مشاور شما

  • خانه 
  • "دیدار فائزه هاشمی با عضو ارشد فرقه بهائیت" 
  • تماس  
  • ورود 

"تحلیل هفته |ضد ایران، ناقض برجام"

تحلیل هفته |ضد ایران، ناقض برجام

علی قاسمی/ پس از ٢٨ روز مذاکره فشرده در وین به منظور نگارش برنامه جامع اقدام مشترک و ۲۲ ماه مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران، بین ایران و شش کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، آلمان و چین در ۲۳ تیرماه توافق وین (برجام) انجام گرفت. در این برهه زمانی ایران به تمام تعهدات خود عمل کرده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز در گزارش‌های متعدد خود تاکنون این امر را تأیید کرده است. از جمله اینکه تأسیسات هسته‌ای فردو در حد یک آزمایشگاه تنزل یافت و سانتریفیوژهای نطنز از ۱۹ هزار دستگاه به پنج هزار دستگاه کاهش پیدا کرد، قلب نیروگاه اراک با سیمان پر شد و در نهایت مواد غنی‌ شده از حدود ۱۰ هزار کیلو به ۳۰۰ کیلو کاهش یافت و دوربین‌های نظارتی آژانس مدام در حال ثبت و ضبط عملکرد ما هستند، اما طرف مقابل به‌ویژه آمریکایی‌ها به بهانه‌های واهی هر از چند گاهی قانونی محدودکننده علیه کشور ما به تصویب می‌رسانند و تنها استدلال آنها این است که این موارد خارج از برجام است و موضوعات موشکی، تروریسم و حقوق بشر را بهانه خود قرار می‌دهند، به همین منظور در این مقاله به مصوبات ضد ایرانی آمریکا علیه ایران که پس از اجرای برجام به تصویب رسیده و ابلاغ شده، یا در حال بررسی در کمیته‌های کنگره است به اجمال اشاره می‌‌شود.
الف ـ اولین تحریم یک روز پس از اجرای برجام
دقیقاً یک روز پس از اجرایی شدن توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ (برجام) و همچنین مبادله زندانیان از سوی دو طرف و روزی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز تأیید کرد که ایران تعهدات خود در چارچوب توافق هسته‌ای را به طور صحیح و کامل انجام داده است، وزارت خزانه‌داری آمریکا، تحریم‌های جدیدی را بر سر برنامه موشکی ایران ـ نه برنامه هسته‌ای ـ اعمال کرد. این تحریم‌ها ۱۱ شرکت و فردی را نشانه گرفت که در مسیر تولید برنامه موشکی بالستیک جمهوری اسلامی ایران نقش داشتند. در بیانیه رسمی وزارت خزانه‌داری آمریکا آمده است: «این اقدام با هماهنگی و تأیید دولت آمریکا به منظور جلوگیری از گسترش برنامه موشکی بالستیکی ایران اجرا شده است.» در توجیه این مسئله مقامات رسمی دولت آمریکا بیان کردند که اقدام جدید وزارت خزانه‌داری در اعمال تحریم‌های تازه کاملاً قانونی و در راستای مبارزه با تروریسم و حقوق بشر است و فعالیت‌های موشکی ایران موضوعی جدا از برنامه هسته‌ای و توافق هسته‌ای هستند. جک لو، وزیر خزانه‌داری آمریکا در همین باره تأکید کرد: «ما به ادامه تحریم فعالیت‌های ایران خارج از چارچوب برجام ادامه می‌دهیم. این تحریم‌ها شامل فعالیت‌های ایران در حمایت از تروریسم، فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده منطقه، اقدامات ناقض حقوق بشر و برنامه موشکی ایران است. همچنین لازم است متذکر شوم که به جز برخی موارد استثنا (مثل خرید فرش از ایران) دیگر روابط اقتصادی ایران و آمریکا همچنان ممنوع است و بانک‌های آمریکایی نمی‌توانند وارد تراکنش و معامله با اشخاص ایرانی شوند.» بر اساس بیانیه‌ای که وزارت خزانه‌داری آمریکا در ۱۷ ژانویه (۲۷ دی) صادر کرد، هفت فرد و سه مؤسسه به فهرست تحریم‌های موشکی اضافه شده‌اند. علاوه بر شش ایرانی، نام یک شهروند چینی هم در فهرست تازه تحریم‌ها دیده می‌شود. همچنین دو شرکت از میان سه مؤسسه تحریم‌شده در چین و سومی در امارات متحده عربی ثبت شده است. افراد و شرکت‌هایی که به بهانه ارتباط با برنامه موشکی ایران در فهرست تحریم قرار گرفته‌اند، عبارتند از: ۱ـ سیدمهدی فرحی، ۲ـ رحیم‌رضا فرقدانی، ۳ـ سیدمحمد هاشمی،
۴ ـ سیدجواد موسوی، ۵ـ سیدمیراحمد نوشین، ۶ـ حسین پورنقشبند،
۷ـ مینگفو چن (تبعه چین)،
۸ ـ شرکت لند آنهوی، ۹ـ شرکت بازرگانی کاندید جنرال ۱۰ـ شرکت بازرگانی مبروکه.
همچنین اطلاعات مربوط به «مهرداد کتابچی» که پیش از این در فهرست تحریم‌ها بوده نیز به روز شده است.
ب ـ قانون محدودیت تردد به آمریکا برای سفرکنندگان به ایران
یکی دیگر از مصوبات آمریکایی‌ها که با روح برجام همخوانی نداشت، طرح ضدایرانی کنگره درباره روادید بود. باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا با امضای لایحه بودجه سال آینده این کشور، به عنوان بخشی از قانون بودجه محدودیت‌های تازه‌ای‌ را برای ورود به این کشور تأیید کرد. مجلس نمایندگان آمریکا هشتم دسامبر (۱۷ آذر) طرحی را تصویب کردند که محدودیت‌های جدیدی را برای شهروندان ۳۸ کشور که در حال حاضر بدون روادید به آمریکا سفر می‌کنند، در نظر می‌گرفت. بر اساس فصل ۲۰۳ از متن بودجه ـ که بعد از تصویب سنا و امضای اوباما به قانون تبدیل شده ـ اگر شهروندان این ۳۸ کشور طی پنج سال گذشته به سوریه، عراق یا کشورهای حامی تروریسم از نظر وزارت خارجه آمریکا (ایران، سودان و سوریه) سفر کرده باشند، نمی‌توانند مانند گذشته بدون روادید وارد آمریکا شوند. به علاوه کسانی که تابعیت دوگانه این کشورها را هم دارند، از جمله ایرانی‌هایی که شهروند کشورهای معاف از روادید مانند بریتانیا، استرالیا یا فرانسه هستند، با اجرای قانون جدید برای سفر به آمریکا باید روادید درخواست کنند. تصویب اولیه این طرح در مجلس نمایندگان آمریکا با موجی از انتقادات در داخل مبنی بر نقض برجام روبه‌رو شد. علی لاریجانی ۲۵ آذر در همایش تجلیل از داوطلبان جمعیت هلال احمر قم درباره این مصوبه گفته بود: «در برجام رفتارهایی در ارتباط با کشورهای دیگر سنجیده شده بود که این اقدام آمریکا خلاف آن است، اگر این اقدام دنبال شود، مسیر طی‌شده را با دستان خود خراب کرده و خلاف برجام است.» همچنین عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد اگر مصوبه اخیر مجلس نمایندگان آمریکا درباره وضع محدودیت‌های تازه برای ورود به این کشور، مغایر با برجام یا توافق جامع هسته‌ای باشد، ایران درباره آن اقدام خواهد کرد. رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام، گفته بود این مصوبه ابعاد مختلف حقوقی دارد و ایران در حال مشورت با کشورهای گروه ۵+۱ و اتحادیه اروپا درباره آن است. گفتنی است این قانون از نظر اقتصادی تأثیرات منفی بر اقتصاد ایران داشت. اغلب ۳۸ کشوری که توافقنامه لغو روادید با آمریکا دارند کشورهای تأثیرگذار اروپایی هستند که تمایل داشتند در دوره پساتحریم با ایران تعامل نزدیک اقتصادی داشته باشند که برای سفر به ایران دچار تردید شدند؛ چرا که اگر به ایران سفر کنند دیگر نمی‌توانند بدون روادید به آمریکا بروند و این چالش بزرگی در روابط اقتصادی ایران و اروپا و همچنین کشورهای مهم دیگری همچون ژاپن و استرالیا که در زمره آن ۳۸ کشور هستند، ایجاد می‌کند. از سوی دیگر صنعت گردشگری که پس از اجرای برجام تا حدودی رونق گرفته بود با این مصوبه دچار آسیب جدی شد.
ج ـ قانون تحریم سپاه
در ادامه طرح‌‌های ضد ایرانی مطرح شده در کنگره آمریکا و ناقض تعهدات غرب در برجام، دو طرح جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مجلس نمایندگان آمریکا ارائه شد. یکی از دو طرح با عنوان «قانون تحریم سپاه پاسداران انقلاب ایران» است که «دیون نونز» عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آن را در تاریخ ۱۵ دسامبر به کنگره ارائه کرد. نونز در ابتدای طرح، هدف خود را «محافظت از مردم آمریکا و ایران و همچنین اقتصاد جهانی در برابر نقض استانداردهای قانونی جهانی در زمینه حقوق بشری و شهروندی از سوی ایران و حمایت این کشور از تروریسم بین‌المللی و تخلفات اقتصادی مخرب سپاه پاسداران انقلاب ایران» اعلام کرد. این طرح اتباع ایالات متحده را از هرگونه معامله اقتصادی، همکاری و تراکنش مالی با سپاه پاسداران و شرکت‌های تحت مالکیت یا وابسته به سپاه ممنوع کرده و به رئیس‌‌جمهور آمریکا این اختیار را می‌‌دهد که در صورت نقض این قانون، افراد یا شرکت‌های متخلّف را در فهرست سیاه قرار دهد. طرح تحریم سپاه همچنین دولت آمریکا را ملزم می‌‌کند نهایتاً ظرف ۹۰ روز پس از نهایی شدن قانون، درباره «نقش سپاه در اقتصاد ایران» به کنگره گزارش دهد و پس از آن هم به صورت فصلی این گزارش‌دهی را ادامه دهد. دولت آمریکا همچنین ملزم خواهد شد که «لیست نظارت» تهیه کرده و فعالیت مقامات ارشد سپاه، مدیران شرکت‌های وابسته و تحت مالکیت سپاه که در لیست تحریم‌ها قرار ندارند، یا به واسطه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و برجام از فهرست تحریم‌ها خارج شده‌اند را زیر نظر بگیرد. ۲۷ عضو کنگره که تمامی آنها جمهوریخواه هستند از این طرح حمایت کرده‌اند. این طرح به چهار کمیته امور خارجی، قوانین، تأمین مالی و خدمات مالی ارائه شده و در نوبت بررسی است.
دـ قانون اجرا و بازنگری تحریم‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
طرح موسوم به «قانون اجرا و بازنگری تحریم‌های سپاه پاسداران انقلاب ایران» را «برد شرمن» هم‌حزبی رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا به مجلس نمایندگان ارائه کرده است. شرمن هدف از این طرح را «اعمال تحریم‌هایی مؤثرتر علیه سپاه پاسداران ایران یا هر یک از مقامات، عوامل یا وابستگان آن برای مقابله با حمایت آن از تروریسم بین‌المللی و کمک به رژیم (بشار) اسد در سوریه» اعلام کرده است. در این طرح به شدت سخت‌‌گیرانه، مسئول دفتر حسابرسی کنگره آمریکا ملزم شده است نهایتاً ظرف ۱۸۰ روز پس از نهایی شدن این قانون، گزارشی را به رئیس‌جمهور و کمیته‌های مربوطه در کنگره ارائه دهد. بر اساس این طرح، رئیس‌جمهور آمریکا ملزم خواهد بود نهایتاً ظرف ۱۸۰ روز پس از دریافت گزارش دفتر حسابرسی کنگره، به طور کامل این گزارش را بررسی کرده و با استفاده از تمام امکانات در دسترس صحت گزارش را مورد بررسی قرار دهد. در نهایت رئیس‌جمهور آمریکا باید تمام افراد این لیست را در فهرست تحریم قرار دهد، مگر افرادی که کاخ سفید در یک نامه رسمی اعلام کرده مدارک کافی برای صحت گزارش‌ها درباره آنها نیافته است. طرح پیشنهادی برد شرمن هم در پنج کمیته امور خارجی، خدمات مالی، نظارت و اصلاحات دولت، قضایی و تأمین مالی در نوبت بررسی قرار دارد.
ه ـ تحریم شرکت‌‌های همکار با سپاه
نویسندگان آین طرح می‌گویند هدف از آن «اعمال تحریم علیه هر مجموعه‌ای است که سپاه پاسداران انقلاب ایران، به هر دلیلی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، بیش از ۲۰ درصد در آن ذی‌نفع است.» این در حالی است که پیش از این، آمریکا شرکت‌ها و مجموعه‌هایی را تحریم می‌کرد که سپاه بیش از ۵۰ درصد در آنها سهم داشت. همه این طرح‌ها ابتدا باید در کمیته‌ها تصویب شود و پس از اصلاحات لازم به صحن دو مجلس نمایندگان و سنا ارائه شوند. در صورت تصویب نهایی در کنگره، رئیس‌جمهور آمریکا باید درباره آنها تصمیم‌گیری کند.
و ـ طرح «قانون دفاع ملی آمریکا»
اصل این طرح که از قوانین همیشگی آمریکا است و به نوعی سیاست‌ها و برنامه‌های وزارت دفاع آمریکا را تعیین می‌کند، همواره به بستری برای تصویب طرح‌های ضد ایرانی، از جمله قوانین تحریمی تبدیل شده است. در این طرح بر ضرورت مقابله با ایران در خلیج‌فارس سخن به میان آمده است. نکته قابل تأمل اینجاست که در همین بخش، از نام جعلی «خلیج ع…» برای اشاره به این موضوع استفاده شده است. جالب اینکه در یکی دیگر از بخش‌های همین طرح، نام صحیح خلیج‌فارس مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله اصلاحیه‌هایی که در جریان بررسی در مجلس نمایندگان به این طرح اضافه شد، می‌توان به بندهای پیشنهادی از سوی «پیتر پوسکام» اشاره کرد که در آن، بر ضرورت تأمین تسلیحات دفاعی لازم برای رژیم صهیونیستی به منظور مقابله با تهدیدات امنیتی، از جمله «تأسیسات هسته‌ای و موشکی بالستیک در ایران» تأکید شده است. لازم به ذکر است در پیش‌نویس اولیه، مستقیم بر ضرورت تأمین تانکرهای سوخت‌گیری مجدد در حین پرواز و مهمات پیشرفته برای رژیم صهیونیستی سخن به میان آمده بود (تجهیزاتی که می‌تواند برای حمله به تأسیسات هسته‌ای و موشکی ایران مورد استفاده قرار گیرد). در نسخه اولیه همچنین از تأسیسات هسته‌ای و موشکی ایران به‌مثابه «تهدیدات وجودی علیه اسرائیل» سخن به میان آمده و از دولت خواسته شده بود اطمینان حاصل کند که رژیم صهیونیستی، توان از میان بردن این تأسیسات را دارد. اما یک بند دیگر مربوط به ایران که به تصویب هم رسید، از سوی «سِث مولتون» ارائه شده بود که رئیس‌جمهور آمریکا را ملزم می‌کند، تا ۴۸ ساعت پس از انجام هر آزمایش موشکی بالستیک از سوی ایران، کنگره را مطلع ساخته و به فاصله اندکی پس از آن نیز اعلام کند که چه اقداماتی ـ از جمله طرح قطعنامه‌ای در شورای امنیت ـ را در واکنش به آن آزمایش انجام خواهد داد.
علاوه بر این اقدامات، در همین مدت مبلغ دو میلیارد دلار از حساب ایران برداشتند، مضافاً ده‌ها نفر آمریکایی و خانواده‌های آنها با استناد به قانون «عدالت برای قربانیان تروریسم» علیه ایران اقامه دعوی کردند و سپس توانستند مجوز مصادره اموال ایران در کانادا را به نفع خود کسب کنند و در کانادا چند حساب ایران مسدود شده است تا بعداً به نفع شاکیان مصادره شود. افزون بر موارد مذکور آنگونه که «نانسی پلوسی» رهبر اقلیت دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا درخواست کرده تا با سه طرح پیشنهادی جمهوریخواهان علیه ایران مخالفت کرده و به آن رأی منفی دهند، مشخص می‌شود روند قانون‌گذاری ضد ایرانی آمریکایی‌ها تمامی ندارد و سه قانون ضد ایرانی دیگر هم در راه است. گزارش‌ها حاکی است که جمهوریخواهان در این مجلس سه طرح تازه را تنظیم کرده‌اند که تصمیم دارند پیش از تعطیلات تابستانی به رأی بگذارند. یکی از این سه طرح «قانون مسئولیت‌پذیری ایران» است که تحریم‌های تازه‌ای را به دلیل ادامه برنامه موشک‌های بالستیک و نقض حقوق بشر علیه کشورمان وضع می‌کنند. طرح دوم خریداری «آب سنگین» را ممنوع می‌کند و طرح سوم هم دسترسی ایران به نظام مالی آمریکا را مسدود خواهد کرد

پروژه نفوذ در بستر انتخابات

16 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

در تابستان امسال بود که حکيم فرزانه انقلاب اسلامي از پروژه “نفوذ” سخن گفت و اذهان عمومي را به خطري که از جانب دشمن در پسابرجام طرحريزي شده آگاه ساخت. معظم‌له عرصه‌هاي نفوذ دشمن را فرهنگ، سياست و اقتصاد دانستند و در شرح ابعاد نفوذ سياسي فرمودند: «نفوذ سياسي هم اين است که در مراکز تصميم‌گيري، و اگر نشد تصميم‌سازي، نفوذ بکنند. وقتي دستگاه‌هاي سياسي و دستگاه‌هاي مديريتي يک کشور تحت‌تأثير دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن‌وقت همه‌ي تصميم‌گيري‌ها در اين کشور بر طبقِ خواست و ميل و اراده‌ي مستکبرين انجام خواهد گرفت»

اين سخنان در حالي اظهار مي‌شودکه ما در آستانه انتخابات مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي قرار داريم و قرار است مردم نمايندگاني رابرگزينند تا سرنوشت دو مرکز حياتي تصميم‌گيري در کشور را به ايشان بسپارند. دغدغه رهبري حکايت از برنامه اي دارد که دشمن براي نفوذ و تسخير کرسي‌هاي مجلسين طرحريزي کرده است و بر آن است تا افرادي را به اين مراکز مهم تصميم‌گيري وارد نمايد که در مجموع پرچمدار تمايل به غرب هستند.

در اين بين يکي از شگردهاي غرب و غرب‌گرايان، بهره‌برداري از نتايج مذاکرات هسته‌اي در انتخابات است. لذا از مدت‌ها قبل تلاش کرده‌اند که در حين روند مذاکرات، نيم نگاهي نيز به انتخابات داشته و زمان بندي را به نحوي تنظيم کنند که خروجي حداکثري براي آن آوردگاه مهم نيز داشته باشد. اين جريان معتقد است، بايد به گونه‌ي القاء نمود که حل مشکلات کشور در گرو نزديکي و تعامل با غرب است و به عنوان نمونه از همين طريق پرونده پرمناقشه هسته‌اي ايران حل شده است! لذا کساني بايد قدرت را در کشور، بالاخص در مجلسين برعهده بگيرندکه چنين ديدگاهي دارند و بايد جريان‌هاي مخالف - که بايد آنها را تندرو و راديکال ناميد - به کناري گذاشته شوند!

در همين راستا اظهاراتي منتشر شده است که به صراحت از نسبت ميان برجام و انتخابات حکايت دارد و يکي از مهمترين مسايل پسابرجام را انتخابات اسفندماه دانسته است. به عنوان نمونه سال گذشته بود که “ولي رضا نصر” مشاور سابق باراک اوباما در امور ايران و خاورميانه در مقاله‌اي چنين نوشت: «مذاکره کنندگان ايراني که به اهميت اوضاع واقف هستند از هم اکنون چشم به انتخابات مجلس دارند. آمريکايي ها نيز نبايد از اين موضوع غافل شوند چون زمان توافق تعيين کننده نتيجه انتخابات خواهد بود. هم اکنون تندروها کنترل پارلمان را در دست دارند و براي تغيير در ترکيب آن رئيس جمهور روحاني به مزاياي اقتصادي حاصل از توافق هسته نياز دارد. آن هم خيلي زود تا بتواند راي دهندگان را تحت تاثير قرار دهد »

چندماه پيش “وندي شرمن” معاون سابق وزير امور خارجه آمريکا نيز در سخناني ابعاد مهمي از برنامه پسابرجام را فاش کرده و با بيان اينکه برجام بر انتخابات مجلس ايران تاثير خواهد گذاشت گفت: «حسن روحاني رئيس جمهور ايران بسيار دوست دارد روز اجراي برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) پيش از برگزار انتخابات مجلس باشد تا مردم ايران شاهد برداشته شدن تحريمها باشند»
“وندي شرمن” معاون سابق وزير امور خارجه آمريکا نيز در سخناني ابعاد مهمي از برنامه پسابرجام را فاش کرده و با بيان اينکه برجام بر انتخابات مجلس ايران تاثير خواهد گذاشت گفت: «حسن روحاني رئيس جمهور ايران بسيار دوست دارد روز اجراي برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) پيش از برگزار انتخابات مجلس باشد تا مردم ايران شاهد برداشته شدن تحريمها باشند»

وب سايت پوليتيکو نيز در مقاله‌اي تاکيد کرده است که دولت اوباما تحريم ها عليه ايران را زماني تعليق خواهد کرد که براي دولت بيشترين نفع انتخاباتي را داشته باشد. نويسنده اين مقاله که ۲ دي‌ماه امسال منتشر شده مي‌نويسد: «ايران همچنين در تاريخ ۲۶ فوريه انتخابات مجلس را برگزار مي‌کند و اگر تحريم ها لغو شود، حسن روحاني رئيس جمهور ايران و ميانه‌روها که از توافق هسته اي حمايت مي‌کنند انتظار مي رود از اين وضعيت بهره مند شوند. تصور مي‌شود انتخابات دليلي براي حرکت سريع ايران در جهت برچيدن زيرساخت هاي هسته‌اي اين کشور باشد.»

اين اظهارنظرها در حالي انتشار يافته که مخاطبين آن در داخل کشور نسبت به آن واکنشي درخور نشان نداده و در مقام تکذيب برنيامده‌اند! لذا بايد نسبت به آن هوشيار بود و با دقت رفتار غرب‌گرايان در آستانه انتخابات را رصد نمود. فارغ از صحت و سقم اين اظهارات بايد به اين نکته نيز توجه کردکه آنچه موجب حل مشکلات کشور خواهد نه وادادگي در برابر غرب و اعتماد به آن، بلکه تکيه به ملت و سرمايه‌هاي ملي و داشتن خودباوري است و فراموش نکردن اين حقيقت که غرب جز به زياده خواهي و منافع ملي خود نمي‌انديشد!

مجلس طراز انقلاب اسلامي مجلسي نيست که غرب‌گرايان در صدر آن قرار بگيرند و وابستگي را تئوريزه و قانونمند نمايند! مجلسين شريفين خبرگان و شوراي اسلامي بايد نماد ارزش‌ها و باورهاي ملت ايران باشد، ملتي که استقلال و آزادگي و عزت و خودباوري خود را قريب به چهار دهه پيش فرياد زده و بر سر آرمان‌هاي خويش تاکنون ايستاده و خواهد ايستاد.
منبع: سایت بصیرت

 نظر دهید »

جریان نفوذ و نفوذ جریانی

16 دی 1394 توسط معصومه نجاتي


پس از دو سال مذاکرات طولانی بین جمهوری اسلامی ایران و ۶ کشور مدعی جهان، رهبر معظم انقلاب از تیرماه امسال، بارها و بصورت متواتر پیرامون فتنه ی نفوذ دشمنان در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی هشدارهای جدی برای مسئولین و مردم ارائه داده اند. این هشدارها مبتنی بر واقعیت های میدانی و بر اساس منطق محکم ارائه شده اند که در این راستا به تبیین شرایط روز جهانی و دلایل نگرانی از رخنه و نفوذ دشمنان پرداخته ایم.
شرایط فعلی جهان
جهان فعلی تمامی اثرات و خاطرات مسیر گذشته را به همراه خود دارد. ما نمی توانیم شرایط فعلی را مجزا از تاریخ، و زمان حال را بصورت رهاشده از گذشته تحلیل کنیم. تحریف مسیحیت و یهودیت، ظهور اسلام، حرکت های سیال یهودیان در متن سایر ادیان، گسترش اسلام به اقصی نقاط جهان، جنگ های صلیبی اروپا علیه مسلمانان، رنسانس، جنگ های بین کاتولیک ها و پروتستان ها، دین ستیزی و دین گریزی در غرب، گسترش اومانیسم و تکیه بر خرد بشری، جنگ اول و دوم جهانی، اجتماع صهیونیزم در قلب جهان اسلام و تشکیل غاصبانه حکومت، تشکیل سازمان ملل و آغاز جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب، و… همه ی این اتفاقات و پدیده های تاریخی بر شرایط امروزی جهان تأثیر غیرقابل انکاری دارند. بیشترین و مهمترین بخش از اثر گذشته بر شرایط حال، مربوط به حذف دین و معنویت از حیات سیاسی اجتماعی بشر و تکیه بر عقل و علم و تمایل بشری می باشد.
ملاک ارزیابی ما از شرایط فعلی زندگی بشر، باید در پنج محور مورد بررسی قرار گیرد: امنیت، عدالت، آزادی، کرامت انسانی و محبت. یعنی اگر انسان به این پنج شاخص بصورت مطمئن و پایدار دست یابد می تواند ادعا کند که بر آرمانشهر خود رسیده است و باید آن روش حکومتی که بشر را بر این پنج نیازش رسانیده به عنوان الگو و مورد توافق همه هفت و نیم میلیارد جمعیت کره زمین قرار گیرد. در یک نگاه کلان به این نتیجه می رسیم که هیچ کدام از این پنج عنصر حتی بصورت نسبی هم توسط عقل و علم و خرد مورد ادعای غربی ها محقق نشده است. کجای جهان را سراغ داریم که امنیت جسمی و روحی و روانی بطور کامل تأمین شده باشد؟ آیا در سایه سازمان مللی که مبتنی بر حق وتو و ویژه خواری است می شود به عدالت فکر کرد؟ آیا در وابستگی ساختارمند همه چیز به همه چیز، می شود به آزادی رسید؟ آیا کرامت انسانی روز به روز به سمت مطلوبیت پیش می رود؟ آیا محبت و همبستگی بین انسان ها روز به روز بیشتر می شود؟ پاسخ همه این سؤالات برای تمامی وجدان های بیدار کاملاً روشن است. این همان جهانی است که توسط غربی ها شکل گرفته است، غربی هایی که با هزاران روش مشهود و غیرمشهود، دین را از ساختارهای فکری و سیاسی بشر حذف کردند. حذف دین به فاجعه ای منجر شد که بهتر است با این بیان آن را توضیح دهیم که: علم، کشور (الف) را به جایگاهی از پیشرفت می رساند که کشور (ب) نتواند به حق کشور (الف) تجاوز کند اما علم این امر را نمی تواند تأمین کند که نگذارد کشور (الف) به حق کشور (ب) تجاوز نماید و این همان قسمت حساس ماجراست. یعنی غرب از طریق علم به تکنولوژی و صنعتی رسید که سرآغاز تجاوز به حقوق سایر ملت ها گشت. سازمان ملل بصورت ناعادلانه شکل گرفت، آمریکا دنیا را از طریق طرح مارشال به یک موجود دزد و خائنی به نام «دلار» گرفتار کرد، شمشیر بزرگی به نام ناتو تولید شد، بمب اتم بر سر انسان ها فرود آمد، فلسطینیان آواره شدند، فریبکاری عنصر اصلی سیاست های بین المللی گشت و… همه این جنایت ها و خیانت ها در سایه ی دانشگاه های بدون دین و ایمان اتفاق افتادند.
تأثیرات این اتفاقات بر غرب آسیا و جهان اسلام
غرب در جنگ های صلیبی، علم را از مسلمانان دزدیدند و به نام خود زدند. همه اندیشمندان آگاه، به این امر اذعان دارند که غرب بطور کامل در فقر و فلاکت زندگی می کرد طوری که فقر یک حُسن اخلاقی تلقی می شد اما پس از جنگ های صلیبی که با اندیشه های متعالی اسلام آشنا شدند همه چیز عوض شد. غربی ها با ظرفیت اسلام کاملاً آشنا هستند و می دانند اگر کشورهای اسلامی حیات سیاسی اقتصادی خود را براساس اسلام ناب شکل دهند به چنان پیشرفتی می رسند که اروپا را به انزوا می کشانند. این موضوع را حتی نخست وزیر بریتانیا به نام سِر هنری کمپل بانرمن در ۱۰۹ سال پیش بر زبان آورده بود. ایشان می گفت که ظرفیت اتحادسازی اسلام به حدی است که اگر مراقب نباشیم اروپا برای همیشه از منابع جهان اسلام محروم خواهد شد. آقای بانرمن می گفت که بین قلب های مسلمانان باید یک جسم خارجی بگذاریم تا مانعی برای نزدیکی قلب های آنان شود و همواره در تفرقه و تنازع باشند. طراحی و عملیاتی کردن سه جسم خارجی – وهابیت، بهائیت و صهیونیسم - بر همین نیّت صورت گرفت که شرح آن مجال دیگری را می طلبد. مأموریت این سه جسم خارجیِ نامحرم و نامأنوس، تضمین تفرقه در جهان اسلام است.
سؤالی که باید همه ما را به فکر وادارد این است که چرا وقتی به غرب می رسیم همه باید به «اتحادیه و متحده» فکر کنند؟ مثل «اتحادیه اروپا» و «ایالات متحده آمریکا»؟! اما وقتی به شرق بخصوص غرب آسیا می رسیم باید همه به «تفرقه و تجزیه» متمرکز شوند؟ طرح های تجزیه عراق، سوریه، سودان، لیبی، عربستان، ایران و …؟ همین یک نکته، دلیل محکمی بر سلطه گری غرب در شرق و باختر در خاور می باشد. در غرب روی موضوع شرق شناسی یا همان اورینتالیسم با همین هدف سرمایه گذاری شده است که چگونه و با چه روش هایی بر شرق مسلّط شویم؟
تفرقه در جهان اسلام، به عنوان تحقق اولین بخش از شعار غربی ها یعنی «تفرقه بینداز و حکومت کن»( divide and rule) می باشد. کشورهای کوچک، خیلی راحت بلعیده می شوند. هنگام تجزیه نیز، مرزها را از جاهایی عبور می دهند که زمینه های اختلاف بین دو طرف مرز را برای همیشه تأمین کنند، از وسط قومیت ها، رودها و… . اگر جبهه ی مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت بطور مسلّم تا به امروز دهها کشور جدید از طریق تجزیه، تولید می شدند، کشورهایی که همانند لقمه های کوچک در اختیار اشتهای سیری ناپذیر غارتگران بین المللی قرار می گرفتند. درد بزرگ ما این است که غرب آسیا، سالها و قرن هاست که در آتش تفرقه و تنازع می سوزد و در نفوذ و سلطه ی غربی ها تاراج و غارت می شود. ما این درد را کجا ببریم که عربستان سعودی برای ضربه زدن بر یک کشوری اسلامی مثل ایران، قیمت نفت را تا کمترین حد ممکن پایین می آورد و کارتل های نفت غربی ها در این حماقت منطقه ای، نشخوار می کنند و آروغ می زنند و جوی خون راه می اندازند.
هدف غرب از شعار تعامل
انقلاب اسلامی یعنی یک تقابل هویتی تمام عیار با نظام فکری غرب. خدامحوری و توحید در مقابل انسان محوری و سکولاریسم یک تقابل هستی شناسانه است. سیاست های داخلی و خارجی نظام اسلامی بر اساس معیارهای الهی و انسانی، شکل می گیرد اما سیاست های غرب براساس تمایل حریصانه ی بشری. هدف سیاست های اسلامی، هدایت انسان به سمت سعادت دنیوی و اخروی است اما سیاست های غربی با هدف سلطه بر انسان ها با روش های فریبکارانه شکل می گیرد. این تقابل، با مذاکره و لبخند و تعارفات دیپلماتیک قابل رفع نیست. چگونه می توانیم این تقابل را حل کنیم که ولی فقیه به هیچ وجه راضی به کشته شدن حتی یک مردم عادی در خیابان های اروپا و آمریکا نیست اما کشته شدن هزاران انسان در شرق به ویژه در جهان اسلام از نظر مقامات اروپایی و آمریکایی همانند کشته شدن موجودات بی ارزش و بی اهمیتی می باشد که استحقاق حداکثری آنان، کشته شدن است؟!
ما استدلال می کنیم که این استفاده از زبان نرم توسط غرب، از نظر اهداف هیچ تفاوتی با استفاده از زبان زور و جنگ و تهدیدات نظامی ندارد. اگر با یک نگاه گذرا به اقدامات آمریکا و اروپا حداقل در دو دهه اخیر توجه داشته باشیم بخوبی می توانیم قضاوت کنیم که این غرب، هیچ تفاوتی با غرب صد سال پیش ندارد چراکه تصمیم سازی ها همچنان براساس نظام معرفتی مادیگرایانه و منفعت طلبانه صورت می گیرد.

یکی از مقامات آمریکایی اخیراً گفته بود که از نظر ما، یک ایرانی خوب، ایرانی مرده است. نگاه عمودی و از بالا به پایینِ غرب به شرق براساس نظام معرفتی اومانیستی و کاپیتالیستی کاملاً طبیعی است و هرگز عوض نمی شود. مکتب اسلام نیز هرگز چنین نگاهی را بر نمی تابد.
سؤال مهمی که بر ذهن متبادر می شود این است که چرا غرب هیچ برنامه ای برای ترور یک معتاد، یک ولگرد، یک دزد و یک مجرم اقتصادی در کشور ما ندارد اما همواره برای ترور علما و دانشمندان و مبارزین انقلابی برنامه ریزی می کند؟ حتی در کشور همسایه ما یعنی عراق، صدها دانشمند و استاد دانشگاه توسط پیمانکاران تروریستی آمریکایی مثل بلک واتر ترور شدند. ترور نخبگان و اندیشمندان یا بصورت حذف فیزیکی و یا ترور شخصیتی انجام می گیرد البته برای غرب به ویژه آمریکا، روش مطلوب این است که اندیشمندان را جذب و در نقشه های خود بکار گیرند. بارها و بارها چپاولگران سیاسی غربی براین حرف آقای چرچیل اذعان داشته اند که کشورهایی را ما می توانیم تحت سلطه خود درآوریم که اکثریت مردم آن کشور، نادان باشند و اقلیتشان نیز خائن. بکارگیری اقلیت خائن برای سلطه بر اکثریت نادان مهمترین ابزار استعماری است. در کشور ما سرمایه گذاری روی اقلیت خائن به صورت سازمان یافته پس از انقلاب اسلامی بیشتر شده و سازمان یافته تر تلاش می کنند. سازمان منافقین نمونه بارز این پدیده است که صدها نوع خیانت علیه مردم کشورمان را به نیابت از غرب به اجرا گذاشته اند. انقلاب اسلامی یک انقلاب هویتی و فکری و اعتقادی است لذا همین انقلاب محتوایی، غرب را در تولید اکثریت نادان از طریق تهاجم فکری و فرهنگی و رسانه ای ناکام گذاشته است. امت ولایی ایران، همان اکثریت دانایی هستند که تمامی توطئه های اقلیت خائن را در سه دهه گذشته با شکست متواتر مواجه ساخته اند. مردم با بصیرت کشور ما، تمامی عرصه ها را برای سلطه گری غرب، تنگ کرده است.
مذاکرات هسته ای چیزی شبیه این است که یک جنایتکار تمامی تیرهایش را به طرف مقابل شلیک کرده و با مشاهده ی بی اثر بودن تیرها، تصمیم به استفاده از زبان نرم گرفته است. تیرهایی از قبیل: تحمیل ۸ سال جنگ نابرابر، آرایش تسلیحاتی و تهدید جدی به حمله نظامی توسط خود آمریکا، ترور دانشمندان هسته ای، حمله سایبری به نرم افزار تأسیسات هسته ای، صدور انواع قطعنامه های زورگویانه از طریق سازمان ملل، وضع تحریم های ناجوانمردانه اقتصادی و اخلال در سیستم اقتصادی کشور، طراحی و اجرای انواع توطئه ها و فتنه ها از قبیل فتنه ۸۸ و ده ها موارد دیگر که ذکر همه آن ها از حوصله این بحث خارج است.
ما استدلال می کنیم که این استفاده از زبان نرم توسط غرب، از نظر اهداف هیچ تفاوتی با استفاده از زبان زور و جنگ و تهدیدات نظامی ندارد. اگر با یک نگاه گذرا به اقدامات آمریکا و اروپا حداقل در دو دهه اخیر توجه داشته باشیم بخوبی می توانیم قضاوت کنیم که این غرب، هیچ تفاوتی با غرب صد سال پیش ندارد چراکه تصمیم سازی ها همچنان براساس نظام معرفتی مادیگرایانه و منفعت طلبانه صورت می گیرد. برده داری، تاراج و غارت سرمایه ملت ها، خشونت و کشتار، شخم زدن کشورها زیر ناخن های خشن جنگ افزارهای نظامی پیشرفته، نابود ساختن فرهنگ های بومی، مدیریت تولید و توزیع کلان انواع مواد مخدر که تولید آن با حضور آمریکا در افغانستان به بیش از چهل برابر رسیده است(یک نوع حمله شیمیایی به کشورهای هدف)، ترور یا استخدام نخبگان، بهره کشی از ملت ها از طریق وام های تحمیلی بانک های جهانی و صندوق بین المللی پول و انواع اقدامات استعماری و استکباری دیگر که همچنان ادامه دارد. کدامیک از اقدامات غرب در منطقه غرب آسیا، خیرخواهانه و آبادگرانه بوده است که براساس آن اندکی نگاه خوش بینانه پیدا کنیم؟ چه کسی تضمین می کند که آمریکا به مردم کشور ایران بیش از مردم عراق و افغانستان و سوریه و یمن و… ارزش قائل است؟ همانطور که داعش را در عراق راه می اندازند جاسوسانی مثل جیسون رضائیان و نزار زاکا و … را در تهران راه اندازی می کنند که اقدامات و اهداف این جاسوسان با داعش دقیقاً مثل هم است یکی با خشونت عریان و دیگری با خشونت خاموش و زیرجلدی. تحمل این امر برای من خیلی سنگین است که در کودتای ۲۸ مرداد، با تانک های آمریکایی به مردم تهران شلیک می شود همان تانکی که نام یک جنایتکار را روی آن گذاشته بودند یعنی ژنرال شرمن که سنگدل ترین موجود آمریکایی علیه سرخ پوستان بود. این اتفاق ثابت می کند که مردم ایران از نظر آمریکا هیچ تفاوتی با سرخ پوستان بومی آمریکایی ندارند که باید کشته شوند تا املاک و دارایی شان توسط سرمایه داران و فئودال های غربی، غارت شود. مقامات آمریکایی(ژنرال هایزر) قبل از انقلاب، به ارتش(طبق اقرار ارتشبد قره باغی) و ساواک مشورت می دادند که انتظار نداشته باشید با یک بار شلیک، مردم به خانه هایشان می روند بلکه باید مردم کف خیابان ها را بیشتر بکُشید. آمریکای امروز بدون هیچ شکّی، همان آمریکای دیروز است چرا که مکتب فکری و ساختار تصمیم سازی امروزشان همان مکتب و ساختار دیروزی است بلکه بدتر هم شده است. به چه دلیلی و به چه حقی باید آمریکای امروز به عراق و افغانستان حمله کند و ناوهایش نیز در خلیج فارس و در مقابل چشم مسلمانان، رژه بروند؟ و از این طرف ما نیز، به یک آمریکای منجی و فرشته گونه چشم بدوزیم؟
پروژه تفرقه و نفوذ
خوش خیالی و سهل انگاری اولین منفذ نفوذ دشمنان است. در ماجرای اسب تروا، دروازه های شهر، زمانی به روی دشمن گشوده شدند که اسب چوبینِ صلح طلبانه از دشمن هدیه گرفته شد. مستر جیکاک انگلیسی به مدت هفت سال در ایل بختیاری به صورت کر و لال به شبانی مشغول شد تا زبان محلی را به دقت یاد گرفت و سپس سالها به اصلی ترین عامل تاراج نفت ایران تبدیل شد. رئیس علی دلواری توسط عامل نفوذی انگلیس از پشت سر مورد هدف گلوله قرار گرفت. شهیدان رجایی و باهنر توسط مسعود کشمیری(مورد اعتمادترین فرد از نظر شهید رجایی) ترور شدند، نفوذ سیدمهدی هاشمی به دفتر منتظری و ده ها موارد دیگر که بسیار گسترده می باشد. نفوذ در عرصه فرهنگی، در عرصه سیاسی، در عرصه امنیتی، در عرصه اقتصادی. دشمن برای همه این عرصه ها برنامه دارد و بیش از سه دهه است که بطور فعال عمل می کند.
براساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب، پروژه تفرقه و نفوذ براساس اطلاعات میدانی، کاملاً جدی است. اگر دشمن بتواند در سایه مذاکرات هسته ای به دو هدف عمده دست یابد مذاکرات هسته ای بطور مطلق تبدیل به فتنه ی هسته ای می شود. یکی ایجاد تفرقه در بین مردم و مسئولین نظام و دیگری شرطی سازی جامعه ایران و تأثیرگذاری بر جهت گیری افکار و انتخابات مردم. همین جاست که تفرقه زمینه ای برای نفوذ می شود آن هم نفوذ در دستگاه محاسباتی مردم، مسئولین و مراکز تصمیم سازی نظام.
نفوذ، ممکن است فیزیکی باشد یا متافیزیکی. یعنی نفوذ افراد و نفوذ افکار. همانطور که رهبر عزیزمان فرمودند نفوذ جریانی از نفوذ فردی خطرناک تر است. می دانیم که نفوذ جریانی مبتنی بر یک نوع طرز تفکر و شیوه ای از اندیشیدن صورت می گیرد که افکار خاصی را به جریان می اندازد. نخبگان غربگرایی که یا در غرب تحصیل کرده اند و یا براساس علوم انسانی غربی رشد نموده اند عاملان اصلی این نفوذ جریانی هستند. آنها می گویند که نباید به ایران با تانک نظامی حمله کنیم بلکه بهترین گزینه، حمله با تانک فکری است. پروژه ی بزک چهره ی شیطان بزرگ و فرشته نشان دادن هیولای خونخوار، توسط این عوامل در داخل کشور ما دنبال می شود.
ابعاد خطرناک پروژه نفوذ در این نکته است که نامحسوس و بدون ایجاد حساسیت و در پروسه ی زمانی نسبتاً طولانی انجام پذیرد. جنگ نرم یعنی ایجاد یک بیماری خطرناک در پیکره ی جبهه ی مقابل، به شرطی که بدون درد باشد. درد یکی از نعمت های مهمی است که ما را وادار به چاره اندیشی می نماید. اینکه برخی ها نفوذ دشمن را توهّم تلقی می کنند اگر عامل دشمن هم نباشند قطعاً در دامنه ی مدیریت دشمن قرار گرفته اند، چراکه درد را احساس نمی کنند. دلیل اینکه دکتر مصدق، از دست انگلیس به آمریکا پناه برد این بود که درد بیماریهای زیرجلدی آمریکایی را در پیکره ی ایران، احساس نمی کرد. او حتی رئیس جمهور آمریکا را مثل برخی های امروزی، مؤدب و منطقی می دید و برای پیشرفت ایران، از ایشان استمداد می طلبید. ای کاش اکنون امکانش می شد و فیلم مخروبه ای به نام خاورمیانه را به مصدق نشان می دادیم که در سایه ی خوی استکباری و سلطه گری آمریکا، این خاورمیانه به چه روزی افتاده است.
راهکار دیگرمقابله با نفوذ، جلوگیری از شرطی شدن جامعه ایران به اقدامات و حرکت های دشمنان است. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرده اند که یکی از اهداف امضاء و اجرای برجام، تأثیرگذاری بر انتخاب مردم ایران است.

برخی ها می گویند که ما نباید خود را دست کم بگیریم و از دشمنان بترسیم. ما دیگر محکم شده ایم و دشمن نمی تواند به ما ضربه بزند. در پاسخ باید گفت که بحث نفوذ در جایی مصداق دارد که دشمن نمی تواند به صورت مستقیم ضربه بزند و تصمیم به خنجرزدن از پشت گرفته است. بحث نفوذ در دامنه ی استحکامات معنا می یابد. استحکام ما نباید ما را به سمت خوش خیالی سوق دهد. یک ساختمان هر اندازه هم که محکم باشد وقتی آب با ملایمت و نرمی به زیر ستون هایش نفوذ کرد نتیجه را همه می توانند پیش بینی کنند. آب خیلی نرم است و ساختمان هم محکم. اما این نرمی و این استحکام در تقابل و در تضاد یکدیگرند.
با یک تشبیه بیان می کنم. صدام یک لودر آمریکایی بود که از بیرون به تخریب ساختمان انقلاب اسلامی ایران مشغول شد و موفق نشد. غربی ها به ویژه آمریکا، انواع توطئه ها را اجرا نمودند و هزاران سنگ به پیکره و پنجره های این ساختمان پرتاب کردند. در نهایت همه استراتژی ها و تاکتیک با شکست مواجه شدند. در واقع استحکام این ساختمان، دشمنان را به اتخاذ تاکتیک نفوذ رسانیده تا خود را به فنداسیون ساختمان برسانند.
راهکارهای مقابله با جریان نفوذ
اولین راهکار مقابله، باور دشمنیِ دشمن است. برخی ها چنان تحت تأثیر اقدامات مخملینِ جنگ نرم و لبخندهای ملیحانه ی دشمن قرار گرفته اند که توطئه ی نفوذ دشمن را توهّم تلقی می کنند. سیاست اسکوئیز را غربی ها خوب می دانند و به دقت اجرا می کنند. این نوع سیاست می گوید که دشمنت را در آغوش بگیر و با نوازش و محبت، چنان محکم فشار بده که نَفَسش قطع بشود و بمیرد. آن وقت طرف مقابل تا لحظه مرگ، فکر می کند که شما در حال محبت کردن هستید.
دومین راهکار، حفظ وحدت حداکثری در بین مردم و مسئولین نظام است. براساس چنین الزامی بود که رهبر معظم انقلاب در اول سال به همدلی و همزبانی تأکید فرمودند. غربی ها از طول دادن مذاکرات هسته ای به دنبال چندین هدف بودند که یکی از آنها ایجاد شکاف و تفرقه در بین مردم و مسئولین کشورمان بود.
راهکار دیگر، جلوگیری از شرطی شدن جامعه ایران به اقدامات و حرکت های دشمنان است. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرده اند که یکی از اهداف امضاء و اجرای برجام، تأثیرگذاری بر انتخاب مردم ایران است. تأثیرگذاری خارجی بر انتخابات داخلی، بدترین اتفاق برای نابودی استقلال یک ملت است. تذکر رهبر معظم انقلاب در مورد نفوذ در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی نظام یعنی همین که نمایندگان مجلس، خود را مدیون دشمنان احساس کنند و به ادای دین بپردازند.
یکی دیگر از راهکارها، حفظ روحیه انقلابی، اعتماد به نفس مکتبی و خدمت جهادی به مردم است. تأکید روزافزون رهبری عزیز به اقتصاد مقاومتی، در واقع تأکید به استقلال طلبی، اتکا به توانایی های خودی، قطع امید از کرامات و الطاف دشمنان و اعتماد به توانایی های مردم ایران است. بارها تأکید کرده اند که یکی از بزرگترین و مهلک ترین ضربه ها به دشمنان، خدمت به ملت ایران است. این خدمت به مردم نیز با دیوانسالاریِ معلول و بی حال، قابل تحقق نیست بلکه روحیه ی انقلابی و جهادی لازم است. اینکه رهبر معظم انقلاب در اواخر شهریور امسال روی «صیرورت انقلاب» تأکید داشتند ارجاع مردم و مسئولین به انقلاب لحظه به لحظه و پویایی هرزمانی و هرمکانیِ مکتب اسلام است. انقلاب اسلامی، یک اتفاق مقطعی نیست بلکه هر لحظه در جریان است لذا در تمامی عرصه ها باید روحیه ی انقلابی و جهادی حاکم باشد.

منبع: سایت بصیرت

 1 نظر

"چرا حضرت مهدي(ع) ظهور نمي‌كند؟"

04 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

چرا حضرت مهدي(ع) ظهور نمي‌كند؟
پاسخ: برنامه حضرت مهدي(ع) با برنامه پيامبران و ساير پيشوايان يك تفاوت كلي دارد و آن اين كه برنامه وي قانونگذاري نيست، بلكه يك برنامه به تمام معني اجرايي در تمام جهان است. به اين معني كه او مأموريت دارد تمام اصول تعاليم اسلام را در جهان پياده كند و اصول عدالت و دادگري و حق و حقيقت را در ميان جامعه بشري بگستراند.
روشن است كه پياده شدن چنين برنامة انقلابي جهاني، كه به وسيله آن اصول عدالت و دادگري و حقّ و حقيقت در ميان همه مردم جهان گسترش يابد، به شرايط و مقدّماتي نياز دارد كه تحقق آنها جز با مرور و تكامل همه جانبه اجتماع ممكن نيست; برخي از آن مقدمات عبارتند از:
1. آمادگي روحي
در درجه نخست بايد مردم جهان براي اجراي اين اصول، تشنه و آماده گردند و تا زماني كه در مردم جهان تقاضايي نباشد، «عرضه» هر نوع برنامه مادّي و معنوي مؤثر نخواهد بود. قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگي اقتصادي حكمفرماست، بلكه مشابه اين نظام در عرضه برنامه‌هاي معنوي و اصول اخلاقي و مكتب‌هاي سياسي و انقلابي نيز حاكم مي‌باشد و تا در اعماق دل مردم ـ براي اين نوع امور ـ تقاضا و درخواستي نباشد، عرضه آن با شكست رو به رو شده و كاري از پيش نخواهد رفت.
امام باقر(ع) مي‌فرمايد:
«روزي كه قائم آل محمّد(ص) قيام كند، خدا دست خود را بر سر بندگان مي‌گذارد، در پرتو آن خردها را جمع مي‌گرداند و شعور آنان به حد كمال مي‌رسد».[1]
البتّه گذشت زمان و شكست قوانين مادّي و پديد آمدن بن‌بست‌هاي جهاني و كشيده شدن بشريّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را به تنگ آورده و آنان را به اين حقيقت واقف خواهد ساخت كه اصول و قوانين مادّي و سازمان‌هاي به اصطلاح بين المللي، نه تنها نمي‌توانند مشكلات زندگي را حل كنند و عدالت را در جهان حكمفرما سازند، بلكه همين خستگي و يأس، مردم دنيا را براي پذيرش يك انقلاب بنيادي مهيّا و آماده مي‌سازد و مي‌دانيم كه اين موضوع نياز به گذشت زمان دارد تا تجربه‌هاي تلخ زندگي ثابت كند كه تمام نظامات مادّي و سازمان‌هاي بشري در اجراي اصول عدالت و احقاق حق و برقراري امنيّت و آرامش، عاجز و ناتوان مي‌باشند و سرانجام بايد بر اثر يأس و نوميدي، اين تقاضا در مردم گيتي براي تحقّق چنان آرمان الهي پديد آيد و زمينه براي عرضه يك انقلاب جهاني به وسيله يك مرد الهي و آسماني، از هر نظر مساعد گردد.[2]
2. تكامل علوم و فرهنگ‌هاي انساني
از سوي ديگر براي برقرار ساختن يك حكومت جهاني بر اساس عدل و داد، نياز فراوان به پيشرفت علوم و دانش‌ها و فرهنگ‌هاي اجتماعي و مردمي است كه آن نيز بدون پيشرفت فكري و گذشت زمان، ممكن و ميسّر نمي‌گردد.
برقراري حكومت جهاني كه در پرتو آن، در سراسر جهان عدل و داد و قانون حكومت كند و همه مردم جهان از كليه مزاياي فردي و اجتماعي اسلامي بهره‌مند گردند بدون وجود يك فرهنگ پيشرفته در كليّه شؤون بشري امكان پذير نيست و هرگز بدون يك فرهنگ كامل، جامه عمل به خود نمي‌پوشد. اين نيز احتياج به گذشت زمان دارد.
3. تكامل وسايل ارتباط جمعي
از سوي ديگر، چنين حكومتي به وجود وسايل كامل ارتباط جمعي نياز دارد تا در پرتو آن بتواند مقرّرات و احكام و اصول انساني را از طرق مختلف در مدّت كوتاهي به مردم جهان اعلام كند. اين امر نيز بدون تكامل صنايع انساني و گذشت زمان محقق نمي‌شود.
4. پرورش نيروي انساني
از همه اينها گذشته ، پيشبرد چنين هدفي و پي‌ريزي چنان انقلابي، به يك نيروي فعّال و سازنده انساني نياز دارد كه در واقع ارتش انقلاب جهاني را تشكيل مي‌دهد. تشكيل چنين ارتشي و به وجود آمدن چنين افراد پاكباخته و فداكاري، كه در راه هدف و حقيقت از همه چيز بگذرند، به گذشت زمان نياز دارد.
اگر در برخي از روايات مي‌خوانيم كه فلسفة طولاني شدن غيبت امام زمان، همان امتحان و آزمايش مردم است، ممكن است ناظر به همين نكته باشد; زيرا امتحان و آزمايش در منطق اسـلام به معني آزمـون‌هاي معمولي و كشف امور پنهاني نيست; بلكه مقصود از آن پرورش روحيّات پاك و پديد آوردن حداكثر ورزيدگي در افراد مي‌باشد.[3]
مجموع اين جهات چهارگانه[4] نياز به اين دارد كه زمان قابل ملاحظه‌اي بگذرد و جهان از بسياري جهات پيش برود; و آمادگي روحي و فكري براي پذيرش حكومت جهاني بر اساس حقّ و عدالت در مردم پديد آيد; آنگاه اين برنامه با وسايل و امكانات خاصّي در سطح جهاني وسيله حضرت مهدي ـ عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف ـ پياده گردد و اين است گوشه‌اي از فلسفة غيبت طولاني امام(ع).
——————————————————————————–
[1] . كافي:1/25، كتاب العقل، ح21.
[2] . يكي از نشانه‌هاي روشن قيام امام زمان كه احاديث اسلامي همگي بر آن اتّفاق دارند اين است كه سراسر اجتماع بشري را جور و ستم و تعدّي و بيدادگري فرا مي‌گيرد و ابرهاي يأس و نوميدي زندگي جامعه انساني را تيره مي‌سازد و در حقيقت فشار ظلم و تعدّي آن چنان بر دوش آنان سنگيني مي‌كند كه انسان را براي پذيرش انقلاب ديگر، انقلابي عميق و بنيادي به دست توانا و نيرومند يك مرد الهي آماده مي‌سازد.
[3] . تمام آزمونهاي الهي كه درباره پيامبران و اولياي وي انجام مي‌گيرد براي همين منظور است. اگر خدا ابراهيم را با تكاليف و وظايف سنگيني آزمود، چنان كه مي‌فرمايد: «وَإِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلماتٍٍ فَأَتَمَّهُنَّ» (سوره بقره، آيه 124) براي همين هدف بوده است تا اين رادمرد الهي به قدري در كوران حوادث قرار گيرد كه در صلابت و استقامت به صورت فولاد آب ديده درآيد.
[4] . مجموع اين جهات چهارگانه را مي‌توان در امور زير خلاصه نمود: 1. تكامل روحي، 2. تكامل فرهنگي، 3. تكامل وسايل ارتباط جمعي، 4. تشكيل يك ارتش انقلاب جهاني از يك جمعيت پاكباخته و فداكار.

 3 نظر

"حضرت مهدي(ع) در سال 255ق. ديده به جهان گشوده است و اكنون از تولد او بيش از 1000سال مي‌گذرد. چگونه بشر مي‌تواند چنين عمر طولاني داشته باشد؟"

04 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

حضرت مهدي(ع) در سال 255ق. ديده به جهان گشوده است و اكنون از تولد او بيش از 1000سال مي‌گذرد. چگونه بشر مي‌تواند چنين عمر طولاني داشته باشد؟
پاسخ: اين سؤال را از دو راه مي‌توان پاسخ گفت:
1. روش غيبي
با توجه به آنچه كه قرآن مجيد و روايات از طولاني بودن عمر گروهي گزارش مي‌دهد كه هرگز با مقياس‌هاي ما تطبيق نمي‌كند. مي‌توان به اين سؤال پاسخ داد. قرآن درباره نوح(ع) مي‌فرمايد:
«فَلَبِثَ فِيِهِ أَلْفَ سَنَة إِلاّ خَمْسينَ عاماً».[1]
«او در ميان قوم خود 950 سال زيست».
اين آيه تنها به دوران تبليغ آن حضرت اشاره دارد. امّا اين كه پس از طوفان چه مقدار عمر كرد و يا قبل از تبليغ چه مقدار عمر كرده بود، آيه متذكر آن نيست.
همچنين قرآن درباره يونس(ع) يادآور مي‌شود كه اگر او در شكم ماهي خدا را تسبيح نمي‌گفت، تا روز رستاخيز در شكم آن ماهي مي‌ماند:
«وَلَوْلا انّهُ كانَ مِنَ المُسَبِّحينَ * لَلَبِثَ في بَطْنِهِ إِلي يَومِ يُبْعَثُون».[2]
«اگر از تسبيح گويان نبود، تا روز رستاخيز در شكم آن مي‌ماند».
بنابراين، همان خدايي كه اين دو ولي را تا اين حد زنده نگاه داشته يا مي‌توانست زنده نگاه دارد، چرا آخرين وصي و ذخيره خود را تحت عنايات خود، زنده نگاه ندارد؟ در اين مورد به آيه شريفه توجه كنيد:
«وَما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ».[3]
«آنها خدا را چنان كه شايسته اوست نشناختند».
مسأله طول عمر حضرت ولي عصر، مسأله عنايات الهي است و اگر عنايات او نبود، رويدادهاي بي‌شمار و مصائب روزگار و پيامدهاي بد در كمين آن حضرت بود. خداست كه او را از اين حوادث حفظ كرده و عمر طولاني بخشيده است و به قول شاعر:
خدايي كه جهان پاينده دارد تـواند حجتـي را زنده دارد
2. روش طبيعي
از آنجا كه در علم طب و زيست شناسي، براي عمر انسان حدي معين نشده كه تجاوز از آن امكان نداشته باشد، مي‌توان با يافتن علل پيري و مرگ زودرس و مقابله با آنها، طول عمر بشر را افزايش داد، چنان كه هم اكنون بر اثر پيشرفت‌هاي علم طب و بهداشت عمومي در كشورهاي پيشرفته، متوسط طول عمر انسان‌ها افزايش يافته است، مثلاً در آمريكا در سال 1901، عمر متوسط مردان 23/48سال و زنان 80/51سال بوده، ولي در سال 1944 عمر متوسط مردان به 50/63‌ و زنان به 95/68سال رسيده است. اين افزايش بيشتر شامل وضع تغذيه و بهداشت در دوران كودكي و بهبود وضع درمان و پيشگيري مخصوصاً در بيماري‌هاي واگيردار است ولي در بيماري‌هاي استحاله‌اي مانند تصلب شرايين هنوز پيشرفت چنداني حاصل نشده است.[4]
اين آمار مربوط به اعصار پيشين است، ولي اكنون وسايل بهداشت و درمان و تغذيه بهبود يافته و حتي در ايران، ميانگين عمر بالا رفته است.
طول عمر بيشتر به وراثت، محيط زيست، نوع كار و شغل از نظر فشار روحي و عصبي و نيز تغذية صحيح بستگي دارد.
افزايش طول عمر به خودي خود علت مرگ نيست، بلكه بر اثر بيماري‌ها و عادات مضر، اعضاي اصلي بدن فرسوده شده و از كار مي‌افتند. هم اكنون عمر بالاي صد سال فراوان ديده مي‌شود و در كشورهايي نظير تركيه و قفقاز و كشورهاي بالكان، به علت شرايط زيست محيطي و تغذيه طبيعي و سالم، افراد بالاي صد سال فراوان ديده مي‌شوند.
در تاريخ زندگي انسان، افراد معمّر فراوان ديده شده‌اند، حتي كتاب‌هايي تحت عنوان «المعمّرون» نوشته شده است.
——————————————————————————–
[1] . عنكبوت/14.
[2] . صافات/143ـ 144.
[3] . انعام/91.
[4] . دادگستر جهان، ص 177 تا 182.

 نظر دهید »

"مردم از حضرت مهدي(ع) در زمان غيبت چه بهره‌اي مي‌برند؟"

04 دی 1394 توسط معصومه نجاتي

مردم از حضرت مهدي(ع) در زمان غيبت چه بهره‌اي مي‌برند؟
پاسخ: از نظر قرآن کريم، اولياي الهي دو دسته‌اند: وليّ ظاهر، كه مردم وي را مي‌شناسند و وليّ غايب از انظار، كه مردم او را نمي‌شناسند، گرچه او در ميان آنها بوده و از حال آنان باخبر است.
در سورة كهف، وجود هر دو وليّ، به طور همزمان بيان شده‌ است: يكي موسي بن عمران و ديگري مصاحب موقّت او در سفر دريايي و زميني كه به نام خضر معروف است. اين ولي الهي به گونه‌اي بود كه حتي موسي با او آشنا نبود و تنها به راهنمايي خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنانكه مي‌فرمايد:
«فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَعَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً * قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً».[1]
«موسي و همراهش بنده‌اي از بندگان ما را (در لب دريا) يافتند كه وي را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خويش به او علمي آموخته بوديم. موسي به وي گفت: آيا اجازه مي‌دهي همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرين خويش به من بياموزي؟»
قرآن سپس شرحي از كارهاي مفيد و سودمند آن ولي الهي بيان مي‌كند و نشان مي‌دهد كه مردم او را نمي‌شناخته، ولي از آثار و بركاتش بهره‌مند بوده‌اند.[2]
حضرت ولي عصر ـ عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف ـ نيز به سان مصاحب موسي، وليّ ناشناخته‌اي است و در عين حال مبدأ كارهاي سودمندي براي امت مي‌باشد. بدين ترتيب، غيبت امام به معني انفصال و جدايي او از جامعه نيست، بلكه او ـ همان گونه كه در روايات معصومين(علیهم السلام) نيز وارد شده ـ به‌سان خورشيد در پشت ابر است كه ديدگان آن را نمي‌بينند، امّا به اهل زمين نور و گرمي مي‌بخشد.[3]
پيامبر گرامي(ص) فرمود:
«آري سوگند به خدايي كه مرا به نبوت برگزيد، مردم از او سود مي‌برند و از نور ولايتش در دوران غيبت، بهره مي‌گيرند؛ چنان كه از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره مي‌برند».[4]
اشعة معنوي وجود امام(ع) در حالي كه در پشت ابرهاي غيبت نهان است، داراي آثار قابل ملاحظه‌اي است كه علي‌رغم تعطيل مسألة تعليم و تربيت و رهبري مستقيم، حكمت وجودش را آشكار مي‌سازد. در اين جا به بيان برخي از اين آثار مي‌پردازيم:
الف) پاسداري از آيين الهي
با گذشت زمان و آميختن سليقه‌ها و افكار شخصي به مسائل مذهبي و گرايش‌هاي مختلف به مكتب‌هاي انحرافي و دراز شدن دست مَفسده جويان به سوي مفاهيم آسماني، اصالت پاره‌اي از اين قوانين از دست مي‌رود و دست‌خوش تغييرات زيان‌بخشي مي‌گردد.
اين آب زلال كه از آسمان وحي نازل شده، با عبور از مغزهاي اين و آن، به تدريج تيره و تار گشته، صفاي نخستين خود را از دست مي‌دهد. اين نور پرفروغ، با عبور از شيشه‌هاي ظلماني افكار تاريك، كم‌رنگ‌تر مي‌گردد. خلاصه با آرايش‌ها و پيرايش‌‌هاي كوته بينانه افراد و افزودن شاخ و برگ‌هاي تازه به آن، چنان مي‌شود كه گاهي انسان در بازشناسي مسائل اصلي، دچار اشكال مي‌گردد. آن شاعر، خطاب به پيامبر (ص) مي‌گويد:
شــــرع تـــو را در پـي آرايشنـد ديـن تــو را از پـي پيـرايشنـد
بسْ كه فـزودند بر آن بـرگ و بر گــر تـو ببينـي نـشنـاسي دگـر
با اين حال، آيا ضروري نيست كه در ميان جمع مسلمانان كسي باشد كه مفاهيم فناناپذير تعاليم اسلامي را به شكل اصلي‌اش حفظ و براي آيندگان نگه‌داري كند؟
مي‌دانيم در هر مؤسسة مهمي، صندوق نسوزي وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگه‌داري مي‌كنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش سوزي، از خطر حريق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حيثيت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد.
سينه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آيين الهي است كه همة اصالت‌هاي نخستين و ويژگي‌هاي آسماني اين تعليمات را در خود نگاه‌داري مي‌كند، «تا دلايل الهي و نشانه‌هاي روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشي نگرايد» ; و اين يكي ديگر از آثار وجود او است.
ب) تربيت منتظران آگاه
بر خلاف آنچه بعضي مي‌پندارند، رابطه امام در زمان غيبت به كلي از مردم بريده نيست، بلكه آن گونه كه از روايات اسلامي برمي‌آيد، شمار اندكي از آماده‌ترين افراد ـ كه سري پر شور از عشق خدا و دلي پر ايمان و اخلاص فوق العاده براي تحقّق بخشيدن به آرمان اصلاح جهان دارند ـ با حضرتش در ارتباط‌اند.
معناي غيبت امام (ع)، اين نيست كه آن حضرت به شكل روح نامرئي و يا شعاعي ناپيدا در مي‌آيد، بلكه او از يك زندگي طبيعي و آرام برخوردار است; به طور ناشناخته در ميان همين انسان‌ها رفت و آمد دارد. دل‌هاي بسيار آماده را برمي‌گزيند و در اختيار مي‌گيرد و آنها را بيش از پيش آماده مي‌كند و مي‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت ميزان استعداد و شايستگي خود، توفيق درك اين سعادت را پيدا مي‌كنند. بعضي از آنان چند لحظه و برخي چند ساعت يا چند روز و جمعي سال‌ها با حضرت بقية الله(ع) در تماس بوده‌اند.
آنان كساني هستند كه آن چنان بر بال و پرِ دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفته‌اند كه همچون مسافران هواپيماهاي دور پرواز، بر فراز ابرها قرار مي‌گيرند، آن جا كه هيچ‌گاه حجاب و مانعي بر سر راه تابش جهان‌بخش آفتاب نيست، در حالي كه ديگران در زير ابرها و در تاريكي و نور ضعيف به سر مي‌برند.
به درستي حساب صحيح نيز همين است. كسي انتظار داشته باشد كه آفتاب را به پايين ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببيند. چنين انتظاري، اشتباهي بزرگ و پنداري باطل بيش نيست. اين ما هستيم كه بايد بالاتر از ابرها پرواز كنيم، تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشيم و سيراب گرديم.
به هر حال، تربيت اين گروه منتظر، يكي ديگر از حكمت‌هاي نهفته در غيبت آن حضرت است.
ج) نفوذ روحاني و نا پيدا
چنان كه مي‌دانيم، خورشيد يك پرتو مرئي دارد كه از تجزيه آن‌ها، هفت رنگ معروف پيدا مي‌شود; و يك سلسله اشعه نامرئي نيز دارد كه «اشعه ماوراء بنفش» و «اشعه مادون قرمز» ناميده شده است. هم‌چنين يك رهبر بزرگ آسماني، خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعي ـ كه از طريق گفتار و رفتار و تعليم و تربيت عادي صورت مي‌گيرد ـ تربيت روحاني دارد كه از راه نفوذ معنوي در دل‌ها و فكرها اعمال مي‌شود و مي‌توان آن را تربيت تكويني نام گذاشت. در آن جا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار به كار نمي‌آيد، بلكه تنها جاذبه و كشش دروني مؤثر است.
وجود مبارك امام(ع) در پشت ابرهاي غيبت نيز، اين اثر را دارد كه از طريق شعاع نيرومند و پردامنه «نفوذ شخصيت» خود، دل‌هاي آماده را در نزديك و دور، تحت تأثير جذبه مخصوص قرار داده، به تربيت و تكامل آن‌ها مي‌پردازد و از آنان انسان‌هايي كامل‌تر مي‌سازد. ما قطب‌هاي مغناطيسي زمين را با چشم خود نمي‌بينيم، ولي اثر آن‌ها روي عقربه‌هاي قطب‌نما، در درياها، راهنماي كشتي‌هاست و در صحراها و آسمان‌ها، راهنماي هواپيماها ووسائل ديگر است. در سرتاسر كره زمين، از بركت اين امواج، ميليون‌ها مسافر راه خود را به سوي مقصد پيدا مي‌كنند. وسائل نقيله بزرگ و كوچك به فرمان همين عقربه ظاهراً كوچك از سرگرداني رهايي مي‌يابند.
آيا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام(ع) در زمان غيبت، با امواج جاذبه معنوي خود، افكار و جان‌هاي زيادي را كه در دور يا نزديك قرار دارند، هدايت كند و از سرگرداني رهايي بخشد؟ البته نبايد فراموش كرد كه امواج مغناطيسي زمين، روي هر آهن پاره بي‌ارزش اثر نمي‌گذارد، بلكه تنها بر عقربه‌هاي ظريف و حساسي كه خاصيت آهن‌ربايي يافته‌اند و يك نوع سنخيت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطيسي پيدا كرده‌اند، اثر مي‌گذارد. بدين ترتيب دل‌هايي كه ارتباطي با امام(ع) دارند و شباهتي را در خود ايجاد نموده‌اند، تحت تأثير آن جذبه روحاني قرار مي‌گيرند.
آثار وجودي و بركات آن حضرت در زمان غيبت بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد، از اين رو به همين مختصر بسنده مي‌كنيم . خوشبختانه محققان اسلامي در اين باره به نگارش و شرح و بسط پرداخته‌اند كه مطالعه آنها را به علاقمندان توصيه مي‌كنيم.
——————————————————————————–
[1] . كهف/65ـ66.
[2] . سوره كهف، آيات: 71ـ 82.
[3] . كمال الدين، شيخ صدوق، باب 45، حديث 4، ص 485.
[4] . بحارالأنوار، ج52، ص 93(به نقل از كمال الدين شيخ صدوق).

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 26
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مشاور شما

اخبارروز,تحلیل سیاسی,...
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • سیاسی
    • متن وصیت نامه حضرت امام خمینی
    • متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
    • احزاب موجود در ایران
    • تحلیل سیاسی هفته
      • اوضاع سیاسی دمشق
      • برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام
      • توافق موقت ژنو
      • بیانیه نهایی برجام
      • چکیده ای از بندهای برجام
      • دیدار فائزه هاشمی با عضو ارشد فرقه بهائیت
      • آتش جهنم قرارگاه خاتم الانبیاء در انتظار هواپیماهای متجاوز آمریکایی
      • آیت الله جنتی رییس مجلس خبرگان رهبری شد
      • ضدایران
  • اعتقادی
    • امامت
    • معاد
  • اخلاق
  • احکام
  • مدافعین حرم
    • استقبال5استان از شهدای مدافع حرم
    • شهادت "سمیرقنطار" را تلافی میکنیم
    • سردار سلیمانی ذر لیست ترور رژیم صهیونیستی
    • سربازان حزب الله در حمایت از پیروان مسیح
  • مقالات
    • مقالات دینی و اخلاقی
      • سیمای حضرت مهدی در پرتو قرآن و روایات
      • ويژگی های پیامبراکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن
      • امام صادق علیه السلام را بیشتر بشناسیم
      • تسلیم حق :اطاعت کامل از پروردگار
    • مقالات سیاسی
      • مبارزه با فساد اقدام اعتمادساز
  • طب سنتی
    • ادویه و گیاهان ضددیابت
    • بید گیاهی درد افکن
    • تخم شربتی برای مقابله با یبوست
    • بابونه برای کنترل قندخون
  • شبهات اعتقادی
  • اعیاد شعبانیه
  • پیامک
  • دیدارها وبیانات امام خامنه ای(مدظله العالی)
  • آخرین اخبار روز
  • اعمال روزهای خاص
  • میلاد یگانه منجی عالم بشریت مبارک
  • مناسبت ها
  • سالروز فتح خرمشهر
  • مشاوره
    • تازه های روانشناسی کودکان
  • islam
  • کدپیشواز ایرانسل

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس