي بيروني را نيز داريم كه نگاه‌هاي غير تابع و نگاه مستقلانه سوريه بر تحولات بر خلاف ساير كشورهاي جهان عرب بر اين مورد بسيار تاثيرگذار بوده است.
وي توضيح داد: با توجه به نوع حكومت در سوريه و كاري كه حزب بعث در سوريه انجام داده و محبوبيت خاندان اسد در اين كشور و استفاده از فرصت‌ها؛ در مجموع شرايط به نفع خاندان اسد است.
اين تحليل‌گر مسائل سياسي خاورميانه با اشاره به اينكه اسد قول اصلاحات به مردم خود داده است، در پايان خاطرنشان كرد: اين قول به معناي پذيرش كاستي‌هايي است كه خود دولت هم آنها را قبول دارد،اگرچه از منظر داخلي تحولات آنچناني وجود ندارد و اتفاقا در سوريه نقش گروه‌هاي بيروني بسيار پررنگ است، چه گروه‌هاي منطقه‌اي مثل عربستان و سودان و چه گروه‌هاي بيرون منطقه‌اي مثل آمريكا و رژيم صهيونيستي قصد دارند اين جريان را بزرگ‌تر از آنچه هست نشان بدهند و تحولات را تند و برخوردها را غيرقانوني نشان بدهند تا فضا را براي ابقاي خاندان اسد ملتهب كنند.

مردم سوريه با دخالت بيگانگان در كشور خود مخالفند
دكتر سعدالله زارعي تحليل‌گر مسائل سياسي منطقه درباره آينده سياسي سوريه با توجه به اعتراضات مردمي و تحولات داخلي در اين كشور گفت: ترديدي نيست كه تحولات سوريه بر مبناي نارضايتي‌هايي است كه مردم اين كشور از ساختار سياسي كشور خود دارند.
وي افزود: در عين اينكه ترديدي نيست كه آمريكا و رژيم صهيونيستي از نظام سياسي سوريه راضي نيستند و آن را حلقه مياني و استراتژيك مقاومت مي‌بينند.زارعي با تصريح بر اينكه به اين دلايل در سوريه شاهد دو جريان هستيم، تاكيد كرد: يك جريان با مديريت آمريكا و رژيم صهيونيستي و براي تعميق شكاف‌هاي داخلي سوريه دنبال مي‌شود كه صدور قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل بخشي از آن بود.
وي توضيح داد: تلاش آمريكا براي تبديل بخش‌هايي از اين كشور به بن غازي بخش ديگري از اين تلاش‌ها بود كه از طريق تصويرسازي وضعيت معارضان قذافي در بن غازي و تشكيل دولت موقت تلاش كردند تا نظام سوريه را با بحران جدي روبرو كنند.
اين تحليل‌گر مسائل سياسي منطقه خاورميانه ادامه داد: ترديدي نيست بسياري از مردم در هفته‌هاي اخير شهرهاي سوريه كه معترض به رويكرد دولت بودند با آمريكا و رژيم صهيونيستي مخالف هستند و آنها را دشمنان خود و مخالف با استقلال و امنيت خود ارزيابي مي‌كنند.
وي تصريح كرد: نظام سياسي سوريه در حال حاضر در اين عرصه با دو روند درگير است روند خارجي و مداخله جو و روند داخلي.
زارعي در پايان افزود: بر اساس آنچه در متن سوريه وجود دارد و محدود بودن اعتراضات مردمي و عزم دولت اسد براي ايجاد تغييرات شرايط در سوريه به نظر مي‌آيد كه نظام سوريه و مردم از عقلانيت لازم براي اقدام توفان تحولات و اصلاح نظام سياسي و جلوگيري از مداخله‌هاي بيگانگان برخوردارند.

اسد در اداره امور توانمند است
دكتر احمد بخشايش اردستاني استاد دانشگاه و تحليل‌گر مسائل سياسي و بين‌المللي درباره آينده سياسي سوريه با توجه به تحولات در حال انجام در اين كشور گفت: سوريه از موقعيتي متفاوت از ساير كشورهاي عربي در حال تحول برخوردار است به دليل اينكه اين كشور در جبهه مقدم قرار دارد و همواره به رژيم صهيونيستي نوعي درگيري دارد.
وي افزود: مردم سوريه تا حدودي به صورت اكثريت نظام كشور خود را قبول دارند و به دليل اينكه با يك دشمن خارجي به نام رژيم صهيونيستي چالش و تنش دارند با حكومت خود موافق هستند.
اين تحليل‌گر مسائل سياسي و بين‌المللي با اشاره به اينكه دولت سوريه در شرايط فعلي با چند دسته از گروه‌هاي مخالف مواجه است، توضيح داد: اخيرا كه يكي از رهبران كشورهاي عربي با اسد تماس گرفته و عنوان كرده بود كه ما مشكلات شما را حل مي‌كنيم در مقابل شما حكومت ايران را محكوم كنيد و در مورد بحرين موضع آل خليفه را تاييد كنيد اسد اين موضوع را نپذيرفت.وي در پايان تصريح كرد: عدم پذيرش اين موضوع از سوي بشار اسد به معناي توانمندي وي در اداره امور و استقلال خواهي اوست كه در حقيقت مي‌تواند تا حدودي بيانگر آينده سياسي سوريه نيز باشد.

 نظر دهید »

"احزاب موجود در ایران"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

این فهرست احزاب سیاسی سرشناس در ایران یا اپوزیسیون ایران است.

محتویات

۱ احزاب اصلاح‌طلب
۱.۱ احزاب اصلی اصلاح‌طلب راست گرا
۱.۲ احزاب اصلی اصلاح‌طلب چپ گرا
۲ احزاب رسمی
۲.۱ احزاب اصولگرا
۲.۲ احزاب نزدیک به اصلاح‌طلبان میانه‌رو و اعتدالگرایان
۲.۳ تشکلهای دانشجویی
۳ حزب‌ها و جمعیتهای حقوق بشر و محیط زیست
۴ احزاب غیررسمی یا اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی
۴.۱ طیف تشکل‌های انسان مدار
۴.۲ طیف احزاب ملی‌گرا-جمهوری‌خواه
۴.۳ پادشاهی - سلطنت طلب
۴.۴ طیف احزاب چپ (کمونیست، مارکسیست-لنینیست، مائوئیست)
۴.۵ طیف اسلام‌گرای سکولار (سوسیال اسلامی - لیبرال اسلامی)[نیازمند منبع]
۴.۶ احزاب و سازمان‌های منطقه‌ای
۵ حزب‌ها و گروه‌های منحل و تاریخی
۵.۱ دوران مشروطه
۵.۲ دوران پهلوی
۵.۳ پس از انقلاب ۱۳۵۷
۶ جستارهای وابسته
۷ منابع
۸ پیوند به بیرون

احزاب اصلاح‌طلب

احزاب اصلاح‌طلبان ایران (یا اپوزیسیون حکومتی) شامل دو جریان اصلی اصلاح طلب یعنی، احزاب اصلاح‌طلب راست گرا و احزاب اصلاح‌طلب چپ گرا می‌باشد.[۱][۲][۳]
احزاب اصلی اصلاح‌طلب راست گرا

حزب کارگزاران سازندگی
حزب جامعه مدنی همدان

احزاب اصلی اصلاح‌طلب چپ گرا

حزب اعتماد ملی
مجمع روحانیون مبارز
مجمع نیروهای خط امام
حزب اسلامی کار
مجمع اسلامی بانوان
حزب مردم‌سالاری
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
جبهه مشارکت ایران اسلامی
سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی
حزب اراده ملت ایران (حاما)
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
حزب ندای ایرانیان

احزاب رسمی

در دوره‌های مختلف سیاسی ایران از این احزاب تحت عناوین «محافظه کار، بنیادگرا، اسلام گرای سنتی» نیز یاد شده است.
احزاب اصولگرا

احزاب اصولگرایان ایران:

حزب نواندیشان ایران اسلامی
حزب مؤتلفه اسلامی
جامعهٔ روحانیت مبارز
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی
جامعه اسلامی مهندسین
انصار حزب‌الله
ائتلاف آبادگران ایران اسلامی
جبهه پایداری انقلاب اسلامی
جبهه ایستادگی ایران اسلامی

احزاب نزدیک به اصلاح‌طلبان میانه‌رو و اعتدالگرایان

اعتدال‌گرایان ایران
حزب اعتدال و توسعه
حزب اسلامی رفاه کارگران
جماعت دعوت و اصلاح ایران (مرتبط با اخوان المسلمین)

تشکلهای دانشجویی

جامعه اسلامی دانشجویان
دفتر تحکیم وحدت
جنبش عدالتخواه دانشجویی
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل
بسیج دانشجویی
دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال ایران
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی

حزب‌ها و جمعیتهای حقوق بشر و محیط زیست

شورای ملی صلح
کانون مدافعان حقوق بشر
کمپین یک میلیون امضاء
کمپین قانون بی‌سنگسار
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کمیته گزارشگران حقوق بشر
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
سازمان دگرباشان جنسی ایرانی
انجمن زنان تارا
کمپین بین‌المللی دفاع از حقوق زنان در ایران
ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات
رفتگران طبیعت ایران
کانون انسان پاک، زمین پاک
دیده‌بان حقوق حیوانات

احزاب غیررسمی یا اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی
طیف تشکل‌های انسان مدار

حزب ایران آباد

طیف احزاب ملی‌گرا-جمهوری‌خواه

حزب ملت ایران
جبهه ملی ایران
سازمان سوسیالیست‌های ایران
حزب مردم ایران
حزب ایران

پادشاهی - سلطنت طلب

حزب مشروطهٔ ایران
شورای ملی ایران
نهضت مقاومت ملی
حزب پان ایرانیست

طیف احزاب چپ (کمونیست، مارکسیست-لنینیست، مائوئیست)

حزب تودهٔ ایران
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان انقلابی کارگران ایران (راه کارگر)
سازمان اتحاد فداییان کمونیست
فرقه دموکرات آذربایجان
سازمان اتحاد فداییان خلق ایران
حزب رنجبران ایران
حزب کمونیست ایران
حزب کار ایران (طوفان)
سازمان فدائیان (اقلیت)
اتحادیه کمونیست‌های ایران
حزب کمونیست کارگری ایران
سازمان انقلابیون کمونیست (م-ل)
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست
چریک‌های فدایی خلق ایران (جریان اشرف دهقانی)
حزب کمونیست ایران (مارکسیست-لنینیست-مائوئیست)
جنبش چپ دانشجویی آزادی خواه و برابری طلب ایران

طیف اسلام‌گرای سکولار (سوسیال اسلامی - لیبرال اسلامی)[نیازمند منبع]

نهضت آزادی ایران
شورای فعالان ملی-مذهبی
حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
جنبش مسلمانان مبارز
جاما
سازمان مجاهدین خلق ایران

احزاب و سازمان‌های منطقه‌ای

حزب دموکرات کردستان ایران
حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)
حزب دمکرات کردستان
سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران (کومه‌له)
سازمان خبات کردستان ایران
جندالله

حزب‌ها و گروه‌های منحل و تاریخی
دوران مشروطه

حزب اعتدالیون (میانه‌روها)
حزب دموکرات (عامیون)
حزب سوسیال دموکرات (اجتماعیون عامیون)[۴]
حزب اتفاق[۵]
حزب ترقی[۶]

دوران پهلوی

حزب کمونیست ایران (دهه ۱۳۰۰)
حزب سوسیالیست (ایران)
حزب تجدد
حزب اصلاح‌طلبان[۷]
حزب دموکرات ایران
حزب اراده ملی
حزب سومکا (حزب نازی ایران)
حزب ملّیون
حزب مردم
حزب مردم ایران
حزب زحمتکشان ملت ایران
حزب ایران نوین
حزب رستاخیز

پس از انقلاب ۱۳۵۷

حزب جمهوری خلق مسلمان
حزب جمهوری اسلامی
جبهه دموکراتیک ملی ایران

جستارهای وابسته

حزب
احزاب قانونی
احزاب غیرقانونی
احزاب دولتی

منابع

اطلاعاتی دربارهٔ احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز- عباس شاملو-نشر وزرا- ویرایش دوم-۱۳۸۷
احزاب و گروه‌های سیاسی ایران- دانشکده و پژوهشکده اطلاعات و امین -رضا عاصف -۱۳۸۷
احزاب دولتی -مرکز اسناد انقلاب اسلامی -اصغر صارمی شهاب-۱۳۷۸
ملک الشعرابهار. تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران. چاپ چهارم. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱. ۸.
ملک الشعرابهار. تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران. چاپ چهارم. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱. ۹.
ملک الشعرابهار. تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران. چاپ چهارم. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱. ۹.

یرواند آبراهامیان. ایران بین دو انقلاب. چاپ دوم. تهران: مرکز، ۱۳۷۸. ۱۰۹.

آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب: از مشروطه تا انقلاب اسلامی. ترجمهٔ کاظم فیروزمند، حسن شمس آوری، محسن مدیر شانه‌چی. چاپ دوم. نشر مرکز، ۱۳۷۸. ص. ۱۰۷ تا ۱۱۵.

 نظر دهید »

"متن "قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

فصل اول - اصول کلی
اصل اول - حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران ،براساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل قرآن ، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیت الله العظمی امام خمینی ، در همه پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادی الاول سال یک هزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت 2/98% کلیه کسانی که حق رأی داشتند به آن رأی مثبت داد.
اصل دوم - جمهوری اسلامی ، نظامی است برپایه ایمان به :
1. خدای یکتا (لااله الاالله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
2. وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین .
3. معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا.
4. عدل خدا در خلقت و تشریع .
5. امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام .
6. کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسوولیت او دربرابر خدا که از راه :
الف - اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط براساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین .
ب - استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها.
ج - نفی هرگونه ستمگری و ستمکشی و سلطه گری و سلطه پذیری ،قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و
اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می کند.
اصل سوم - دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم ، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد :
1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان وتقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی .
2. بالابردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر.
3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه ، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی .
4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی ، فنی ، فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان .
5. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب .
6. محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی .
7. تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون .
8. مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خویش .
9. رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه ، در تمام زمینه های مادی و معنوی .
10. ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضرور.
11. تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
12. پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه .
13. تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امورنظامی و مانند اینها.
14. تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون .
15. توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم .
16. تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان .
اصل چهارم - کلیه قوانین و مقررات مدنی ، جزائی ، مالی ، اقتصادی ،اداری ، فرهنگی ، نظامی ، سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر برعهده فقهای شورای نگهبان است .
اصل پنجم - در زمان غیبت حضرت ولی عصر «عجل الله تعالی فرجه » در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت برعهده فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان ، شجاع ، مدیر و مدبر است که طبق اصل یک صد و هفتم عهده دار آن می گردد.
اصل ششم - در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات : انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، اعضای شوراها و نظایر این ها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می گردد.
اصل هفتم - طبق دستور قرآن کریم : «و امرهم شوری بینهم» و «شاورهم فی الامر» شوراها : مجلس شورای اسلامی ، شورای استان ، شهرستان ، شهر، محل ، بخش ، روستا و نظایر این ها از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشورند.
موارد، طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را این قانون و قوانین ناشی از آن معین می کند.
اصل هشتم - در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت . شرایط وحدود و کیفیت آن را قانون معین می کند. « و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر».
اصل نهم - در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت وتمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است . هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، نظامی وتمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات ، سلب کند.
اصل دهم - از آن جا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است ، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
اصل یازدهم - به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
اصل دوازدهم - دین رسمی ایران ، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییراست و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی ، شافعی ، مالکی ، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی ، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه
(ازدواج ، طلاق ، ارث و وصیت ) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقه ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها برطبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب .
اصل سیزدهم - ایرانیان زرتشتی ، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی برطبق آیین خود عمل می کنند.
اصل چهاردهم - به حکم آیه شریه «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطینَ» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند، این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که برضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.

فصل دوم ‌- زبان‌، خط‌، تاریخ وپرچم رسمی کشور
اصل پانزدهم - زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است‌. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان وخط باشد ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات ورسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس‌، در کنار زبان ‌فارسی آزاد است‌.
اصل شانزدهم - از آن جا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی ‌است و ادبیات فارسی کاملاً با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاس ها و در همه رشته‌ها تدریس شود.
اصل هفدهم - مبدأ تاریخ رسمی کشور، هجرت پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله وسلم‌) است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هردو معتبر است اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است‌. تعطیل رسمی هفتگی روز جمعه است‌.
اصل هجدهم - پرچم رسمی ایران به رنگ های سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار «الله اکبر» است‌.

فصل سوم - حقوق ملت
اصل نوزدهم - مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان و مانند این ها سبب امتیاز نخواهد بود.
اصل بیستم - همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
اصل بیست و یکم - دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد :
1. ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او.
2. حمایت مادران ، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند،و حمایت از کودکان بی سرپرست .
3. ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده .
4. ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست .
5. اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی .
اصل بیست و دوم - حیثیت ، جان ، مال ، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل بیست و سوم - تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس رانمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
اصل بیست و چهارم - نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می کند.
اصل بیست و پنجم - بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی ، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس ، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون .
اصل بیست و ششم - احزاب ، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی وانجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند ، مشروط به این که اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی واساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
اصل بیست و هفتم - تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح ، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است .
اصل بیست و هشتم - هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند.
دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.
اصل بیست و نهم - برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی ، بیکاری ، پیری ، از کارافتادگی ، بی سرپرستی ، در راه ماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی .
دولت مکلّف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.
اصل سی ام - دولت موظف است وسایل آموزش و پروش رایگان رابرای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم ازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
اصل سی و یکم - داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است ، دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بخصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
اصل سی و دوم - هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند. در صورت بازداشت ، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثرظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاکمه ، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.
اصل سی و سوم - هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت ، مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد.
اصل سی و چهارم - دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه های صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاه ها را در دسترس داشته باشند و هیچ کس را نمی توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
اصل سی و پنجم - در همه دادگاه ها طرفین دعوا حق دارند برای خودوکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
اصل سی و ششم - حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.
اصل سی و هفتم - اصل ، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود ، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
اصل سی و هشتم - هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است ، اجبار شخص به شهادت ، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است .متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.
اصل سی و نهم - هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت ، زندانی یا تبعیدشده به هر صورت که باشدممنوع و موجب مجازات است .
اصل چهلم - هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.
اصل چهل و یکم - تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است ودولت نمی تواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری دراید.
اصل چهل و دوم - اتباع خارجه می توانند در حدود قوانین به تابعیت ایران درایند و سلب تابعیت این گونه اشخاص در صورتی ممکن است که دولت دیگری تابعیت آنها را بپذیرد یا خود آنها درخواست کنند.

فصل چهارم ‌- اقتصاد و امورمالی‌
اصل چهل و سوم - برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه‌کن ‌کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، باحفظ آزادگی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران براساس ضوابط زیراستوار می‌شود :
1. تأمین نیازهای اساسی ‌: مسکن‌، خوراک‌، پوشاک‌، بهداشت‌،درمان‌، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده‌برای همه‌.
2. تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به‌ اشتغال کامل و قراردادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به‌ کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی‌، از راه وام بدون بهره ‌یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد وگروه های خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای ‌بزرگ مطلق درآورد. این اقدام باید با رعایت ضرورت های حاکم بر برنامه‌ریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد صورت‌ گیرد.
3. تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعات کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی‌، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی‌، سیاسی و اجتماعی و شرکت ‌فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد.
4. رعایت آزادی انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به کاری معین وجلوگیری از بهره‌کشی از کار دیگری‌.
5. منع اضرار به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات‌ باطل و حرام‌.
6. منع اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد، اعم ازمصرف‌، سرمایه‌گذاری‌، تولید، توزیع و خدمات‌.
7. استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای‌ توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور.
8. جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور.
9. تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزی‌، دامی و صنعتی که نیازهای‌ عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند.
اصل چهل و چهارم - نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران برپایه سه‌بخش دولتی‌، تعاونی و خصوصی با برنامه‌ریزی منظم و صحیح‌استوار است‌.
بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ‌، صنایع مادر، بازرگانی ‌خارجی‌، معادن بزرگ‌، بانکداری‌، بیمه‌، تأمین نیرو، سدها وشبکه‌های بزرگ آب رسانی‌، رادیو و تلویزیون‌، پست و تلگراف وتلفن‌، هواپیمایی‌، کشتی رانی‌، راه و راه‌آهن و مانند این ها است که به‌صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است‌.
بخش تعاونی شامل شرکت ها و مؤسسات تعاونی تولید و توزیع ‌است که در شهر و روستا برطبق ضوابط اسلامی تشکیل می‌شود.
بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی‌، دامداری‌، صنعت‌،تجارت و خدمات می‌شود که مکمل فعالیت های اقتصادی دولتی و تعاونی است‌.
مالکیت در این سه بخش تا جایی که با اصول دیگر این فصل مطابق ‌باشد و از محدوده قوانین اسلام خارج نشود و موجب رشد وتوسعه اقتصادی کشور گردد و مایه زیان جامعه نشود مورد حمایت‌ قانون جمهوری اسلامی است‌.
تفصیل ضوابط و قلمرو و شرایط هر سه بخش را قانون معین ‌می‌کند.
اصل چهل و پنجم - انفال و ثروت های عمومی از قبیل زمین های موات یارهاشده‌، معادن‌، دریاها، دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و سایر آب های‌ عمومی‌، کوه ها، دره‌ها، جنگل ها، نیزارها، بیشه‌های طبیعی‌، مراتعی ‌که حریم نیست‌، ارث بدون وارث و اموال مجهول‌المالک و اموال ‌عمومی که از غاصبین مسترد می‌شود، در اختیار حکومت اسلامی ‌است تا برطبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید، تفصیل و ترتیب استفاده از هر یک را قانون معین می‌کند.
اصل چهل و ششم - هر کس مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش ‌است و هیچ‌ کس نمی‌تواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند.
اصل چهل و هفتم - مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم ‌است‌. ضوابط آن را قانون معین می‌کند.
اصل چهل و هشتم - در بهره‌ برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان ها و توزیع فعالیت های اقتصادی میان‌ استان ها و مناطق مختلف کشور، باید تبعیض در کار نباشد. به طوری‌ که هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات‌ لازم در دسترس داشته باشد.
اصل چهل و نهم - دولت موظف است ثروت های ناشی از ربا، غصب ‌، رشوه ‌، اختلاس‌، سرقت‌، قمار، سوء استفاده از موقوفات‌، سوء استفاده از مقاطعه‌کاری ها و معاملات دولتی‌، فروش زمین های ‌موات و مباحات اصلی‌، دایرکردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت ‌معلوم ‌نبودن او به بیت‌المال بدهد این حکم باید با رسیدگی و تحقیق ‌و ثبوت شرعی به وسیله دولت اجرا شود.
اصل پنجاهم - در جمهوری اسلامی‌، حفاظت محیط زیست که نسل ‌امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته ‌باشند، وظیفه عمومی تلقی می‌گردد. از این رو فعالیت های اقتصادی وغیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن‌ ملازمه پیدا کند، ممنوع است‌.
اصل پنجاه و یکم ـ هیچ نوع مالیات وضع نمی‌شود مگر به موجب ‌قانون‌. موارد معافیت و بخشودگی و تخفیف مالیاتی به موجب ‌قانون مشخص می‌شود.
اصل پنجاه و دوم - بودجه سالانه کل‌ کشور به ترتیبی که در قانون مقرر می‌شود ازطرف دولت تهیه و برای رسیدگی و تصویب به مجلس ‌شورای اسلامی تسلیم می‌گردد. هرگونه تغییر در ارقام بودجه نیز تابع ‌مراتب مقرر در قانون خواهد بود.
اصل پنجاه و سوم - کلیه دریافت های دولت در حساب های خزانه‌داری ‌کل متمرکز می‌شود و همه پرداخت ها در حدود اعتبارات مصوب به‌ موجب قانون انجام می‌گیرد.
اصل پنجاه و چهارم - دیوان محاسبات کشور مستقیماً زیر نظرمجلس شورای اسلامی می‌باشد. سازمان و اداره امور آن در تهران و مراکز استان ها به موجب قانون تعیین خواهد شد.
اصل پنجاه و پنجم - دیوان محاسبات به کلیه حساب های وزارتخانه‌ها، مؤسسات‌، شرکت های دولتی و سایر دستگاه هایی که به نحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده می‌کنند به ترتیبی که قانون مقرر می‌دارد رسیدگی یا حسابرسی می‌نماید که هیچ هزینه‌ای ازاعتبارات مصوب تجاوز نکرده و هر وجهی در محل خود به مصرف‌ رسیده باشد. دیوان محاسبات‌، حساب ها و اسناد و مدارک مربوطه را برابر قانون جمع‌آوری و گزارش تفریغ بودجه هر سال را به انضمام‌ نظرات خود به مجلس شورای اسلامی تسلیم می‌نماید. این گزارش ‌باید در دسترس عموم گذاشته شود.

فصل پنجم - حق حاکمیت ملّت و قوای ناشی از آن
اصل پنجاه و ششم - حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او ، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است . هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا درخدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.
اصل پنجاه و هفتم - قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از:قوه مقننه ، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر وامامت امت برطبق اصول آینده این قانون اعمال می گردند. این قوامستقل از یکدیگرند.
اصل پنجاه و هشتم - اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است که از نمایندگان منتخب مردم تشکیل می شود ومصوبات آن پس از طی مراحلی که در اصول بعد می آید برای اجرا به قوه مجریه و قضائیه ابلاغ می گردد.
اصل پنجاه و نهم - در مسائل بسیار مهم اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
اصل شصتم - اعمال قوه مجریه جز در اموری که در این قانون مستقیماً برعهده رهبری گذارده شده ، از طریق رئیس جمهور و وزرااست .
اصل شصت و یکم - اعمال قوه قضائیه به وسیله دادگاه های دادگستری است که باید طبق موازین اسلامی تشکیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد.

فصل ششم - قوه مقننه
مبحث اول - مجلس شورای اسلامی
اصل شصت و دوم - مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب می شوند تشکیل می گردد.
شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و کیفیت انتخابات را قانون معین خواهد کرد.
اصل شصت و سوم - دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی چهارسال است . انتخابات هر دوره باید پیش از پایان دوره قبل برگزارشود به طوری که کشور در هیچ زمان بدون مجلس نباشد.
اصل شصت و چهارم - عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همه پرسی سال یک هزار وسیصد و شصت و هشت هجری شمسی پس از هر ده سال ، با در نظرگرفتن عوامل انسانی ، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها حداکثربیست نفر نماینده می تواند اضافه شود.
زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری وکلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هرکدام یک نماینده انتخاب می کنند.
محدوده حوزه های انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین می کند.
اصل شصت و پنجم - پس از برگزاری انتخابات ، جلسات مجلس شورای اسلامی با حضور دو سوم مجموع نمایندگان رسمیت می یابد و تصویب طرح ها و لوایح طبق آیین نامه مصوب داخلی انجام می گیرد مگر در مواردی که در قانون اساسی نصاب خاصی تعیین شده باشد.
برای تصویب آیین نامه داخلی موافقت دوسوم حاضران لازم است .
اصل شصت و ششم - ترتیب انتخاب رئیس و هیأت رئیسه مجلس وتعداد کمیسیون ها و دوره تصدی آنها و امور مربوط به مذاکرات وانتظامات مجلس به وسیله آیین نامه داخلی مجلس معین می گردد.
اصل شصت و هفتم - نمایندگان باید در نخستین جلسه مجلس به ترتیب زیر سوگند یاد کنند و متن قسم نامه را امضا نمایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
(من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد می کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می نمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم ،ودیعه ای را که ملت به ما سپرده به عنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت ، امانت و تقوا رارعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمات به مردم پایبند باشم ، از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته ها و نوشته ها و اظهارنظرها، استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مدنظرداشته باشم .)
نمایندگان اقلیت های دینی این سوگند را با ذکر کتاب آسمانی خود یاد خواهند کرد.
نمایندگانی که در جلسه نخست شرکت ندارند باید در اولین جلسه ای که حضور پیدا می کنند مراسم سوگند را به جای آورند.
اصل شصت و هشتم - در زمان جنگ و اشغال نظامی کشور به پیشنهاد رئیس جمهور و تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان و تأیید شورای نگهبان انتخابات نقاط اشغال شده یا تمامی مملکت برای مدت معینی متوقف می شود و در صورت عدم تشکیل مجلس جدید ، مجلس سابق همچنان به کار خود ادامه خواهد داد.
اصل شصت و نهم - مذاکرات مجلس شورای اسلامی باید علنی باشد و گزارش کامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمی برای اطلاع عموم منتشر شود. در شرایط اضطراری ، در صورتی که رعایت امنیت کشور ایجاب کند، به تقاضای رئیس جمهور یا یکی از وزرا یا ده نفراز نمایندگان ، جلسه غیرعلنی تشکیل می شود. مصوبات جلسه غیرعلنی در صورتی معتبر است که با حضور شورای نگهبان به تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان برسد. گزارش و مصوبات این جلسات باید پس از برطرف شدن شرایط اضطراری برای اطلاع عموم منتشر گردد.
اصل هفتادم - رئیس جمهور و معاونان او و وزیران به اجتماع یا به انفراد، حق شرکت در جلسات علنی مجلس را دارند و می توانند مشاوران خود را همراه داشته باشند و در صورتی که نمایندگان لازم بدانند، وزرا مکلف به حضورند و هرگاه تقاضا کنند مطالبشان استماع می شود.

اصل هفتاد و یکم - مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی می تواند قانون وضع کند.
اصل هفتاد و دوم - مجلس شورای اسلامی نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. تشخیص این امر به ترتیبی که در اصل نود و ششم آمده برعهده شورای نگهبان است .
اصل هفتاد و سوم - شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است ، مفاد این اصل مانع از تفسیری که دادرسان ، درمقام تمیز حق ، از قوانین می کنند نیست .
اصل هفتاد و چهارم - لوایح قانونی پس از تصویب هیأت وزیران به مجلس تقدیم می شود و طرح های قانونی به پیشنهاد حداقل پانزده نفر از نمایندگان ، در مجلس شورای اسلامی قابل طرح است .
اصل هفتاد و پنجم - طرح های قانونی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان درخصوص لوایح قانونی عنوان می کنند و به تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه های عمومی می انجامد، در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تامین هزینه جدید نیز معلوم شده باشد.
اصل هفتاد و ششم - مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص درتمام امور کشور را دارد.
اصل هفتاد و هفتم - عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
اصل هفتاد و هشتم - هرگونه تغییر در خطوط مرزی ممنوع است مگراصلاحات جزئی با رعایت مصالح کشور به شرط این که یک طرفه نباشد و به استقلال و تمامیت ارضی کشور لطمه نزند و به تصویب چهار پنجم مجموع نمایندگان مجلس شورای اسلامی برسد.
اصل هفتاد و نهم - برقراری حکومت نظامی ممنوع است . در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن ، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتاً محدودیت های ضروری را برقرار نماید، ولی مدت آن به هر حال نمی تواند بیش از سی روز باشد و درصورتی که ضرورت همچنان باقی باشد دولت موظف است مجددا از مجلس کسب مجوز کند.
اصل هشتادم - گرفتن و دادن وام یا کمک های بدون عوض داخلی وخارجی از طرف دولت باید با تصویب مجلس شورای اسلامی باشد.
اصل هشتاد و یکم - دادن امتیاز تشکیل شرکت ها و مؤسسات در ا مور تجارتی و صنعتی و کشاورزی و معادن و خدمات به خارجیان مطلقاً ممنوع است .
اصل هشتاد و دوم - استخدام کارشناسان خارجی از طرف دولت ممنوع است مگر در موارد ضرورت با تصویب مجلس شورای اسلامی .
اصل هشتاد و سوم - بناها و اموال دولتی که از نفایس ملی باشد قابل انتقال به غیر نیست مگر با تصویب مجلس شورای اسلامی ، آن هم در صورتی که از نفایس منحصر به فرد نباشد.
اصل هشتاد و چهارم - هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است وحق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.
اصل هشتاد و پنجم - سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست . مجلس نمی تواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیأتی واگذار کند ولی در موارد ضروری می تواند اختیاروضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیون های داخلی خود تفویض کند، در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین می نماید به صورت آزمایشی اجرا می شود و تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود.
همچنین ، مجلس شورای اسلامی می تواند تصویب دائمی اساسنامه سازمان ها، شرکت ها، مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیون های ذیربط واگذار کند و یا اجازه تصویب آنها را به دولت بدهد، در این صورت مصوبات دولت نباید با اصول و احکام مذهب رسمی کشور و یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد، تشخیص این امر به ترتیب مذکور دراصل نود و ششم با شورای نگهبان است . علاوه بر این مصوبات دولت نباید مخالف قوانین و مقررات عمومی کشور باشد و به منظور بررسی و اعلام عدم مغایرت آنها با قوانین مزبور باید ضمن ابلاغ برای اجرا به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی برسد.
اصل هشتاد و ششم - نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی و اظهارنظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمی توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده اند تعقیب یا توقیف کرد.
اصل هشتاد و هفتم - رئیس جمهور برای هیأت وزیران پس از تشکیل و پیش از هر اقدام دیگر باید از مجلس رأی اعتماد بگیرد. در دوران تصدی نیز در مورد مسائل مهم و مورد اختلاف می تواند از مجلس برای هیأت وزیران تقاضای رأی اعتماد کند.
اصل هشتاد و هشتم - در هر مورد که حداقل یک چهارم کل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رئیس جمهور و یا هر یک ازنمایندگان از وزیر مسئول درباره یکی از وظایف آنان سؤال کنند، رئیس جمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضرشود و به سؤال جواب دهد و این جواب نباید در مورد رئیس جمهور بیش ازیک ماه و در مورد وزیر بیش از ده روز به تأخیرافتد مگر با عذرموجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی .
اصل هشتاد و نهم - 1. نمایندگان مجلس شورای اسلامی می توانند در مواردی که لازم می دانند هیأت وزیران یا هر یک از وزرا را استیضاح کنند ، استیضاح وقتی قابل طرح در مجلس است که با امضای حداقل ده نفر از نمایندگان به مجلس تقدیم شود.
هیأت وزیران یا وزیر مورد استیضاح باید ظرف مدت ده روز پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و به آن پاسخ گوید و از مجلس رای اعتماد بخواهد. در صورت عدم حضور هیأت وزیران یا وزیر برای پاسخ ، نمایندگان مزبور درباره استیضاح خود توضیحات لازم را می دهند و در صورتی که مجلس مقتضی بداند اعلام رأی عدم اعتماد خواهد کرد.
اگر مجلس رای اعتماد نداد هیأت وزیران یا وزیر مورد استیضاح عزل می شود. در هر دو صورت وزرای مورد استیضاح نمی توانند درهیأت وزیرانی که بلافاصله بعد از آن تشکیل می شود عضویت پیداکنند.
2. در صورتی که حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رئیس جمهور را در مقام اجرای وظایف مدیریت قوه مجریه و اداره امور اجرایی کشور مورد استیضاح قرار دهند، رئیس جمهور باید ظرف مدت یک ماه پس از طرح آن در مجلس حاضرشود و در خصوص مسائل مطرح شده توضیحات کافی بدهد. درصورتی که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رئیس جمهور، اکثریت دوسوم کل نمایندگان به عدم کفایت رئیس جمهوررای دادند، مراتب جهت اجرای بند 10 اصل یک صد و دهم به اطلاع مقام رهبری می رسد.
اصل نودم - هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضائیه داشته باشد، می تواند شکایت خود را کتباً به مجلس شورای اسلامی عرضه کند. مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی دهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه و یاقوه قضائیه مربوط است ، رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و درمدت متناسب نتیجه را اعلام نماید و در موردی که مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه برساند.
اصل نود و یکم - به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی ازنظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها ، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل می شود :
1. شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز، انتخاب این عده با مقام رهبری است .
2. شش نفر حقوقدان ، در رشته های مختلف حقوقی ، از میان حقوقدانان مسلمانی که به وسیله رئیس قوه قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرفی می شوند و با رأی مجلس انتخاب می گردند.
اصل نود و دوم - اعضای شورای نگهبان برای مدت شش سال انتخاب می شوند ولی در نخستین دوره پس از گذشتن سه سال ، نیمی از اعضای هر گروه به قید قرعه تغییر می یابند و اعضای تازه ای به جای آنها انتخاب می شوند.
اصل نود و سوم - مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد مگر در مورد تصویب اعتبارنامه نمایندگان وانتخاب شش نفر حقوقدان اعضای شورای نگهبان .
اصل نود و چهارم - کلیه مصوبات مجلس شورای اسلامی باید به شورای نگهبان فرستاده شود. شورای نگهبان موظف است آن را حداکثر ظرف ده روز از تاریخ وصول از نظر انطباق بر موازین اسلام و قانون اساسی مورد بررسی قرار دهد و چنانچه آن را مغایر ببیند برای تجدیدنظر به مجلس بازگرداند. در غیر این صورت مصوبه قابل اجرا است .
اصل نود و پنجم - در مواردی که شورای نگهبان مدت ده روز را برای رسیدگی و اظهارنظر نهایی کافی نداند، می تواند از مجلس شورای اسلامی حداکثر برای ده روز دیگر با ذکر دلیل خواستار تمدید وقت شود.
اصل نود و ششم - تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت فقهای شورای نگهبان و تشخیص عدم تعارض آنها با قانون اساسی بر عهده اکثریت همه اعضای شورای نگهبان است .
اصل نود و هفتم - اعضای شورای نگهبان به منظور تسریع در کار می توانند هنگام مذاکره درباره لایحه یا طرح قانونی در مجلس حاضر شوند و مذاکرات را استماع کنند. اما وقتی طرح یا لایحه ای فوری در دستور کار مجلس قرار گیرد، اعضای شورای نگهبان باید درمجلس حاضر شوند و نظر خود را اظهار نمایند.
اصل نود و هشتم - تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام می شود.
اصل نود و نهم - شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری ، ریاست جمهوری ، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همه پرسی را برعهده دارد.

فصل هفتم - شوراها
اصل یکصدم - برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی ، اقتصادی ، عمرانی ، بهداشتی ، فرهنگی ، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم باتوجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا،بخش ، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده ،بخش ، شهر، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن رامردم همان محل انتخاب می کنند.
شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف واختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد، قانون معین می کند.
اصل یکصد و یکم - به منظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیه برنامه های عمرانی و رفاهی استانها و نظارت بر اجرای هماهنگ آنها ، شورای عالی استان ها مرکب از نمایندگان شوراهای استان ها تشکیل می شود.
نحوه تشکیل و وظایف این شورا را قانون معین می کند.
اصل یکصد و دوم - شورای عالی استان ها حق دارد در حدود وظایف خود طرح هایی تهیه و مستقیماً یا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کند.این طرح ها باید در مجلس مورد بررسی قرار گیرد.
اصل یکصد و سوم - استانداران ، فرمانداران ، بخشداران و سایر مقامات کشوری که از طرف دولت تعیین می شوند در حدود اختیارات شوراها ملزم به رعایت تصمیمات آنها هستند.
اصل یکصد و چهارم - به منظور تأمین قسط اسلامی و همکاری درتهیه برنامه ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور در واحدهای تولیدی ، صنعتی وکشاورزی ، شوراهایی مرکب از نمایندگان کارگران و دهقانان و دیگر کارکنان و مدیران و در واحدهای آموزشی ، اداری ،خدماتی و مانند این ها شوراهایی مرکب از نمایندگان اعضای این واحدها تشکیل می شود.
چگونگی تشکیل این شوراها و حدود وظایف و اختیارات آنها را قانون معین می کند.
اصل یکصد و پنجم- تصمیمات شوراها نباید مخالف موازین اسلام وقوانین کشور باشد.
اصل یکصد و ششم - انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظایف قانونی ممکن نیست ، مرجع تشخیص انحراف و ترتیب انحلال شوراها و طرز تشکیل مجدد آنها را قانون معین می کند.
شورا در صورت اعتراض به انحلال حق دارد به دادگاه صالح شکایت کند و دادگاه موظف است خارج از نوبت به آن رسیدگی کند.

فصل هشتم - رهبر یا شورای رهبری
اصل یکصد و هفتم - پس از مرجع عالیقدر تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی امام خمینی «قدس سره الشریف » که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند ، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است . خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می کنند، هرگاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی واجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یک صد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می کنند و در غیراین صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می نمایند. رهبر منتخب خبرگان ، ولایت امر و همه مسوولیتهای ناشی از آن را برعهده خواهد داشت .
رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است .
اصل یکصد و هشتم - قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان ، کیفیت انتخاب آنها و آیین نامه داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به وسیله فقهای اولین شورای نگهبان تهیه و با اکثریت آرای آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد. از آن پس هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان ، در صلاحیت خود آنان است .
اصل یکصد و نهم - شرایط و صفات رهبر :
1. صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه .
2. عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام .
3. بینش صحیح سیاسی و اجتماعی ، تدبیر، شجاعت ، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری .
در صورت تعدد واجدین شرایط فوق ، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی تر باشد مقدم است .
اصل یکصد و دهم - وظایف و اختیارات رهبر :
1. تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام
2. نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام .
3. فرمان همه پرسی .
4. فرماندهی کل نیروهای مسلح .
5. اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها.
6. نصب و عزل و قبول استعفا .
الف - فقهای شورای نگهبان .
ب - عالی ترین مقام قوه قضائیه .
ج - رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .
د - رئیس ستاد مشترک .
ه - فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی .
و - فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی .
7. حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه .
8. حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست ، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام .
9. امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارابودن شرایطی که در این قانون می آید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و دردوره اول به تأیید رهبری برسد.
10. عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی ، یا رای مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی براساس اصل هشتاد و نهم .
11. عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوه قضائیه .
رهبر می تواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.
اصل یکصد و یازدهم - هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یک صد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است ، از مقام خود برکنار خواهد شد.
تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یک صد و هشتم می باشد.
در صورت فوت یا کناره گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند. تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام ، همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده می گیرد و چنانچه در این مدت یکی از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه نماید، فرد دیگری به انتخاب مجمع ، با حفظ اکثریت فقها در شورا،به جای وی منصوب می گردد.
این شورا در خصوص وظایف بندهای 1 و 3 و 5 و 10 و قسمت های (د) و (ه) و (و) بند 6 اصل یک صد و دهم ، پس از تصویب سه چهارم اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام می کند.
هرگاه رهبر بر اثر بیماری یا حادثه دیگر موقتاً از انجام وظایف رهبری ناتوان شود، در این مدت شورای مذکور در این اصل وظایف او را عهده دار خواهد بود.
اصل یکصد و دوازدهم - مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تشخیص مصلحت در مواردی که مصوبه مجلس شورای اسلامی راشورای نگهبان خلاف موازین شرع و یا قانون اساسی بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شورای نگهبان را تأمین نکند و مشاوره در اموری که رهبری به آنان ارجاع می دهد و سایر وظایفی که دراین قانون ذکر شده است به دستور رهبری تشکیل می شود.
اعضای ثابت و متغیر این مجمع را مقام رهبری تعیین می نماید.
مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضا تهیه و تصویب و به تأیید مقام رهبری خواهد رسید.

فصل نهم - قوه مجریه
مبحث اول - ریاست جمهوری و وزرا
اصل یکصد و سیزدهم - پس از مقام رهبری رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می شود،برعهده دارد.
اصل یکصد و چهاردهم - رئیس جمهور برای مدت چهارسال با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود و انتخاب مجدد او به صورت متوالی تنها برای یک دوره بلامانع است .
اصل یکصد و پانزدهم - رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی وسیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد :
ایرانی الاصل ، تابع ایران ، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت وتقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
اصل یکصد و شانزدهم - نامزدهای ریاست جمهوری باید قبل از شروع انتخابات آمادگی خود را رسما اعلام کنند. نحوه برگزاری انتخاب رئیس جمهوری را قانون معین می کند.
اصل یکصد و هفدهم - رئیس جمهور با اکثریت مطلق آراء شرکت کنندگان ، انتخاب می شود، ولی هرگاه در دور نخست هیچ یک از نامزدها چنین اکثریتی بدست نیاورد، روز جمعه هفته بعد برای بار دوم رای گرفته می شود. در دور دوم تنها دو نفر از نامزدها که در دورنخست آرای بیشتری داشته اند شرکت می کنند، ولی اگر بعضی از نامزدهای دارنده آرای بیشتر، از شرکت در انتخابات منصرف شوند، از میان بقیه ، دو نفر که در دوره نخست بیش از دیگران رأی داشته اندبرای انتخاب مجدد معرفی می شوند.
اصل یکصد و هجدهم - مسئولیت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری طبق اصل نود و نهم برعهده شورای نگهبان است ولی قبل از تشکیل نخستین شورای نگهبان برعهده انجمن نظارتی است که قانون تعیین می کند.
اصل یکصد و نوزدهم - انتخاب رئیس جمهور جدید باید حداقل یک ماه پیش از پایان دوره ریاست جمهوری قبلی انجام شده باشد ودر فاصله انتخاب رئیس جمهور جدید و پایان دوره ریاست جمهوری سابق ، رئیس جمهور پیشین وظایف رئیس جمهوری راانجام می دهد.
اصل یکصد و بیستم - هرگاه در فاصله ده روز پیش از رأی گیری یکی از نامزدهایی که صلاحیت او طبق این قانون احراز شده فوت کند،انتخابات به مدت دو هفته به تأخیر می افتد. اگر در فاصله دور نخست و دور دوم نیز یکی از دو نفر حائز اکثریت دور نخست فوت کند ، مهلت انتخابات برای دو هفته تمدید می شود.
اصل یکصد و بیست و یکم - رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی در جلسه ای که با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می شود به ترتیب زیر سوگند یاد می کند و سوگندنامه را امضا می نماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
من به عنوان رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیت هایی که برعهده گرفته ام به کار گیرم و خود راوقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق ، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم . درحراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم .
اصل یکصد و بیست و دوم - رئیس جمهور در حدود اختیارات ووظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی به عهده دارددر برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است .
اصل یکصد و بیست و سوم - رئیس جمهور موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همه پرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی ، امضا کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد.
اصل یکصد و بیست و چهارم - رئیس جمهور می تواند برای انجام وظایف قانونی خود معاونانی داشته باشد. معاون اول رئیس جمهور با موافقت وی اداره هیأت وزیران و مسئولیت هماهنگی سایر معاونت ها را به عهده خواهد داشت .
اصل یکصد و بیست و پنجم - امضای عهدنامه ها، مقاوله نامه ها،موافقت نامه ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت ها و همچنین امضای پیمان های مربوط به اتحادیه های بین المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور یا نماینده قانونی اوست .
اصل یکصد و بیست و ششم - رئیس جمهور مسئولیت امور برنامه و بودجه و اموراداری و استخدامی کشور را مستقیماً برعهده دارد ومی تواند اداره آنها را به عهده دیگری بگذارد.
اصل یکصد و بیست و هفتم - رئیس جمهور می تواند در مواردخاص ، برحسب ضرورت با تصویب هیأت وزیران ، نماینده یانمایندگان ویژه با اختیارات مشخص تعیین نماید. در این موارد، تصمیمات نماینده یا نمایندگان مذکور در حکم تصمیمات رئیس جمهور و هیأت وزیران خواهد بود.
اصل یکصد و بیست و هشتم - سفیران به پیشنهاد وزیر امور خارجه و تصویب رئیس جمهور تعیین می شوند. رئیس جمهور استوارنامه سفیران را امضا می کند و استوارنامه سفیران کشورهای دیگر رامی پذیرد.
اصل یکصد و بیست و نهم - اعطای نشان های دولتی با رئیس جمهوراست .
اصل یکصد و سی ام - رئیس جمهور استعفای خود را به رهبر تقدیم می کند و تا زمانی که استعفای او پذیرفته نشده است به انجام وظایف خود ادامه می دهد.
اصل یکصد و سی و یکم - در صورت فوت ، عزل ، استعفا، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده و یا امور دیگری از این قبیل ، معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبری ، اختیارات و مسئولیت های وی را برعهده می گیرد و شورایی متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز، رئیس جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد ونیز در صورتی که رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد، مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب می کند.
اصل یکصد و سی و دوم - در مدتی که اختیارات و مسئولیت های رئیس جمهور برعهده معاون اول یا فرد دیگری است که به موجب اصل یک صد و سی و یکم منصوب می گردد، وزرا را نمی توان استیضاح کرد یا به آنان رأی عدم اعتماد داد و نیز نمی توان برای تجدیدنظر در قانون اساسی و یا امر همه پرسی اقدام نمود.
اصل یکصد و سی و سوم - وزرا توسط رئیس جمهور تعیین و برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس معرفی می شوند با تغییر مجلس ، گرفتن رأی اعتماد جدید برای وزرا لازم نیست . تعداد وزیران و حدود اختیارات هر یک از آنان را قانون معین می کند.
اصل یکصد و سی و چهارم - ریاست هیأت وزیران با رئیس جمهوراست که بر کار وزیران نظارت دارد و با اتخاذ تدابیر لازم به هماهنگ ساختن تصمیم های وزیران و هیأت دولت می پردازد و با همکاری وزیران ، برنامه و خط مشی دولت را تعیین و قوانین را اجرا می کند.
در موارد اختلاف نظر و یا تداخل در وظایف قانونی دستگاه های دولتی در صورتی که نیاز به تفسیر یا تغییر قانون نداشته باشد، تصمیم هیأت وزیران که به پیشنهاد رئیس جمهور اتخاذ می شودلازم الاجراست .
رئیس جمهور در برابر مجلس مسئول اقدامات هیأت وزیران است .
اصل یکصد و سی و پنجم - وزرا تا زمانی که عزل نشده اند و یا بر اثراستیضاح یا درخواست رای اعتماد، مجلس به آنها رأی عدم اعتمادنداده است در سمت خود باقی می مانند.
استعفای هیأت وزیران یا هر یک از آنان به رئیس جمهور تسلیم می شود و هیأت وزیران تا تعیین دولت جدید به وظایف خود ادامه خواهند داد.
رئیس جمهور می تواند برای وزارتخانه هایی که وزیر ندارند حداکثربرای مدت سه ماه سرپرست تعیین نماید.
اصل یکصد و سی و ششم - رئیس جمهور می تواند وزرا را عزل کند و در این صورت باید برای وزیر یا وزیران جدید از مجلس رای اعتماد بگیرد و در صورتی که پس از ابراز اعتماد مجلس به دولت نیمی از هیأت وزیران تغییر نماید باید مجدداً از مجلس شورای اسلامی برای هیأت وزیران تقاضای رأی اعتماد کند.
اصل یکصد و سی و هفتم - هر یک از وزیران مسئول وظایف خاص خویش در برابر رئیس جمهور و مجلس است و در اموری که به تصویب هیأت وزیران می رسد، مسئول اعمال دیگران نیز هست .
اصل یکصد و سی و هشتم - علاوه بر مواردی که هیأت وزیران یا وزیری مأمور تدوین آیین نامه های اجرایی قوانین می شود ، هیأت وزیران حق دارد برای انجام وظایف اداری و تأمین اجرای قوانین و تنظیم سازمان های اداری به وضع تصویب نامه و آیین نامه بپردازد. هریک از وزیران نیز در حدود وظایف خویش و مصوبات هیأت وزیران حق وضع آیین نامه و صدور بخشنامه را دارد ولی مفاد این مقررات نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد.
دولت می تواند تصویب برخی از امور مربوط به وظایف خود را به کمیسیون های متشکل از چند وزیر واگذار نماید. مصوبات این کمیسیون ها در محدوده قوانین پس از تأیید رئیس جمهور لازم الاجرا است .
تصویب نامه ها و آیین نامه های دولت و مصوبات کمیسیون های مذکور در این اصل ، ضمن ابلاغ برای اجرا به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی می رسد تا در صورتی که آنها را برخلاف قوانین بیابد با ذکر دلیل برای تجدیدنظر به هیأت وزیران بفرستد.
اصل یکصد و سی و نهم - صلح دعاوی راجع به اموال عمومی ودولتی یا ارجاع آن به داوری در هر مورد موکول به تصویب هیأت وزیران است و باید به اطلاع مجلس برسد. در مواردی که طرف دعوا خارجی باشد و در موارد مهم داخلی باید به تصویب مجلس نیز برسد. موارد مهم را قانون تعیین می کند.
اصل یکصد و چهلم - رسیدگی به اتهام رئیس جمهور و معاونان او ووزیران در مورد جرایم عادی با اطلاع مجلس شورای اسلامی در دادگاه های عمومی دادگستری انجام می شود.
اصل یکصد و چهل و یکم - رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و کارمندان دولت نمی توانند بیش از یک شغل دولتی داشته باشند و داشتن هر نوع شغل دیگر در مؤسساتی که تمام یا قسمتی ازسرمایه آن متعلق به دولت یا مؤسسات عمومی است و نمایندگی مجلس شورای اسلامی و وکالت دادگستری و مشاوره حقوقی و نیز ریاست و مدیریت عامل یا عضویت در هیأت مدیره انواع مختلف شرکت های خصوصی ، جز شرکت های تعاونی ادارات و مؤسسات برای آنان ممنوع است .
سمت های آموزشی در دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی از این حکم مستثنی است .
اصل یکصد و چهل و دوم - دارایی رهبر، رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت ،توسط رئیس قوه قضائیه رسیدگی می شود که برخلاف حق ، افزایش نیافته باشد.

اصل یکصد و چهل و سوم - ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری ‌از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را برعهده دارد.
اصل یکصد و چهل و چهارم - ارتش جمهوری اسلامی ایران باید ارتشی اسلامی باشد که ارتشی مکتبی و مردمی است و باید افرادی‌ شایسته را به خدمت بپذیرد که به اهداف انقلاب اسلامی مؤمن و در راه تحقق آن فداکار باشند.
اصل یکصد و چهل و پنجم - هیچ فرد خارجی به عضویت در ارتش و نیروهای انتظامی کشور پذیرفته نمی‌شود.
اصل یکصد و چهل و ششم - استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در کشور هر چند به عنوان استفاده‌های صلح‌آمیز باشد ممنوع است‌.
اصل یکصد و چهل و هفتم - دولت باید در زمان صلح از افراد وتجهیزات فنی ارتش در کارهای امدادی‌، آموزشی‌، تولیدی وجهادسازندگی‌، با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند درحدی که به آمادگی رزمی ارتش آسیبی وارد نیاید.
اصل یکصد و چهل و هشتم - هر نوع بهره‌برداری شخصی از وسایل وامکانات ارتش و استفاده شخصی از افراد آنها به صورت گماشته ‌، راننده شخصی و نظایر این ها ممنوع است‌.
اصل یکصد و چهل و نهم - ترفیع درجه نظامیان و سلب آن به موجب ‌قانون است‌.
اصل یکصد و پنجاهم - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین‌ روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود درنگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می‌ماند، حدود وظایف ‌و قلمرو مسئولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت ‌نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان ‌آنها به وسیله قانون تعیین می‌شود.
اصل یکصد و پنجاه و یکم - به حکم آیه کریمه (و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم ) دولت موظف است برای‌ همه افراد کشور، برنامه و امکانات آموزش نظامی را برطبق موازین ‌اسلامی فراهم نماید، به طوری که همه افراد همواره توانایی دفاع‌مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، ولی داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد.

فصل دهم - سیاست خارجی
اصل یکصد و پنجاه و دوم - سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیزمتقابل با دول غیرمحارب استوار است .
اصل یکصد و پنجاه و سوم - هرگونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی ، فرهنگ ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ، ممنوع است .
اصل یکصد و پنجاه و چهارم - جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.
اصل یکصد و پنجاه و پنجم - دولت جمهوری اسلامی ایران می تواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند پناه دهد مگر این که برطبق قوانین ایران ، خائن و تبهکار شناخته شوند.

فصل یازدهم - قوه قضائیه
اصل یکصد و پنجاه و ششم - قوه قضائیه قوه ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسؤول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است :
1. رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات ، تعدیات ، شکایات ، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه که قانون معین می کند.
2. احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی های مشروع .
3. نظارت بر حسن اجرای قوانین .
4. کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدودو مقررات مدون جزایی اسلام .
5. اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین .
اصل یکصد و پنجاه و هفتم - به منظور انجام مسؤولیت های قوه قضائیه در کلیه امور قضائی و اداری و اجرایی ، مقام رهبری یک نفرمجتهد عادل و آگاه به امور قضائی و مدیر و مدبر را برای مدت پنج سال به عنوان رئیس قوه قضائیه تعیین می نماید که عالی ترین مقام قوه قضائیه است .
اصل یکصد و پنجاه و هشتم - وظایف رئیس قوه قضائیه به شرح زیراست :
1. ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسؤولیت های اصل یک صد و پنجاه و ششم .
2. تهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی .
3. استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییرمحل مأموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند این ها از اموراداری ، طبق قانون .
اصل یکصد و پنجاه و نهم - مرجع رسمی تظلمات و شکایات دادگستری است . تشکیل دادگاه ها و تعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است .
اصل یکصد و شصتم - وزیر دادگستری مسؤولیت کلیه مسائل مربوط به روابط قوه قضائیه با قوه مجریه و قوه مقننه را برعهده دارد و از میان کسانی که رئیس قوه قضائیه به رئیس جمهور پیشنهاد می کند، انتخاب می گردد.
رئیس قوه قضائیه می تواند اختیارات تام مالی و اداری و نیز اختیارات استخدامی غیرقضات را به وزیر دادگستری تفویض کند. در این صورت وزیر دادگستری دارای همان اختیارات و وظایفی خواهد بود که در قوانین برای وزرا به عنوان عالی ترین مقام اجرایی پیش بینی می شود.
اصل یکصد و شصت و یکم - دیوان عالی کشور به منظور نظارت براجرای صحیح قوانین در محاکم و ایجاد وحدت رویه قضائی و انجام مسؤولیت هایی که طبق قانون به آن محول می شود، براساس ضوابطی که رئیس قوه قضائیه تعیین می کند تشکیل می گردد.
اصل یکصد و شصت و دوم - رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل باید مجتهد عادل و آگاه به امور قضائی باشند و رئیس قوه قضائیه با مشورت قضات دیوان عالی کشور آنها را برای مدت پنج سال به این سمت منصوب می کند.
اصل یکصد و شصت و سوم - صفات و شرایط قاضی طبق موازین فقهی به وسیله قانون معین می شود.
اصل یکصد و شصت و چهارم - قاضی را نمی توان از مقامی که شاغل آن است بدون محاکمه و ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است ، به طور موقت یا دایم منفصل کرد یا بدون رضای او محل خدمت یا سمتش را تغییر داد مگر به اقتضای مصلحت جامعه با تصمیم رئیس قوه قضائیه . پس از مشورت با رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل ، نقل و انتقال دوره ای قضات برطبق ضوابط کلی که قانون تعیین می کند، صورت می گیرد.
اصل یکصد و شصت و پنجم - محاکمات ، علنی انجام می شود وحضور افراد بلامانع است مگر آن که به تشخیص دادگاه علنی بودن آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی باشد یا در دعاوی خصوصی ، طرفین دعوا تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشد.
اصل یکصد و شصت و ششم - احکام دادگاه ها باید مستدل و مستندبه مواد قانون و اصولی باشد که براساس آن حکم صادر شده است .
اصل یکصد و شصت و هفتم - قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدّونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبراسلامی یا فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه، از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.
اصل یکصد و شصت و هشتم - رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری صورت می گیرد. نحوه انتخاب ، شرایط ، اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون براساس موازین اسلامی معین می کند.
اصل یکصد و شصت و نهم - هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است ، جرم محسوب نمی شود.
اصل یکصد و هفتادم - قضات دادگاه ها مکلفند از اجرای تصویب نامه ها و آیین نامه های دولتی که مخالف با قوانین و مقررات اسلامی یا خارج از حدود اختیارات قوه مجریه است خودداری کنند و هر کس می تواند ابطال این گونه مقررات را از دیوان عدالت اداری تقاضا کند.
اصل یکصد و هفتاد و یکم - هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص ، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت می گردد.
اصل یکصد و هفتاد و دوم - برای رسیدگی به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی یا انتظامی اعضای ارتش ، ژاندارمری ، شهربانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، محاکم نظامی مطابق قانون تشکیل می گردد، ولی به جرایم عمومی آنان یا جرایمی که در مقام ضابط دادگستری مرتکب شوند، در محاکم عمومی رسیدگی می شود.
دادستانی و دادگاه های نظامی بخشی از قوه قضائیه کشور و مشمول اصول مربوط به این قوه هستند.
اصل یکصد و هفتاد و سوم - به منظور رسیدگی به شکایات ، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورین یا واحدها یا آیین نامه های دولتی و احقاق حقوق آنها، دیوانی به نام دیوان عدالت اداری زیر نظر رئیس قوه قضائیه تأسیس می گردد.
حدود اختیارات و نحوه عمل این دیوان را قانون تعیین می کند.
اصل یکصد و هفتاد و چهارم - براساس حق نظارت قوه قضائیه نسبت به حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاه های اداری ، سازمانی به نام «سازمان بازرسی کل کشور» زیر نظر رئیس قوه قضائیه تشکیل می گردد. حدود اختیارات و وظایف این سازمان را قانون تعیین می کند.

فصل دوازدهم ‌- صدا و سیما
اصل یکصد و هفتاد و پنجم - در صدا و سیمای جمهوری اسلامی‌ایران ‌، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح ‌کشور باید تأمین گردد.
نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران‌با مقام رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی (هر کدام دو نفر) نظارت ‌بر این سازمان خواهند داشت‌.
خط ‌مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین ‌می‌کند.

فصل سیزدهم ‌- شورای عالی امنیت ملی‌
اصل یکصد و هفتاد و ششم - به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری ‌از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ‌، شورای عالی ‌امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور، با وظایف زیر تشکیل ‌می‌گردد.
1. تعیین سیاست های دفاعی - امنیتی کشور در محدوده سیاست های‌ کلی تعیین ‌شده از طرف مقام رهبری‌.
2. هماهنگ ‌نمودن فعالیت های سیاسی ‌، اطلاعاتی ‌، اجتماعی ‌، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی - امنیتی‌.
3. بهره‌گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی‌.
اعضای شورا عبارتند از :
رؤسای قوای سه‌گانه‌ .
رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح‌.
مسؤول امور برنامه و بودجه‌.
دو نماینده به انتخاب مقام رهبری‌.
وزرای امور خارجه‌، کشور، اطلاعات‌.
حسب مورد وزیر مربوط و عالی‌ترین مقام ارتش و سپاه‌.
شورای عالی امنیت ملی به تناسب وظایف خود ، شوراهای فرعی از قبیل شورای دفاع و شورای امنیت کشور تشکیل می‌دهد. ریاست هریک از شوراهای فرعی با رئیس جمهور یا یکی از اعضای شورای ‌عالی است که از طرف رئیس جمهور تعیین می‌شود.
حدود اختیارات و وظایف شوراهای فرعی را قانون معین می‌کند و تشکیلات آنها به تصویب شورای عالی می‌رسد.
مصوبات شورای عالی امنیت ملی پس از تأیید مقام رهبری قابل ‌اجرا است‌.

فصل چهاردهم - بازنگری در قانون اساسی
اصل یکصد و هفتاد و هفتم - بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می گیرد :
مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی حکمی خطاب به رئیس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی با ترکیب زیر پیشنهاد می نماید :
1. اعضای شورای نگهبان .
2. رؤسای قوای سه گانه .
3. اعضای ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام .
4. پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری .
5. ده نفر به انتخاب مقام رهبری .
6. سه نفر از هیات وزیران .
7. سه نفر از قوه قضائیه .
8. ده نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی .
9. سه نفر از دانشگاهیان .
شیوه کار و کیفیت انتخاب و شرایط آن را قانون معین می کند.
مصوبات شورا پس از تأیید و امضای مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آرای عمومی به تصویب اکثریت مطلق شرکت کنندگان در همه پرسی برسد.
رعایت ذیل اصل پنجاه و نهم در مورد همه پرسی «بازنگری در قانون اساسی » لازم نیست .
محتوای اصل مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات براساس موازین اسلامی و پایه های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آرا عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است .

 نظر دهید »

"متن وصیت نامه حضرت امام خمینی"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

بسم الله االرحمن الرحیم

قالَ رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلّم: إنّی تارکٌ فیکُمُ الثَقلَینِ، کتابَ اللهِ و عترتی اهلَ بیتی فإِنَّهُما لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدَا عَلَیّ الْحَوضَ

الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ أللّهُمَّ صلّ ‌علی محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک و جلالِک و خزائنِ أسرارِ کتابِکَ الذّی تجلّی فیه الأَحدیه بِجمیعِ أسمائکَ حَتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایعْلَمُهُ غَیرک؛ و اللَّعنُ علی ظالِمیهم أصلِ الشَجَره الخَبیثه.

و بعد، اینجانب مناسب می‌دانم که شمه‌ای کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی ومعنوی وعرفانی، که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه‌ای که عرفان آن برتمام دایره وجود، از ملک تا ملکوت اعلی و ازآنجا تا لاهوت و آنچه درفهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بربشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای «ثقل اکبر» و «ثقل کبیر» که از هرچیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است براین دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشاره‌ای گذرا و بسیار کوتاه ازآنچه براین دو ثقل گذشته است بنمایم.

شاید جمله لَنْ یفْتَرِقا حتّی یرِدا عَلَی الْحوَض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول الله ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ هرچه بر یکی از این دو گذشته است بردیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.

و ذکر این نکته لازم است که حدیث «ثقلین» متواتر بین جمیع مسلمین است و [در] کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و‌آله وسلم ـ به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است برجمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگرعذری برای جاهلان بی‌خبر باشد برای علمای مذاهب نیست .

اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مسائل أسف‌انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‌ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دریافت کرده بودند و ندای اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثقلان در گوششان بود با بهانه‌های مختلف وتوطئه‌های از پیش تهیه شده، آنان راعقب زده و با قرآن، ‌در حقیقت قرآن را ـ که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی ومعنوی بود و است ـ از صحنه خارج کردند؛ و برحکومت عدل الهی ـ که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا وکتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.

و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، ازمقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند،‌ برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط وعدل رساند و حکومت را به دست اولیاء الله، معصومین ـ علیهم صلوات الاولین والآخرین ـ بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند ـ چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر و آخوندهای خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیله‌ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران ومعاندان حق تعالی شد. و مع‌الأسف به دست دشمنان توطئه‌گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت وکتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمی‌آورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن می‌گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده؛ و کلمه «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بی‌دین شده بود و اکنون نیز هست.

و اخیراً قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حکومتهای منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامی، که خود را به دروغ به اسلام بسته‌اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع می‌کنند و به اطراف می‌فرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می‌کنند. ما همه دیدیم قرآنی را که محمدرضاخان پهلوی طبع کرد و عده‌ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و می‌بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بی‌پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنی می‌کند و وهابیت، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی را ترویج می‌کند؛ و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می‌دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره‌برداری می‌کند.

ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می‌خواهد حقایق قرآنی، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می‌زند، ‌از مقبره‌ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می‌کشاند نجات دهد.

و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالی بوده، و امیرالمؤمنین علی بن‌ ابیطالب، این بنده رها شده از تمام قیود، مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است .

ما مفتخریم که کتاب نهج‌البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی‌بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است.

ما مفتخریم که ائمه معصومین، از علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان ـ علیهم آلاف التحیات و السلام ـ که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.

ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» می‌خوانند از ائمه معصومین ما است. ما به «مناجات شعبانیه» امامان و «دعای عرفات» حسین بن علی ـ علیهماالسلام ـ و «صحیفه سجادیه» این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است.

ما مفتخریم که «باقرالعلوم» بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول ـ صلی الله‌علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، ‌از ما است.

و ما مفتخریم که مذهب ما «جعفری» است که فقه ما که دریای بی‌پایان است، یکی از آثار اوست. و ما مفتخریم که به همه ائمه معصومین ـ علیهم صلوات الله ـ و متعهد به پیروی آنانیم.

ما مفتخریم که ائمه معصومین ما ـ صلوات الله و سلامه علیهم ـ در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، درحبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. وما امروز مفتخریم که می‌خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگِ سرنوشت‌ساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا می‌کنند.

ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان درصحنه‌های فرهنگی و اقتصادی ونظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت، و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و نا آشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی‌اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‌اند؛ و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق وشعف به لرزه درمی‌آورد و دل دشمنان وجاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می‌لرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینب‌گونه ـ علیها سلام الله ـ فریاد می‌زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر؛ و می‌دانند آنچه به دست آورده‌اند بالاتر از جنات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.

و ملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی‌کشند و برای رسیدن به‌ ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی‌شناسند. و در رأس آنان امریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب می‌شود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه «اسرائیل بزرگ»! آنان را به هر جنایتی می‌کشاند. و ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنی این جنایت پیشه دوره گرد، وحسن و حسنی مبارک هم‌آخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به امریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملتهای خود رویگردان نیستند. و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقی است که دوست و دشمن او را به جنایتکاری ونقض حقوق بین المللی و حقوق بشر می‌شناسند و همه می‌دانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج،‌ کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد.

و ما و ملتهای مظلوم دنیا مفتخریم که رسانه‌های گروهی و دستگاههای تبلیغات جهانی، ‌ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور می‌دهند متهم می کنند. کدام افتخار بالاتر و والاتر از اینکه امریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگی‌اش و آنهمه دولتهای سرسپرده‌اش و به دست داشتن ثروتهای بی پایانِ ملتهای مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه‌های گروهی، در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمی‌داند به که متوسل شود! و رو به هرکس می‌کند جواب رد می‌شنود! و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی ـ جلَّت عظمتُه ـ که ملتها را بویژه ملت ایران اسلامی رابیدار نموده واز ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نموده.

من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غربِ ستمگرِ کافر وابسته است، بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدارً پایبند بوده، و لحظه‌]‌ای‌[ از شکر این نعمت غفلت نکرده و دستهای ناپاک عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند؛ و بدانند که هرچه رسانه‌های گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق اشتلم می‌زنند دلیل برقدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم درعوالم دیگر خواهد داد. «إنَّه ولی النِّعَم وبِیدِه ملکوتُ کلِّ شیءٍ».

و با کمال جِد و عجز ازملتهای مسلمان می‌خواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی کنند. از آن جمله دست از فقه سنتی که بیانگر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است، چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه‌ اسلامی است، ذره‌ای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی، مقدمه سقوط مذهب و احکام اسلامی و حکومت عدل الهی است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نکنند، که این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است. و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان، حضرت ابی عبدالله الحسین ـ صلوات وافر الهی و انبیا و ملائکه الله و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد ـ هیچ‌گاه غفلت نکنند. و بدانند آنچه دستور ائمه ـ علیهم السلام ـ برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم‌پیشه در طول تاریخ الی الابد. و می‌دانید که لعن ‌و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه ـلعنه‌ الله‌ علیهم ـ با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده‌اند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم‌‌شکن است.

و لازم است در نوحه‌ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق ـ علیهم سلام الله ـ‌ به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود؛ و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست امریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن ‌جمله آل‌سعود، این خائنین به ‌حرم بزرگ الهی _ لعنه الله و ملائکته و رسله علیهم ـ است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود. و همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی است که حافظ ملّیت مسلمین، بویژه شیعیان ائمه اثنی‌عشر ـ علیهم صلوات الله وسلم ـ [است].

و آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی ـ الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیم‌الشأن ایران ندارد، بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب می‌باشد.

از خداوند ـ عزوجل ـ عاجزانه خواهانم که لحظه‌ای ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از عنایات غیبی خود به این فرزندان اسلام و رزمندگان عزیز لحظه [‌ای] دریغ نفرماید.

روح الله الموسوی الخمینی

بِسْمِ اللهِ الْرَحْمنِ الْرَّحیمْ

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است. اینجانب، روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هرچه بیشتر آن دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض می‌نمایم. و از خداوند بخشاینده می‌خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید .

1- ما می‌دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید . اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضدّ اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلمداران و زبان مُزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضد‌اسلامی و ضد‌ملی به صورت ملیت، و آنهمه شعرها و بذله گوییها، و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بی‌تفاوتی در پیشامدهای خائنانه، که به دست شاه فاسد و پدر بی‌فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه‌های قدرتمندان بر ملت تحمیل می‌شد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده می‌شد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صد‌درصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح، با نام «ملیت» و «ملی گرایی»، گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمی‌توانستند انجام دهند و با اینهمه و دهها مسائل دیگر، از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغاتْ به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد «الله اکبر» و فداکاریهای حیرت‌آور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خودْ مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است .

2- اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می‌کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند. و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیرتوحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است. اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه‌ریزی شده، و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، برملت عظیم الشأن ایران است که درتحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیای عظام از‌ آدم ـ علیه السلام‌ـ تا خاتم النبیین ـ صلی الله علیه وآله وسلم‌ـ در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نموده‌اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام ـ علیهم صلوات الله ـ با کوششهای توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده‌اند. و امروز بر ملت ایران، خصوصاً، و بر جمیع مسلمانان، عموماً، واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند. و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند، و دست ابرقدرتهای عالمخوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.

اینجانب که نفسهای آخر عمر را می‌کشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقای این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می‌کنند، برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض می‌کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.

الف
بی‌تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسل‌های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.

اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می‌کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله بر‌قرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بی‌جهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده‌های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه‌‌ها و دروغهای تفرقه‌افکن نموده‌اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می‌کنند. بی‌انگیزه نیست سفر‌های دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و مع‌الأسف در بین آنان از سردمداران وحکومتهای بعض کشورهای اسلامی، که جز به منافع شخص خود فکر نمی‌کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می‌شود؛ و بعض از روحانی‌نماها نیز به آنان ملحقند.

امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکنِ خانه برانداز است. توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه درعصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئه‌ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.

ب
از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه‌های معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمی‌تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و درعصر حاضر نمی‌شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت‌آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می‌کند، و حکومت و سیاست و سررشته‌داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است! و مع‌الأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان ومتدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق می‌دانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود.

گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بی‌اطلاعی می‌زنند. زیرا اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها، و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزیرات برمیزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه، و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابه آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعی‌ باید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده! و ادعای آنکه اسلام با نوآورد‌ها مخالف است ـ همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع می‌گفت که اینان می‌خواهند با چهارپایان در این عصر سفر کنند ـ یک اتهام ابلهانه بیش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآورد‌ها، اختراعات و ابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچ‌ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم وصنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفه‌ای می‌گویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا حتی همجنس‌بازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج می‌کنند.

و اما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا می‌دانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بارآورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی. و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشته‌اند و حکومت علی‌بن ابیطالب ـ علیه‌السلام ـ نیز با همان انگیزه، به طور وسیعتر و گسترده‌تر از واضحات تاریخ است. و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ بسیارند.

اینجانب دراین وصیتنامه با اشاره می‌گذرم، ولی امید آن دارم که نویسندگان و جامعه‌شناسان و تاریخ نویسان، ‌مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و می‌شود که انبیا ـ علیهم السلام ـ به معنویات کار دارند و حکومت و سررشته‌داری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز می‌کردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تأسف‌آوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و بازکردن راه برای استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه‌جویی و انگیزه‌های منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نموده‌اند؛ جمع آوری ثروت و مال و قدرت‌طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی، همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیم الشأن اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش می‌کردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است، چنانچه سیاست سالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هوشیار ایران با دید اسلامی این توطئه‌ها را خنثی نمایند. و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئه‌گر را قطع نمایند.

ج
و از همین قماش توطئه‌ها و شاید موذیانه‌تر، شایعه‌های وسیع درسطح کشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینکه جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعف‌تر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیه کشور است می‌باشد و شکنجه‌ها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانیتر است! هر روز عده‌ای را اعدام می‌کنند به اسم اسلام! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمی‌گذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت وگرانی سرسام‌آور غوطه می‌خورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! ‌اموال مردم مصادره می‌شود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا می‌شود. و دلیل آنکه نقشه و توطئه در کار است آنکه هرچند روز یک امر در هر گوشه و کنار و در هر کوی و برزن سر زبانها می‌افتد؛ در تاکسیها همین مطلب واحد و در اتوبوسها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت می‌شود؛ و یکی که قدری کهنه شد یکی دیگر معروف می‌شود. و مع‌الأسف بعض روحانیون که از حیله‌های شیطانی بیخبرند با تماس یکی‌ ـ‌ دو‌ نفر از عوامل توطئه گمان می‌کنند مطلب همان است. و اساس مسأله آن است که بسیاری از آنان که این مسائل را می‌شنوند و باور می‌کنند اطلاع از وضع دنیا و انقلابهای جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاریهای عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند ـ چنانچه اطلاع صحیح از تحولاتی که همه به سود اسلام است ندارندـ و چشم بسته و بیخبر امثال این مطالب را شنیده و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوسته‌اند .

اینجانب توصیه می‌کنم که قبل از مطالعه وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها و ملتهایی که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه می‌گذشته است، و قبل از توجه به گرفتاریهای این کشور طاغوتزده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگریهایشان برای این دولت به ارث گذشته‌اند ، از وابستگیهای عظیم خانمانسوز، تا اوضاع وزارتخانه‌ها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشی و مغازه‌های مسکرات فروشی و ایجاد بی‌بندوباری در تمام شئون زندگی و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع سینماها و عشرتکده‌ها و وضعیت جوانها و زنها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادیخواهان متعهّد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگی به پرونده اعدام شدگان و محکومان ‌به حبس و رسیدگی به زندانها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایه‌داران و زمینخواران بزرگ و محتکران و گرانفروشان و رسیدگی به دادگستریها و دادگاههای انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای دولت و استاندارها وسایر مأمورین که در این زمان آمده‌اند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهاد سازندگی در روستاهای محروم از همه مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه با طول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن از قبیل آوارگان میلیونی و خانواده‌های شهدا و آسیب‌دیدگان در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئه‌های پی در پی آمریکا و وابستگان خارج و داخلش ( اضافه کنید فقدان مبلّغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضی شرع) و هرج و مرجهایی که از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل دیگر، تقاضا این است که قبل از آشنایی به مسائل، به اشکالتراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید؛ و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها و جهل توده‌ها امروز طفلی تازه‌پا و ولیده‌ای است محفوف به دشمنهای خارج و داخل، رحم کنید. و شما اشکالتراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید؛ و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایه‌داران و محتکران بی‌انصاف از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید؛ و به جای گروههای آشوبگر و تروریستهای مفسد و طرفداری غیر مستقیم از آنان، توجهی به ترور‌شدگان از روحانیون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشید؟

اینجانب هیچگاه نگفته و نمی‌گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می‌شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی‌انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی‌کنند؛ ‌لکن عرض می‌کنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می‌کنند و ملتِ دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند؛ و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعتر خواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده میلیونی بیدار شده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است، آمال انسانی ـ اسلامی به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان و اشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند.

من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ می‌باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی‌کردند و با بهانه‌هایی به جبهه نمی‌رفتند، که خداوند تعالی در سوره «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ آن شد که شد. و آنان که درشهادت دستْ آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز می‌بینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبهه‌ها و مردم پشت جبهه‌ها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها می‌کنند و چه حماسه‌ها می‌آفرینند. و می‌بینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده می‌کنند. و می‌بینیم که بازماندگان شهدا و آسیب‌دیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره‌های حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینان‌بخش با ما و شما روبه‌رو می‌شوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هستند، و نه در محضر امام معصوم ـ صلوات الله علیه ـ. و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه مفتخریم که در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی می‌باشیم .

و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت می‌کنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهره‌برداری منافقان و منحرفان فرصت‌طلب و سودجو واقع شده‌اند می‌نمایم، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که می‌خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با توده‌های محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و می‌کنند و گروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان در پیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، ومطالعه کنید حالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهید شدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان؛ نوارهای این شهیدان تا حدی در دست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.

برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمی‌خوانید. ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلبهای جوان شما بازی کنم. من برای آنکه شما جوانان شایسته‌ای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید. و از خداوند غفور می‌خواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید، که او هادی و رحمان است.

و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ می‌کنم؛ اما به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که إن تَنْصروا الله ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم و درمشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.

و به مجلس و دولت و دست‌اندرکاران توصیه می‌نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بی‌فرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.

و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایه بدبختی مسلمانان ، حکومتهای وابسته به شرق و غرب می‌باشند. و اکیداً توصیه می‌کنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرتها تأمین شود.

د
از نقشه‌های شیطانی قدرتهای بزرگ استعمار و استثمارگر که سالهای طولانی در دست اجرا است و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روشهای مختلف دنباله‌گیری شد، به انزوا کشاندن روحانیت است؛ که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام و امثال آن، و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود ، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد؛ و مع‌الأسف به واسطه بیخبری هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرتها نتیجه چشمگیری گرفته شد. از یک طرف، از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و رؤسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را به دست می‌گیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً، و اسلام بخصوص، و از وابستگان به ادیان خصوصاً روحانیون و مبلغان، متنفر باشند. و اینان را عمال انگلیس در آن زمان، و طرفدار سرمایه‌داران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی می‌نمودند. و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بی‌دینی و بی‌بند و باری و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم می‌نمودند. نتیجه آن که دولتمردانْ مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند؛ و توده‌های مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند، و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شئون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد، و می‌رفت که چه‌ آید.

اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت ـ از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و کارگر و کشاورز و سایر قشرها ـ بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرتها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه‌ها و توطئه‌های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می‌توان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که می‌خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئه‌ها در دانشگاهها از عمق ویژه‌ای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه‌ها باشند.

هـ
ازجمله نقشه‌ها که مع‌الأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، ‌دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله‌ گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! و قصه این امر غم‌انگیز، طولانی و ضربه‌هایی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده است.

و غم‌انگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه‌داشته و کشورهایی مصرفی بار‌ آوردند و به‌ قدری‌ما را از پیشرفتهای خود و قدرتهای شیطانی‌شان ترسانده‌اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزده بی‌فرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می‌نمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و می‌دهند. فی‌المثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب می‌آورند. و از گهواره تا قبر به هر‌چه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم‌گذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و اگر واژه‌های بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتاده‌اند. خیابانها، کوچه‌ها، مغازه‌ها، شرکتها، داروخانه‌ها،‌ کتابخانه‌ها، پارچه‌ها، و دیگر متاعها، هر چند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند. فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی‌، کهنه‌پرستی و عقب‌افتادگی است. در هر مرض و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترها و اطبای دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امریکا و مسکو افتخاری پر ارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبر‌که کهنه‌پرستی و عقب‌ماندگی است. بی‌اعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانه‌های روشنفکری و تمدن، و ‌در مقابل، تعهد به این امور نشانه عقب‌ماندگی و کهنه‌پرستی است.

اینجانب نمی‌گویم ما خود همه چیز داریم؛ معلوم است ما را در طول تاریخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً، و مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خودْ کوچکدیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده‌ها و مصرفی بارآوردن هر چه بیشتر، که خود داستانهای غم‌انگیز دارد، و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکده‌ها، و دهها از این مصائب حساب شده، برای عقب نگهداشتن کشورهاست. من وصیت دلسوزانه و خادمانه می‌کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه‌ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی‌رفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانه‌ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم.

باید هوشیار و بیدار ومراقب باشید که سیاست‌بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه‌های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین‌المللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید.

وبدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیده‌اند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکا به نفس، و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب.

و بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف‌ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.

و ازجوانان، دختران و پسران، می‌خواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بی بند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی‌وطن به شما عرضه می‌شود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی‌کنند؛ و می‌خواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.

و
از توطئه‌های بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر داده‌ام، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است؛ یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجه معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات و تهمتها و نقشه‌های شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل می‌شد و در ردیف فشار و سرکوبی بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه.

و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و برسرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه می‌خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب ‌نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، ‌زیرا برای ابرقدرتها بی‌زحمت و بی‌خرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هرچه هست به جیب آنان می‌ریزد.

پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور وملت است.

و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحله بعد وصیت می‌کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می‌دارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه می‌کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید، و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.

ز
از مهمات امور، تعهد وکلای مجلس شورای اسلامی است. ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غم‌انگیزی از مجلس شورای غیر صالح و منحرف، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوی و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلی فاسد خورد؛ و چه مصیبتها و خسارتهای جانفرسا از این جنایتکاران بی‌ارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد. در این پنجاه سال یک اکثریت قلابی منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هر چه انگلستان و شوروی و اخیراً امریکا خواستند، با دست همین منحرفانِ از خدا بیخبر انجام دهند و کشور را به تباهی و نیستی کشانند. از بعد از مشروطه، هیچ‌گاه تقریباً به مواد مهم قانون اساسی عمل نشد ـ قبل از رضاخان با تصدی غربزدگان و مشتی خان و زمینخواران؛ و در زمان رژیم پهلوی به دست آن رژیم سفاک و وابستگان وحلقه به گوشان آن.

اکنون که با عنایت پروردگار وهمت ملت عظیم‌الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود. وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلای دارای تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی که غالباً بین متوسطین جامعه و محرومین می‌باشند و غیر منحرف از صراط مستقیم ـ به سوی غرب یا شرق ـ و بدون گرایش به مکتبهای انحرافی و اشخاص تحصیلکرده ومطلع برمسائل روز و سیاستهای اسلامی، به مجلس بفرستند.

و به جامعه محترم روحانیت خصوصاً مراجع معظم، وصیت می‌کنم که خود را از مسائل جامعه خصوصاً مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس، کنار نکشند و بی‌تفاوت نباشند. همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست‌بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست‌بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غربزدگان سپردند؛ و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.

اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش‌آمده است، هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی، مسامحه در امر مسلمین است. هرکس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است درخدمت اسلام و میهن باشد؛ و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر وغرب یا شرقزدگان ومنحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند، و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللی هستند، با تدریج و ظرافت درکشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه، و با دست افراد خودِ ملتها، کشورها را به دام استثمار می‌کشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدمِ نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید. خدایتان یار ونگهدار باشد.

واز نمایندگان مجلس شورای اسلامی دراین عصر و عصرهای آینده می‌خواهم که اگر خدای نخواسته عناصر منحرفی با دسیسه و بازی سیاسی وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.

وبه اقلیتهای مذهبی رسمی وصیت می‌کنم که از دوره‌های رژیم پهلوی عبرت بگیرند و وکلای خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهوری اسلامی و غیروابسته به قدرتهای جهانخوار و بدون گرایش به مکتبهای الحادی و انحرافی و التقاطی انتخاب نمایند.

و از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادری باهم مجلسان خود رفتار، و همه کوشا باشند که قوانین خدای نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسمانی آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نایل آیید.

و از شورای محترم نگهبان می‌خواهم و توصیه می‌کنم، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده، که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نشوند و از قوانین مخالف با شرع مطهر و قانون اساسی بدون هیچ ملاحظه جلوگیری نمایند و با ملاحظه ضرورات کشور که گاهی با احکام ثانویه و گاهی به ولایت فقیه باید اجرا شود توجه نمایند.

و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می‌کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می‌شود مثلاً در انتخاب‌ خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه ‌بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول می‌باشند.

از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می‌‌باشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه؛ و چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه،‌ گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الاّ کار از دست همه خارج خواهد شد. و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نموده‌اید و نموده‌ایم. چه هیچ علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد؛ و در تعیین رئیس جمهور و وکلای مجلس با طبقة تحصیلکردة متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور و غیروابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی مشورت کرده، و با علما و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده؛ و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه‌ای باشند؛ که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه‌داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی‌توانند بفهمند.

و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، شایسته ومتعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی‌آید؛ و مشکلاتی اگر باشد رفع می شود. و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود؛ که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین می‌شوند از روی کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمای بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطة تعیین شایسته‌ترین و متعهدترین شخصیتها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. و با نظر به اصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسی، وظیفة سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد که اندک مسامحه در انتخاب، چه آسیبی به اسلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن، که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد می‌کند.

و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و درحقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و درعصرهای آینده، آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند؛ و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه‌ای است و مقام والایی، ‌بلکه وظیفة سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار درجهان دیگر در پی دارد.

از خداوند منان هادی با تضرع و ابتهال می‌خواهم که ما و شما را از این امتحان خطرناک با روی سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطر قدری خفیفتر برای رؤسای جمهور حال و آینده و دولتها و دست‌اندرکاران، به حسب درجات در مسئولیتها نیز هست که باید خدای متعال را حاضر و ناظر و خود را درمحضر مبارک او بدانند. خداوند متعال راهگشای آنان باشد .

ح
از مهمات امور، مسألة قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که در تعیین عالیترین مقام قضایی که درعهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهد سابقه‌دار و صاحبنظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند.

و از شورایعالی قضایی می‌خواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع أسفناک و غم‌انگیزی درآمده بود با جدیت سر و سامان دهند؛ و دست کسانی که با جان ومال مردم بازی می‌کنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این کرسی پراهمیت کوتاه کنند، و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند؛ و قضات دارای شرایطی که، ان‌شاء الله با جدیت حوزه‌های علمیه مخصوصاً حوزة مبارکة علمیة قم تربیت و تعلیم می‌شوند و معرفی می‌گردند، به جای قضاتی که شرایط مقررة اسلامی را ندارند نصب گردند، که ان‌شاء الله تعالی بزودی قضاوت اسلامی درسراسر کشور جریان پیدا کند.

و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می‌کنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین ـ صلوات الله علیهم ـ دراهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه دربارة قضاوت به غیر حق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود. و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همان‌طور که خطر این مقامْ بزرگ است اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و می‌دانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.

ط
وصیت اینجانب به حوزه‌های مقدسة علمیه آن است که کراراً عرض نموده‌ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته‌اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می‌نمایند، و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه‌های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‌های علمیه است، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‌ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده‌ها وقشرهای مردم پاکدل و علاقه‌مند نمودن آنان را به خویش وضربة مهلک زدن به حوزه‌های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می‌باشد. و می‌دانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه‌ها افرادی به صورتهای مختلف از ملیگراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیله‌های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می‌کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می‌دهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونه‌هایی از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایی خلق» و «توده‌ای‌»ها و دیگر عناوین دیده‌اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزه‌های علمیه است که تنظیم و تصفیة آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‌دار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بی‌نظمی» است از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه گران باشد.

در هرصورت وصیت اینجانب آن است که در همة اعصار خصوصاً درعصر حاضر که نقشه‌ها و توطئه‌ها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه‌ها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم‌الشأن صرف وقت نموده و با برنامة دقیق صحیح حوزه‌ها را و خصوصاً حوزه علمیة قم و سایر حوزه‌های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.

و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزه‌های فقهی و اصولی از طریقة مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ وفقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشته‌های‌ دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه‌هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه‌هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی [است]، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می باشد.

ی
از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوة اجراییه است. گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند و بر خلاف مقررات یا با کاغذ‌بازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کرده‌اند یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد می‌کند.

وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانه‌ها بودجه‌ای که از آن ارتزاق می‌کنید مال ملت ، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی می‌شود، همة شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از کشور و ذخائر آن کوتاه گردید. و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته می‌شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال می‌نمایند. بنابر این حقیقت ملموس،

باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیر‌اسلامی ـ انسانی احتراز نمایید.

و در همین انگیزه به وزرای کشور در طول تاریخ آینده توصیه می‌کنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند اشخاص لایق، متدین،‌ متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند، تا آرامش در کشور هرچه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانه‌ها مسئولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسئولیت خود دارند لکن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند؛ مثل وزارت خارجه که مسئولیت سفارتخانه‌ها را در خارج از کشور دارند. اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوتزدگی سفارتخانه‌ها و تحول آنها به سفارتخانه‌های مناسب با جمهوری اسلامی توصیه‌هایی نمودم، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند. و اکنون که سه سال از پیروزی می‌گذرد اگر چه وزیر خارجة کنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امرمهم انجام گیرد.

و وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانه‌ها؛ و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند. و از هر امری که شائبة وابستگی با همة ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید که وابستگی در بعض امور هر چند ممکن است ظاهر فریبنده‌ای داشته باشد یا منفعت و فایده‌ای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشة کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شماست.

و وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند؛ خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می‌بخشد قیام کنید. و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را در‌ ‌آغوش خواهند کشید. و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند؛ و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست‌ برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می‌دهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.

و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همة اعصار خصوصاً عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائة چهرة حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون، دراین زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه‌های گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم . چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمی‌زنند.

مع‌الأسف اکثر دولتهای منطقة اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاسته‌اند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آورده‌اند. و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و می‌دانید که امروز جهان روی تبلیغات می‌چرخد. و با کمال تأسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آنکه در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خود‌خواهیها و فرصت‌طلبیها و انحصارجوییها به آنان مجال نمی‌دهد که لحظه‌ای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند، و مقایسة بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانة ارزنده را توأم با بعض آنچه را که از دست داده‌اند، که رفاه و عیشزدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت می‌کردند توأم با وابستگی و نوکرمآبی وثناجویی و مداحی از جرثومه‌های فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستم‌پیشگان زبانها و قلمها رابه کار بگیرند.

و مسئلة تبلیغ تنها به عهدة وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفة همة دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانه‌ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهرة نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همة ابعاد به آن دعوت کرده‌ از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج‌فهمیهای دوستان خودنمایی نماید، اسلامْ جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصیبت بار و غم‌انگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانسته‌اند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند؛ بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراری‌اند!

ک
از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت‌ساز مسئلة مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است که به واسطة اهمیت فوق‌العاده‌اش تکرار نموده و با اشاره می‌گذرم. باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربة مهلک زده است قسمت عمده‌اش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامه‌های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان وجوانان جریان داشتند، ‌هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی‌رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب‌کن بر ملت محروم‌ غارتزده تحمیل نمی‌شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی‌شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمی‌شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته‌های به آن اموال ملت را نمی‌توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرز‌گی خود و بستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوة قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می‌گرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه‌برانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه می‌یافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، و محرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا و اعتیاد و عشرتکده‌ها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی ـ انسانی‌ـ ملی بود، می‌توانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد؛ لکن چه غم‌انگیز و اسفبار است که دانشگاهها و دبیرستانها به دست کسانی اداره می‌شد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم و تربیت می‌دیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غربزدگان و شرقزدگان با برنامه و نقشة دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه می‌‌کردند، و بر وفق دستور آنان، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل می‌کردند.

اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده. و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همة اعصار، که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.

و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه درمقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.

ل
قوای مسلح، از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا کمیته‌ها و بسیج و عشایر ویژگی خاص دارند. اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی می‌باشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش‌بخشان به ملت می‌باشند، می‌بایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند. و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهره‌برداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستهای مخرب، بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است. قوای مسلح است که با بازیهای سیاسی، کودتاها و تغییر حکومتها و رژیمها به دست آنان واقع می‌شود؛ و سودجویان دغل بعض سران آنان را می‌خرند و با دست آنان و توطئه‌های فرماندهان بازی خوردة کشورها را به دست می‌گیرند، و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از کشورها سلب می‌کنند. و اگر فرماندهان پاکدامن متصدی امر باشند، هرگز برای دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمی‌آید و یا اگر احیاناً پیش آید، به دست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند. و در ایران نیز که این معجزة عصر به دست ملت انجام گرفت، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاک و میهن‌دوست سهم بسزائی داشتند.

و امروز که جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تکریتی به امر و کمک امریکا و سایر قدرتها پس از نزدیک به دو سال با شکست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبه‌رو است، باز قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بی‌دریغ ملت در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند؛ و نیز شرارتها وتوطئه‌های داخلی را که به دست عروسکهای وابسته به غرب وشرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند با دست توانای جوانان کمیته‌ها و پاسداران بسیج و شهربانی و با کمک ملت غیرتمند در هم شکسته شد. و همین جوانان فداکار عزیزند که شبها بیدارند تا خانواده‌ها با آرامش استراحت کنند. خدایشان یار و مددکار باد.

پس وصیت برادرانة من در این قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم، آن است که ای عزیزان که به اسلام عشق می‌ورزید و با عشق لقاء الله به فداکاری در جبهه‌ها و در سطح کشور به کار ارزشمند خود ادامه می‌دهید، بیدار باشید و هوشیار که بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفه‌ای غرب وشرقزده و دستهای مرموز جنایتکاران پشت پرده لبة تیز سلاح خیانت و جنایتکارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است؛ و می‌خواهند از شما عزیزان که با جانفشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده کردید بهره‌گیری کرده و جمهوری اسلامی را براندازند؛ و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا کرده به دامن یکی از دو قطب جهانخوار بیندازند، و بر زحمات و فداکاریهای شما با حیله‌های سیاسی و ظاهرهای به صورت اسلامی و ملی خط بطلان بکشند.

وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان‌طور که از مقررات نظام ، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه‌ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می‌توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همة ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفة شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بی‌اشکال به تباهی کشیده می‌شوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.

و من به همة نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاکی، وصیت مشفقانه می‌کنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت می‌کند، چنانچه امروز وفادارید، در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که همة شما را جز برای بردگی خویش نمی‌خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم‌پذیری نگه می‌دارند نجات می‌دهد، و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید؛ و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها که از ساختن هرچیز خود را عاجز می‌دیدند و از راه انداختن کارخانه‌ها آنان را مأیوس می‌نمودند، افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانه‌ها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه‌ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی ازدشمن نجات یابد.

و هم در اینجا باید بیفزایم که احتیاج ما پس از اینهمه عقب‌ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر. و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر ان‌شاء‌الله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پی‌برند و در مسیر انسانیت و انساندوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند؛ یا ا‌ن‌شاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را به‌ جای خود نشانند. به امید چنین روزی.

م
رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمة دوم آن، چه نقشه‌های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگِ فرنگی مآب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن، و برای همردیفان نیز مشکل می‌نمود! فیلمهای تلویزیون از فرآورده‌های غرب یا شرق بود که طبقة جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پر ارزشی که بسیاری از آن‌ با دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانه‌ها و موزه‌های غرب و شرق منتقل گردیده است. مجله‌ها با مقاله‌ها و عکسهای افتضاح بار و أسف‌انگیز، و روزنامه‌ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگی خویش و ضد اسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقة جوان مؤثر را به سوی غرب یا شرق هدایت می‌کردند. اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنه‌دار در ترویج مراکز فساد و عشرتکده‌ها و مراکز قمار و لاتار و مغازه‌های فروش کالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلی بویژه آنچه از غرب وارد می‌شد. و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسکها و اسباب بازیها و کالاهای تجملی وارد می‌شد؛ و صدها چیزهایی که امثال من از آنها بی‌اطلاع هستیم. و اگر خدای نخواسته عمر رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوی ادامه پیدا می‌کرد، چیزی نمی‌گذشت که جوانان برومند ما ـ این فرزندان اسلام و میهن که چشم امید ملت به آنها است ـ با انواع دسیسه‌ها و نقشه‌های شیطانی به دست رژیم فاسد و رسانه‌های گروهی و روشنفکران غرب و شرقگرا از دست ملت و دامن اسلام رخت بر می‌بستند: یا جوانی خود را در مراکز فساد تباه می‌کردند؛ و یا به خدمت قدرتهای جهانخوار درآمده و کشور را به تباهی می‌کشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد.

اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور ما‌بعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله‌ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همة ما و همة مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند. و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند . خداوند تعالی مددکار همه باشد.

ن
نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهکها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می‌کنند، اول به سران آنان در خارج و داخل، آن است که تجربة طولانی به هر راهی که اقدام کردید و به هر توطئه‌ای که دست زدید و به هر کشور و مقامی که توسل پیدا کردید به شماها که خود را عالم و عاقل می‌دانید باید آموخته باشند که مسیر یک ملت فداکار را نمی‌شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازیهای بی‌سر و پا و غیر حساب شده منحرف کرد، و هرگز هیچ حکومت و دولتی را نمی‌توان با این شیوه‌های غیر انسانی و غیر منطقی ساقط نمود، بویژه ملتی مثل ایران را که از بچه‌های خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداکاری می‌کنند. شماها که می‌دانید (و اگر ندانید بسیار ساده‌لوحانه فکر می‌کنید) که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است. و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند، حرکات ناشیانة شما و جنایاتی که با تحریک شما رخ داد آنان را از شما جدا کرد و جز دشمن تراشی کار دیگری نتوانستید بکنید.

من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می‌کنم که اولاً با این ملت طاغوتزدة رنج کشیده که پس از 2500 سال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتکارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستیز برخاسته‌اید. چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد، راضی می‌شود برای احتمال رسیدن به یک مقام با میهن خود و ملت خود اینگونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند؟ من به شما نصیحت می‌کنم دست از این کارهای بیفایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید. و در هر جا هستید اگر به جنایتی دست نزدید به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه کنید که خداوند ارحم الراحمین است؛ و جمهوری اسلامی و ملت از شما ان‌شاء‌الله می‌گذرند. و اگر دست به جنایتی زدید که حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید. و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ والاّ در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به کار دیگر مشغول شوید که صلاح در آن است.

و بعد، به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می‌کنم که با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوار خدمت می‌کنند و از نقشه‌های آنها پیروی می‌کنند و ندانسته به دام آنها افتاده‌اند به هدر می‌دهید؟ و با ملت خود در راه چه کسی جفا می‌کنید؟ شما بازی خوردگان دست آنها هستید. و اگر در ایران هستید به عیان مشاهده می‌کنید که توده‌های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداکارند؛ و به عیان می‌بینید که حکومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند؛ و آنان که به دروغ ادعای «خلقی» بودن و «مجاهد» و «فدایی» برای خلق می‌کنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده‌دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل به خانه‌های مجلل تیمی با زندگی اشرافی، نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می‌دهند و شما جوانان را به کام مرگ می‌فرستند.

نصیحت مشفقانة من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید؛ و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می‌کنند متحد شوید؛ و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شرّ مخالفین نجات پیدا کند، و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید که جز به نفع شخصی خود فکر نمی‌کنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستیز هستند و شما را فدای مقاصد شوم و قدرت‌طلبی خویش می‌نمایند؟ شما در این سالهای پیروزی انقلاب دیدید که ادعاهای آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادعاها فقط برای فریب جوانان صاف دل است. و می‌دانید که شما قدرتی در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و کارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهی عمرتان نتیجه‌ای ندارد. من تکلیف خود را که هدایت است ادا کردم. و امید است به این نصیحت که پس از مرگ من به شما می‌رسد و شائبة قدرت طلبی در آن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید.

وصیت من به چپ گرایان، مثل کمونیستها و چریکهای فدایی خلق و دیگر گروهها[ی] متمایل به چپ، آن است که شماها بدون بررسی صحیح از مکتبها و مکتب اسلام نزد کسانی که از مکتبها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند، با چه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده رو آورید و چه شده که دل خود را به چند «ایسم» که محتوای آنها پیش اهل تحقیق پوچ است خوش کرده‌اید؟ و شما را چه انگیزه‌ای وادار کرده که می‌خواهید کشور خود را به دامن شوروی یا چین بکشید؛ و با ملت خود به اسم «توده دوستی» به جنگ برخاسته یا به توطئه‌هایی برای نفع اجنبی به ضد کشور خود و توده‌های ستمدیده دست زدید؟ شما می‌بینید که از اول پیدایش کمونیسم مدعیان آن دیکتاتورترین و قدرت‌طلب و انحصارطلبترین حکومتهای جهان بوده و هستند. چه ملتهایی زیر دست و پای شوروی مدعی طرفدار توده‌ها خُرد شدند و از هستی ساقط گردیدند. ملت روسیه، مسلمانان و غیر مسلمانان، تاکنون در زیر فشار دیکتاتوری حزب کمونیست دست و پا می‌زنند و از هر گونه آزادی محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهای دیکتاتورهای جهان به سر می‌برند. استالین، که یکی از چهره‌های به اصطلاح «درخشان» حزب بود، ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم. اکنون که شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان می‌دهید، مردم مظلوم شوروی و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگریهای آنان جان می‌سپارند، و آنگاه شما که مدعی طرفداری از خلق هستید، بر این خلق محروم در هر جا که دستتان رسیده چه جنایاتی انجام دادید و با اهالی شریف آمل که آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفی می‌کردید و عدة بسیاری را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به کشتن دادید، چه جنایتها که نکردید. و شما «طرفدار خلق محروم» می‌خواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیکتاتوری شوروی دهید و چنین خیانتی را با سرپوش «فدایی خلق» و طرفدار محرومین در حال اجرا هستید، منتها «حزب توده» و رفقای آن با توطئه و زیر ماسک طرفداری از جمهوری اسلامی، و دیگر گروهها با اسلحه و ترور و انفجار.

من به شما احزاب و گروهها، چه آنان که به چپگرایی معروف ـ گرچه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد که اینان کمونیست امریکایی هستند ـ و چه آنان که از غرب ارتزاق می‌کنند و الهام می‌گیرند و چه آنها که با اسم «خود مختاری» و طرفداری از کرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم کردستان و دیگر جاها را از هستی ساقط نموده و مانع از خدمتهای فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و بازسازی دولت جمهوری در آن استانها می‌شوند، مثل حزب «دموکرات» و «کومله» وصیت می‌کنم که به ملت بپیوندند. و تاکنون تجربه کرده‌اند که کاری جز بدبخت کردن اهالی آن مناطق نکرده‌اند و نمی‌توانند بکنند، پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است که با دولت تشریک مساعی نموده و از یاغی‌گری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن کشور بپردازند و مطمئن باشند که اسلام برای آنان هم از قطب جنایتکار غرب و هم از قطب دیکتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام می‌دهد.

و وصیت من به گروههای مسلمان که از روی اشتباه به غرب و احیاناً به شرق تمایل نشان می‌دهند و از منافقان که اکنون خیانتشان معلوم شد گاهی طرفداری می‌کردند و به مخالفانِ بدخواهان اسلام از روی خطا و اشتباه گاهی لعن می‌کردند و طعن می‌زدند، آن است که بر سر اشتباه خود پافشاری نکنند و با شهامت اسلامی به خطای خود اعتراف، و با دولت و مجلس و ملت مظلوم برای رضای خداوند هم‌صدا و هم‌مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شرّ مستکبران نجات دهید؛ و کلام مرحوم مدرس، آن روحانی متعهد پاک سیرت و پاک اندیشه را به خاطر بسپرید که در مجلس افسردة آن روز گفت: اکنون که باید از بین برویم چرا با دست خود برویم.

من هم امروز به یاد آن شهید راه خدا به شما برادران مؤمن عرض می‌کنم اگر ما با دست جنایتکار امریکا و شوروی از صفحة روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم. و این سیره و طریقة انبیای عظام و ائمة مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم، و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگیها زندگی کنند می‌توانند؛ و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمی‌توانند خلاف ایدة آنان را تحمیل کنند.

از افغانستان عبرت باید گرفت با آنکه دولت غاصب و احزاب چپی با شوروی بوده و هستند، تاکنون نتوانسته‌اند توده‌های مردم را سرکوب نمایند. علاوه بر این اکنون ملتهای محروم جهان بیدار شده‌اند و طولی نخواهد کشید که این بیداریها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطة ستمگران مستکبر نجات خواهند داد. و شما مسلمانانِ پایبند به ارزشهای اسلامی می‌بینید که جدایی و انقطاع از شرق و غرب برکات خود را دارد نشان می‌دهد؛ و مغزهای متفکر بومی به کار افتاده و به سوی خودکفایی پیشروی می‌کند و آنچه کارشناسان خائن غربی و شرقی برای ملت ما محال جلوه می‌دادند، امروز به طور چشمگیری با دست و فکر ملت انجام گرفته و ان‌شاء‌الله تعالی در دراز مدت انجام خواهد گرفت. و صد افسوس که این انقلاب دیر تحقق پیدا کرد و لااقل در اول سلطنت جابرانة کثیف محمدرضا تحقق نیافت؛ و اگر شده بود، ایران غارتزده غیر از این ایران بود.

و وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکالتراشان و صاحب‌عقدگان آن است که به جای آنکه وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف کنید و هرچه توان دارید در بدبینی و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران به کار برید، و با این عمل کشور خود را به سوی ابرقدرتها سوق دهید، با خدای خود یک شب خلوت کنید و اگر به خداوند عقیده ندارید با وجدان خود خلوت کنید و انگیزة باطنی خود را که بسیار می‌شود خود انسانها از آن بیخبرند بررسی کنید، ببینید آیا با کدام معیار و با چه انصاف خون این جوانان قلم قلم شده را در جبهه‌ها و در شهرها نادیده می‌گیرید و با ملتی که می‌خواهد از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداکاری می‌خواهد آن را حفظ کند، به جنگ اعصاب برخاسته‌اید و به اختلاف‌انگیزی و توطئه‌های خائنانه دامن می‌زنید و راه را برای مستکبران و ستمگران باز می‌کنید. آیا بهتر نیست که با فکر و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ میهن خود نمایید؟ آیا سزاوار نیست که به این ملت مظلوم محروم کمک کنید و با یاری خود حکومت اسلامی را استقرار دهید؟ آیا این مجلس و رئیس جمهور و دولت و قوة قضایی را از آنچه در زمان رژیم سابق بود بدتر می‌دانید؟ آیا از یاد برده‌اید ستمهایی که آن رژیم لعنتی بر این ملت مظلوم و بی پناه روا می‌داشت؟ آیا نمی‌دانید که کشور اسلامی در آن زمان یک پایگاه نظامی برای امریکا بود و با آن عمل یک مستعمره می‌کردند و از مجلس تا دولت و قوای نظامی در قبضة‌ آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با این ملت و ذخائر آن چه می‌کردند؟ آیا اشاعة فحشا در سراسر کشور و مراکز فساد، از عشرتکده‌ها و قمارخانه‌ها و میخانه‌ها و مغازه‌های مشروب فروشی و سینماها و دیگر مراکز که هر یک برای تباه کردن نسل جوان عاملی بزرگ بود، از خاطرتان محو شده؟ آیا رسانه‌های گروهی و مجلات سراسر فساد انگیز و روزنامه‌های آن رژیم را به دست فراموشی سپرده‌اید؟ و اکنون که از آن بازارهای فساد اثری نیست، برای آنکه در چند دادگاه، یا چند جوان که شاید اکثر از گروههای منحرف نفوذ کرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی کارهای انحرافی انجام می‌دهند، و کشتن عده ای که مفسد فی‌الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی می‌کنند شما را به فریاد در آورده، و با کسانی که با صراحت، اسلام را محکوم می‌کنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان که أسفناکتر از قیام مسلحانه است، نموده‌اند پیوند می‌کنید و دست برادری می‌دهید؛ و آنان را که خداوند مهدورالدم فرموده نور چشم می‌خوانید، و در کنار بازیگرانی که فاجعة چهارده اسفند را بر پا کردند و جوانان بیگناه را با ضرب و شتم کوبیدند نشسته و تماشاگر معرکه می‌شوید، یک عمل اسلامی و اخلاقی است! و عمل دولت و قوة قضاییه که معاندین و منحرفین و ملحدین را به جزای اعمال خویش می‌رسانند، شما را به فریاد درآورده و داد مظلومیت می‌زنید؟ من برای شما برادران که از سوابقتان تا حدی مطلع و علاقه‌مند به بعضی از شما هستم متأسف هستم، نه برای آنان که اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگهایی در پوشش چوپان و بازیگرانی بودند که همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد تباه کردن کشور و ملت و خدمتگزاری به یکی از دو قطب چپاولگر بودندـ آنان که با دست پلید خود جوانان و مردان ارزشمند و علمای مربی جامعه را شهید نمودند و به کودکان مظلوم مسلمانان رحم نکردند، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند که شیطانِ نفس اماره بر آنان حکومت می‌کند.

لکن شما برادران مؤمن با دولت و مجلس که کوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همة مواهب زندگی محروم نماید چرا کمک نمی‌کنید و شکایت دارید؟ آیا مقدار خدمت دولت و بنیادهای جمهوری را با این گرفتاریها و نابسامانیها که لازمة هر انقلاب است، و جنگ تحمیلی با آنهمه خسارت و میلیونها آوارة خارجی و داخلی و کارشکنیهای بیرون از حد را در این مدت کوتاه مقایسه با کارهای عمرانی رژیم سابق نموده‌اید؟ آیا نمی‌دانید که کارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریباً به شهرها آن هم به محلات مرفه؛ و فقرا و مردمان محروم از آن امور بهرة ناچیز داشته یا نداشتند؛ و دولت فعلی و بنیادهای اسلامی برای این طایفة محروم با جان و دل خدمت می‌کنند؟ شما مؤمنان هم پشتیبان دولت باشید تا کارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار که خواه ناخواه خواهید رفت با نشان خدمتگزاری به بندگان او بروید.

س
یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است، آن است که اسلام نه با سرمایه‌داری ظالمانه و بی‌حساب و محروم کنندة توده‌های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم می‌کند و مخالف عدالت اجتماعی می‌داند ـ گرچه بعض کج‌فهمان بی‌اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده‌اند (و باز هم دست برنداشته‌اند) که اسلام طرفدار بی مرز و حد سرمایه‌داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده‌اند چهرة نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه‌داری غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام‌شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته‌اند ـ و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می‌باشند با اختلاف زیادی که دوره‌های قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در برداشته.

بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف، که اگر بحق به آن عمل شود چرخهای اقتصاد سالم به راه می‌افتد و عدالت اجتماعی، که لازمة یک رژیم سالم است تحقق می‌یابد. در اینجا نیز یک دسته با کج فهمیها و بی‌اطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دستة اول قرار گرفته و گاهی با تمسک به بعضی آیات یا جملات نهج البلاغه، اسلام را موافق با مکتبهای انحرافی مارکس و امثال او معرفی نموده‌اند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج‌البلاغه ننموده وسر‌خود، به فهم قاصر خود، بپاخاسته و «مذهب اشتراکی» را تعقیب می‌کنند و از کفر و دیکتاتوری و اختناق کوبنده که ارزشهای انسانی را نادیده گرفته و یک حزب اقلیت با توده‌های انسانی مثل حیوانات عمل می‌کنند،‌ حمایت می‌کنند.

وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده؛ و تحت تأثیر تبلیغات بی‌محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه‌داری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید، و به مالکیت و سرمایه‌های مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید، و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه‌ها و فعالیتهای سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خود کفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند.

و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می‌کنم که ثروتهای عادلانة خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه‌ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است.

و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می‌کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان‌خانی در رنج و زحمت بوده‌اند. و چه نیکو است که طبقات تمکندار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند. و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است که یکی بی‌خانمان و یکی دارای آپارتمانها باشد.

ع
وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی‌نماها که با انگیزه‌های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می‌کنند و وقت خود را وقف براندازی آن می‌نمایند و با مخالفان توطئه‌گر و بازیگران سیاسی کمک، و گاهی به طوری که نقل می‌شود با پولهای گزافی که از سرمایه‌داران بیخبر از خدا دریافت برای این مقصد می‌کنند کمکهای کلان می‌نمایند، آن است که شماها طرْفی از این غلط کاریها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زده‌اید ـ و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسیدـ تا درِ توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم‌صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاریهای ملت به دست آمده حمایت کنید، که خیر دنیا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید. و اما به آن دسته که از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیر عمدی، که از اشخاص مختلف یا گروهها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید می‌کنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می‌نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سابق. و باز توجه نمایند که در انقلابهای دنیا هرج و مرجها و غلط‌رویها و فرصت‌طلبیها غیر قابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتاریهای این جمهوری را در نظر بگیرید ـ از قبیل توطئه‌ها و تبلیغات دروغین و حملة مسلحانة خارج مرز و داخل، و نفوذ غیر قابل اجتناب گروههایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهای دولتی به قصد ناراضی کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامی، و تازه کار بودن اکثر یا بسیاری از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از کسانی که از استفاده‌های کلان غیر مشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده، و کمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاریهای اقتصادی کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی، و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و دهها گرفتاری دیگر، که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بیخبر است ـ و از طرفی اشخاص غرضمند سلطنت‌طلب سرمایه‌دار هنگفت که با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسام‌آور و قاچاق و احتکار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد می‌کشند، نزد شما آقایان به شکایت و فریبکاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان «سهم» مبلغی می‌دهند و اشک تمساح می‌ریزند و شما را عصبانی کرده به مخالفت برمی‌انگیزانند، که بسیاری از آنان با استفاده‌های نامشروع، خون مردم را می‌مکند و اقتصاد کشور را به شکست می کشند.

اینجانب نصیحت متواضعانة برادرانه می‌کنم که آقایان محترم تحت تأثیر اینگونه شایعه‌سازیها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند. و باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیة الله ـ روحی فداه‌ ـ یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد، بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت می‌رسد و محرومان جهان، که به اسلام و حکومت اسلامی رو[ی] آورده و دل باخته‌اند، مأیوس می‌شوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد؛ و شماها روزی از کردار خود پشیمان می‌شوید که کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد. و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همة امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود یک اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه‌ای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی که ان‌شاء‌الله تعالی مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یکروزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فداکاریها ستمکاران سرکوب و منزوی می‌شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامیهای منحرف، آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانّا لله و انّا الیه راجعون.

ف
وصیت من به همة مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر، که بتدریج پای قدرتهای بزرگ جهانخوار به همة کشورهای اسلامی و سایر کشورهای کوچک باز شده است مشاهده کردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو کردند که هیچ ‌یک از دوَل حاکم بر این کشورها در فکر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند؛ بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه کرده‌اند برای منافع شخصی یا گروهی نموده؛ یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همة مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده، و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش به کار گرفته‌اند و یا آنکه دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بوده‌اند که برای وابسته کردن کشورها و ملتها هر چه توان داشته‌اند به کار گرفته و با حیله‌های مختلف کشورها را بازاری برای شرق و غرب درست کرده و منافع آنان را تأمین نموده‌اند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اکنون نیز با این نقشه در حرکتند.

و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عُمال سرسپردة آنان نترسید؛ و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می‌کنند از کشور خود برانید؛ و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع، و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید؛ و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همة مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همة مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.

ص
یک مرتبة دیگر در خاتمة این وصیتنامه، به ملت شریف ایران وصیت می‌کنم که در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان‌نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علّو رتبة آن است، آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید و دنبال می‌کنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می‌کنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایدة توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مکتب محمدی ـ صلی الله علیه وآله وسلم‌ ـ به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام ـ علیهم سلام الله ـ و اولیای معظم ـ سلام الله علیهم ـ برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بی‌نهایت جز با آن میسر نگردد. آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای خاکیان از سیر در آن حاصل می‌شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر‌ّ و عَلن حاصل نشود.

شما ای ملت مجاهد، در زیر پرچمی می‌روید که در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است، بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می‌روید که تنها راه تمام انبیا ـ علیهم سلام الله ـ و یکتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است که همة اولیا شهادت را در راه آن به آغوش می‌کشند و مرگ سرخ را «احلی من العسل» می‌دانند؛ و جوانان شما در جبهه‌ها جرعه‌ای از آن را نوشیده و به وجد آمده‌اند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید بحق بگوییم « یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً ». گوارا باد بر آنان آن نسیم دل‌آرا و آن جلوة شورانگیز.

و باید بدانیم که طرفی از این جلوه در کشتزارهای سوزان و در کارخانه‌های توانفرسا و در کارگاهها و در مراکز صنعت و اختراع و ابداع، و در ملت به طور اکثریت در بازارها و خیابانها و روستاها و همة کسانی که متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودکفایی کشور به خدمتی اشتغال دارند جلوه گر است.

و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است کشور عزیز از آسیب دهر ان‌شاء‌الله تعالی مصون است. و بحمد‌الله تعالی حوزه‌های علمیه و دانشگاهها و جوانانِ عزیز مراکز علم و تربیت از این نفخة الهی غیبی برخوردارند، و این مراکز در‌بست در اختیار آنان است، و به امید خدا دست تبهکاران و منحرفان از آنها کوتاه.

و وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همة ابعادش به پیش، و بی تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.

و اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق می‌بینم و امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد.

با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان و رحیم می‌خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.

و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهیها و قصور و تقصیرها بپذیرند. و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند، و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.

و السلام علیکم و علی عبادالله الصالحین و رحـمة‌الله و برکاته

26بهمن 1361 1جمادی‌الاولی 1403
روح‌الله الموسوی الخمینی

بسمه تعالی

این وصیتنامه را پس از مرگ من، احمد خمینی برای مردم بخواند؛ و در صورت عذر، رئیس محترم جمهور یا رئیس محترم شورای اسلامی یا رئیس محترم دیوان عالی کشور، این زحمت را بپذیرند؛ و در صورت عذر، یکی از فقهای محترم نگهبان این زحمت را قبول نماید.

روح‌الله الموسوی الخمینی

بسمه تعالی

در زیر این وصیتنامه‌ی 29 صفحه‌ای و مقدمه، چند مطلب را تذکر می‌دهم:

(1) اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.

(2) اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده‌اند که اعلامیه‌های اینجانب را می‌نوشته‌اند. این مطلب را شدیداً تکذیب می‌کنم. تاکنون هیچ اعلامیه‌ای را غیر شخص خودم تهیه کسی نکرده است.

(3) از قرار مذکور، بعضی‌ها ادعا کرده‌اند که رفتن من به پاریس به وسیله‌ی آنان بوده؛ این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ ‌شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.

(4) من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه‌ی سالوسی و اسلام‌نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء‌ استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی او است.

روح‌الله الموسوی الخمینی

 نظر دهید »

"سخن فقها پیرامون ولایت فقیه"

30 آذر 1394 توسط معصومه نجاتي

پای سخن فقهاء

فقیه متتبّع و زبردست شیخ محمد حسن نجفی (رضوان الله علیه) معروف به صاحب جواهر (متوفی در سال 1266 ق) در اثر گرانسنگ خود می فرماید:

«… لولا عموم الولایة لبقی کثیر من الامور المتعلّقه بشیعتهم معطلة. فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کانّه ما ذاق من طعم الفقه شیئاً و لا فهم من لحن قولهم و رموزهم امرا و لا تأمل المراد من قولهم انی جعلته علیکم حاکماً و قاضیاً و حجة و خلیفة و نحوذلک مما یظهر اراده نظم زمان الغیبة لشیعتهم فی کثیر من الامور الراجعة الیهم…»[1]

ترجمه گونه ای از این سخن اندیشمندانه به همراه اندکی توضیح چنین است: اگر عمومیّت ولایت فقیه، درست نباشد، واقعاً بسیاری از امور مربوط به شیعیان تعطیل خواهد ماند. بنابراین تردید بعضی از مردم در این زمینه، امری غریب و دور از واقع است. بلکه گویا اینها به هیچ وجه، مزه ای از فقه نچشیده اند و از ساختمان سخن اهل بیت (علیهم السلام) و اشارات و نکته های فرمایشات آن بزرگواران، درکی نداشته اند و در مقصود سخنان اهل بیت (علیهم السلام) که (در احادیث فرموده‌اند) فقیه را حاکم بر شما و قاضی و حجت و جانشین خود قرار دادیم، تامل نکرده اند. (این احادیث و مانند آن این مطلب را می رسانند که) اهل بیت (علیهم السلام) خواستار ساماندهی و نظم بخشیدن به امور شیعیان در زمان غیبت بوده اند. آن اموری که مربوط به شوون امامت و ولایت می باشد. نکته ای که شاید به مذاق خیلی ها ناخوش باشد اینست که، ظاهراً منظور صاحب جواهر (قدس سره) از عموم ولایت همان اطلاق ولایت یعنی ولایت مطلقه فقیه است که البته این ولایت مطلقه یکی از مظلوم ترین اصطلاحات زمانه ماست که تبیین آن دچار افراط و تفریط حیرت آوری شده است!!

دستورات ولی معظم فقیه، از امضای ولی الله الاعظم (علیه الصلاة و السلام و اروحنا فداه) برخوردار است. البته تا وقتی که از حدود و موازین اسلامی عدول نکرده باشد و تشخیص این عدول، به هیچ وجه بر عهده غیر متخصصین در فقه دین شناسی و ناآشنایان به جزییات مسائل سیاسی و اجتماعی جاری در جامعه نمی باشد

عبارت بعدی از فقیه محقق و عالی قدر حاج آقا رضا همدانی (رضوان الله علیه) (متوفی در سال 1322 ق) است، می‌فرماید:

«… ولکن الذی یظهر بالتدبر فی التوقیع المرویّ عن امام العصر (عجل الله تعالی فرجه) الذی هو عمدة دلیل النصب، انما هو اقامة الفقیه المتمسّک بروایاتهم مقامه بارجاع عوام الشیعة الیه فی کل ما یکون الامام مرجعاً فیه کی لا یبقی شیعته متحیّرین فی ازمنه الغیبة» [2] … ولی حاصل تدبر در توقیع روایت شده از حضرت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) که دلیل عمده و اساسی نصب فقیه به ولایت است، همانا قرار دادن فقیه در مقام و منصب امام است. این مطلب، با رجوع دادن بقیه شیعیان به فقیه در دسته ای از امور که باید در آن ها به امام مراجعه کرد بیان شده است تا شیعیان در روزگار غیبت ولی عصر (علیه السلام) متحیّر و سرگردان نباشند. منظور این محقق والامقام، توقیع [3] شریفی است که از حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به صورت معتبر، نقل شده است و در فرازی از آن چنین می خوانیم «و اما الحوادث الواقعة فارجعلوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله»[4] و اما درباره رخدادهایی که واقع می شوند، پس رجوع کنید به روایان حدیث ما (که قطعاً منظور، فقهاء هستند) پس آن ها حجت من هستند بر شما و من حجت خداوند هستم.

آری براستی اگر ولایت فقیه نبود وضعیت شیعیان پر از حیرت و نابسامانی می بود. و این تنها راه هدایت و سعادت مذهب تشیّع در زمان غیبت است والا رو به افول و زوال می رفت.

 

 نظر دهید »
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مشاور شما

اخبارروز,تحلیل سیاسی,...
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • سیاسی
    • متن وصیت نامه حضرت امام خمینی
    • متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
    • احزاب موجود در ایران
    • تحلیل سیاسی هفته
      • اوضاع سیاسی دمشق
      • برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام
      • توافق موقت ژنو
      • بیانیه نهایی برجام
      • چکیده ای از بندهای برجام
      • دیدار فائزه هاشمی با عضو ارشد فرقه بهائیت
      • آتش جهنم قرارگاه خاتم الانبیاء در انتظار هواپیماهای متجاوز آمریکایی
      • آیت الله جنتی رییس مجلس خبرگان رهبری شد
      • ضدایران
  • اعتقادی
    • امامت
    • معاد
  • اخلاق
  • احکام
  • مدافعین حرم
    • استقبال5استان از شهدای مدافع حرم
    • شهادت "سمیرقنطار" را تلافی میکنیم
    • سردار سلیمانی ذر لیست ترور رژیم صهیونیستی
    • سربازان حزب الله در حمایت از پیروان مسیح
  • مقالات
    • مقالات دینی و اخلاقی
      • سیمای حضرت مهدی در پرتو قرآن و روایات
      • ويژگی های پیامبراکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن
      • امام صادق علیه السلام را بیشتر بشناسیم
      • تسلیم حق :اطاعت کامل از پروردگار
    • مقالات سیاسی
      • مبارزه با فساد اقدام اعتمادساز
  • طب سنتی
    • ادویه و گیاهان ضددیابت
    • بید گیاهی درد افکن
    • تخم شربتی برای مقابله با یبوست
    • بابونه برای کنترل قندخون
  • شبهات اعتقادی
  • اعیاد شعبانیه
  • پیامک
  • دیدارها وبیانات امام خامنه ای(مدظله العالی)
  • آخرین اخبار روز
  • اعمال روزهای خاص
  • میلاد یگانه منجی عالم بشریت مبارک
  • مناسبت ها
  • سالروز فتح خرمشهر
  • مشاوره
    • تازه های روانشناسی کودکان
  • islam
  • کدپیشواز ایرانسل

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس