"سخن فقها پیرامون ولایت فقیه"
پای سخن فقهاء
فقیه متتبّع و زبردست شیخ محمد حسن نجفی (رضوان الله علیه) معروف به صاحب جواهر (متوفی در سال 1266 ق) در اثر گرانسنگ خود می فرماید:
«… لولا عموم الولایة لبقی کثیر من الامور المتعلّقه بشیعتهم معطلة. فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کانّه ما ذاق من طعم الفقه شیئاً و لا فهم من لحن قولهم و رموزهم امرا و لا تأمل المراد من قولهم انی جعلته علیکم حاکماً و قاضیاً و حجة و خلیفة و نحوذلک مما یظهر اراده نظم زمان الغیبة لشیعتهم فی کثیر من الامور الراجعة الیهم…»[1]
ترجمه گونه ای از این سخن اندیشمندانه به همراه اندکی توضیح چنین است: اگر عمومیّت ولایت فقیه، درست نباشد، واقعاً بسیاری از امور مربوط به شیعیان تعطیل خواهد ماند. بنابراین تردید بعضی از مردم در این زمینه، امری غریب و دور از واقع است. بلکه گویا اینها به هیچ وجه، مزه ای از فقه نچشیده اند و از ساختمان سخن اهل بیت (علیهم السلام) و اشارات و نکته های فرمایشات آن بزرگواران، درکی نداشته اند و در مقصود سخنان اهل بیت (علیهم السلام) که (در احادیث فرمودهاند) فقیه را حاکم بر شما و قاضی و حجت و جانشین خود قرار دادیم، تامل نکرده اند. (این احادیث و مانند آن این مطلب را می رسانند که) اهل بیت (علیهم السلام) خواستار ساماندهی و نظم بخشیدن به امور شیعیان در زمان غیبت بوده اند. آن اموری که مربوط به شوون امامت و ولایت می باشد. نکته ای که شاید به مذاق خیلی ها ناخوش باشد اینست که، ظاهراً منظور صاحب جواهر (قدس سره) از عموم ولایت همان اطلاق ولایت یعنی ولایت مطلقه فقیه است که البته این ولایت مطلقه یکی از مظلوم ترین اصطلاحات زمانه ماست که تبیین آن دچار افراط و تفریط حیرت آوری شده است!!
دستورات ولی معظم فقیه، از امضای ولی الله الاعظم (علیه الصلاة و السلام و اروحنا فداه) برخوردار است. البته تا وقتی که از حدود و موازین اسلامی عدول نکرده باشد و تشخیص این عدول، به هیچ وجه بر عهده غیر متخصصین در فقه دین شناسی و ناآشنایان به جزییات مسائل سیاسی و اجتماعی جاری در جامعه نمی باشد
عبارت بعدی از فقیه محقق و عالی قدر حاج آقا رضا همدانی (رضوان الله علیه) (متوفی در سال 1322 ق) است، میفرماید:
«… ولکن الذی یظهر بالتدبر فی التوقیع المرویّ عن امام العصر (عجل الله تعالی فرجه) الذی هو عمدة دلیل النصب، انما هو اقامة الفقیه المتمسّک بروایاتهم مقامه بارجاع عوام الشیعة الیه فی کل ما یکون الامام مرجعاً فیه کی لا یبقی شیعته متحیّرین فی ازمنه الغیبة» [2] … ولی حاصل تدبر در توقیع روایت شده از حضرت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) که دلیل عمده و اساسی نصب فقیه به ولایت است، همانا قرار دادن فقیه در مقام و منصب امام است. این مطلب، با رجوع دادن بقیه شیعیان به فقیه در دسته ای از امور که باید در آن ها به امام مراجعه کرد بیان شده است تا شیعیان در روزگار غیبت ولی عصر (علیه السلام) متحیّر و سرگردان نباشند. منظور این محقق والامقام، توقیع [3] شریفی است که از حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به صورت معتبر، نقل شده است و در فرازی از آن چنین می خوانیم «و اما الحوادث الواقعة فارجعلوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله»[4] و اما درباره رخدادهایی که واقع می شوند، پس رجوع کنید به روایان حدیث ما (که قطعاً منظور، فقهاء هستند) پس آن ها حجت من هستند بر شما و من حجت خداوند هستم.
آری براستی اگر ولایت فقیه نبود وضعیت شیعیان پر از حیرت و نابسامانی می بود. و این تنها راه هدایت و سعادت مذهب تشیّع در زمان غیبت است والا رو به افول و زوال می رفت.